پنج شنبه 30 فروردین، 1403

کدخبر: 167662 18:52 1400/10/11
نسبت طبقه متوسط با توسعه

نسبت طبقه متوسط با توسعه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
نسبت طبقه متوسط با توسعه

نسبت طبقه متوسط با توسعه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

طبقه متوسط و جامعه بحران‌زده ایران (۳)

سجاد بهزادی- روزنامه‌نگار

«طبقه‌ای که دیگر وجود ندارد تا نقشی در توسعه جامعه ایران داشته باشد.» این عبارت را یکی از نشانه‌های طبقه متوسط سقوط کرده جامعه ایران می‌دانند که سالهاست نسبت به آن هشدار داده شده است.

بر این اساس نویسنده با تبیین وضعیت طبقه متوسط در جامعه بحران زده امروز ایران، در هریادداشت که همگی مستقل از هم نوشته می شوند یک پرسش جداگانه ای را طرح می کند؟

پرسش سوم: نسبت طبقه متوسط با توسعه در یک جامعه چیست؟

 معمولاً طبقه متوسط در کشورهای توسعه یافته، یک نیروی مترقی و سازنده محسوب می شود که طرفدار فرهنگ، مدافع آزادی و نوسازی، توسعه و موتور محرکه تحول زندگی اجتماعی و حرکت به سوی دولت مدرن است.

آمارها نشان می دهد که توسعه یافتگی وتحولات اجتماعی در عموم کشورها، ناظر بر داشتن یک طبقه متوسط گسترده و سرزنده بوده است ودر این رابطه می توانیم به مطالعات و نظریه هایی اشاره کنیم که به این موضوع می پردازد.

به عنوان مثال نزد ارسطو، همین طبقه متوسط «شایسته‌ترین گروه برای حکومت کردن» هستند. چون به اعتقاد او این طبقه «هم بیش از همه میل به قانون دارد و هم از افراط و تفریط سیاسی گریزان است.» توکویل نیز اعتقاد داشت آمریکا زمانی به رشد وتوسعه رسید که پهنه وعمق طبقه متوسط آن بسیار مطلوب بود. توکویل اشاره دارد «دمکراسی آمریکا یک بار و برای همیشه نشان داده است که طبقه متوسط می‌تواند با شعور عملی بر کشور خود حکومت کند.»

توسعه در کشور چین نیز علیرغم اینکه گفته می‌شود پایدار نیست اما زمانی به اوج خود نزدیک شد که طی سالها و آرام آرام طبقه متوسط فربه‌ای در آن شکل گرفت. یک موسسه دولتی چینی یک دهه پیش برآورد کرده بود، برنامه‌ریزی‌ها در این کشور به شکلی پایه گذاری شده که جمعیت طبقه متوسط رو به رشد چین از ۶۰۰ میلیون نفر تا سال ۲۰۲۰ فراتر رود و همین اتفاق هم افتاد.

ما امروز شاهد تحقق امر توسعه در برخی کشورهای خاورمیانه نیز هستیم؛ اما تفاوت این توسعه با کشورهای غربی در این است که گفته می شود از بالا به پایین بوده و عموما نسبتی با نیروی اجتماعی طبقه متوسط ندارد. امر توسعه در کشورهای خاورمیانه، مادامی که طبقه متوسط آن کشورها نیروی اصلی و دگرگون کننده به شمار نرود پایدار نخواهد بود.

براین اساس «مور برگر» در بحث توسعه کشورهای خاورمیانه، توسعه واقعی را زمانی می داند که به وسیله طبقه متوسط رخ دهد و ادعا می کند که «اگر طبقه متوسط قدرت سیاسی را در کشورهای خاورمیانه قبضه کند، موقعیت خواهد یافت تا کشور را سریع به سوی نوگرایی هدایت کند.»

جایگاه امروز طبقه متوسط در توسعه ایران اما بسیار ضعیف قلمداد می‌شود؛ زیرا که این طبقه در نابسامان ترین وضعیت خود قرار دارد.اگر خواهان توسعه و پیشرفت در کشور هستیم باید نسبت توسعه و طبقه متوسط را در جامعه و لایه‌های قدرت را بازتعریف کنیم.

براین اساس اگر می‌خواهیم جامعه توسعه‌یافته‌ای داشته باشیم، راهی نیست جزء اینکه تسلیم عقلانیت وعلم برای حل مسائل باشیم و بپذیریم که:

 یکم: طبقه متوسط جامعه ایران باید تقویت شود و این طبقه اجازه و امکان دستیابی به حاکمیت سیاسی را نیز داشته باشد.آنچه امروز شاهد آن هستیم دقیقا برخلاف آن است.

دوم: نباید رابطه با غرب و دگرگونی سنت‌ها را یک ضعف در رویکرد طبقه متوسط ایران دانست و نباید از تجدیدنظر در برخی سنت‌ها و اعتقادات واهمه داشت.

سوم: باید پذیرفت که تنها این قشر می‌تواند عامل پایداری برای نوسازی و دگرگونی‌های اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی جامعه ایران باشد.این طبقه را نجات دهیم و اجازه دهیم اصلاحات ساختاری با همین طبقه انجام شود.

چهارم :توسعه اقتصادي و نوسازي اجتماعي، بدون طبقه متوسط خیالی باطل است. عبور از بحران‌های کنونی بدون توجه به مشارکت طبقه متوسط امری غیرممکن است.

 پنجم :جامعه ايران هر روز وارد مرحله پيچيده‌تری از حیات خود می‌شود. بحران‌هایی که امروز کشور در آن دست وپا می زند، امر توسعه را سالها به تاخیر انداخته است.شما نمی‌توانید با شعار «دولت قوی»؛ قوی‌ترین ابزار توسعه (طبقه متوسط) را از میدان بیرون کنید و سودای خدمت به جامعه داشته باشید.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |