محمدرضا اکبری جور، پژوهشگر اقتصاد بینالملل
واقعاً نمیتوان از کار بزرگ خانم مرکل در خلال 16 سال زمامداری کشور آلمان ساده گذشت. شیمی، فیزیک دان متولد آلمان غربی که در آلمان شرقی رشد نموده بود، در فضای سیاسی بهشدت مردانه کشور آلمان، مقتدر بالا آمد، موفق عمل نمود و احترام همه را برانگیخت.
او برای گام نهادن در فضای سیاست از حمایت هلموت کهل برخوردار شد. مردی که گفته میشد رهبری اتحاد دو آلمان را در پایان جنگ سرد برعهده داشته است. در مراسم تشیع پیکر او، خانم مرکل همراه با سران بسیاری از کشورها، کنار تابوت کهل ایستاد و گفت که وظیفه نسل حاضر این است که از میراث هلموت کهل محافظت کند. او تاکید کرد که وی برای اتحاد دو آلمان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و تصریح نموده بود که بدون تلاشهای او، اتحادی در عمل تحقق نمییافت. هلموت کهل در زمان صدارتش، آنگلا مرکل را به عنوان وزیر زنان و سپس وزیر محیط زیست منصوب کرده بود. البته بعدها مرکل در جریان یک رسوایی مالی علیه کهل سخن گفته بود و از او خواسته بود که استعفا کند و همین موضوع نیز موجب کدورت بین وی و هلموت کهل در سالهای آخر عمر گردیده بود.
خانم مرکل، برای آلمانیها، آرامش به ارمغان آورد. وی در طول فعالیت خود به نمادی از اداره کشور با آرامش، عقل و ارزشهای دموکراتیک برای عبور از بحران تبدیل گردید. کشورش یک کارخانه عظیم اقتصادی شد که به نوعی، موتور حرکت اتحادیه اروپا محسوب میگردد.
با وجود مشکلات عدیده اجتماعی، سیاسی، نظامی و بهداشتی در کل دنیا از جمله همهگیری کووید19، اقتصاد آلمان رفاه خوبی برای شهروندان خود فراهم نموده است و این اقتصاد تقریباً در اشتغال کامل است و این مهم به مدد انضباط مالی دقیق و پرهیز شدید دولت از ایجاد بدهی بود. گفته میشود که داشتن مازاد بودجه دولت به سرمایهگذاری اولویت داشته و اقتصاد آلمان تلاش نموده بود که بهقیمت سرمایهگذاری بیشتر، بدهکار نباشد. در این میان پارلمان همسو با صدراعظم نیز که همحزبیهای خانم مرکل بودهاند، با تصویب بودجههای متوازن، اصطلاحاً ترمز بدهی را کشیده بودند؛همچنین توجه به اصول اساسی دنیای سرمایهداری و پرهیز از تصویب قوانین حمایتی برای کارگران، موجب ایجاد مشاغلی با دستمزد پایین در آلمان گردیده بود و این مهم باعث گردید که با وجود این تدوام نیاز به این مشاغل، دستمزدهای اندک موجب بهوجود آمدن طبقهای زیرخط فقر گردد لیکن این طبقه دارای کار دایم باشند.
حال زمان واگذاری صدارت به سیاستمداران بعدی رسیده است. با وجود مزایایی که از اقتصاد آلمان ذکر گردید، اما اقتصاددانان از وجود نشانههای ضعف آشکار اقتصاد آلمان نیز نام میبرند که در آینده او را با چالش مواجه خواهد نمود.
گفته میشود اقتصاد آلمان در مقابل اقتصاد نوخاسته چین، از وزن و اعتبار بالایی برخودار نیست. از اینرو نمیتواند به عنوان یک بازیگر مهم در رقابت نفسگیر ایالاتمتحده و آلمان نقش موثر و تاثیرگذاری ایفا نماید. در سالهای اخیر به زیرساختهای دیجیتال آلمان توجه کافی نشده است و در این حوزه اقتصاد آلمان کالاهای سرآمدی را به جهان عرضه ننموده است. براساس بررسی سال 2016 موسسه مدیریت و توسعه در لوزان، کشور آلمان از رتبه 15 به رتبه 18 سقوط نموده است. در همین راستا، برآورد نمودهاند که بین 40 تا 50 درصد کارگران آلمانی نیاز به کسب مهارتهای دیجیتالی دارند. به اینها باید اضافه نمود که مدارس آلمان از داشتن اینترنت سرعت بالا محرومند و معلمان آلمانی تمایلی به استفاده از ابزارهای دیجیتالی ندارند.
مسایلی از همین جنس در مورد خودروهای بیرقیب آلمانی وجود دارد. گفته میشود با ملموس شدن تغییرات آبوهوایی و نیاز به استفاده از فناوریهای سازگار با محیط زیست، دنیای آینده در اختیار خودروهای الکتریکی خواهد بود. آمارها حکایت از جایگزین شدن خودروی تسلا در بازارهای سنتی خودروهای آلمانی بهویژه «ب.ام.دبیلو» و «مرسدسبنز» و «آئودی» دارد و با تعجب بسیار باید گفت کارخانه تسلا درحال ساخت یک کارخانه در نزدیکی شهر برلین است. به دولت خانم مرکل ایراد گرفته میشود که در مواجهه با موضوعی با این اهمیت، کمکاری نموده است و مشوقهای موجود برای خریداران خودروهای برقی قابل مقایسه با اعتبارات در نظر گرفته شده در ایالات متحده نیست.
دراین حوزه آلمانیها بسیارعقب هستند؛ همچنین به خانم مرکل درباره توقف شتابزده نیروگاههای هستهای انتقاد زیادی وارد است؛ چراکه حاصل این تصمیم راهبردی، تولید گران برق از طریق سوختهای فسیلی است.
منتقدان اعلام میدارند که بستن چشم بر روی سیاستهای ضدبشری دولت چین و تعمیق روابط اقتصادی آلمان و چین، موجب بهبود شرایط اقتصادی گردید. در این دوران 16ساله صدارت، خانم مرکل بیش از 12بار به پکن و سایر شهرهای چین سفر نموده است. نکته قابل ذکر این سفرها، آن است که همراهان خانم مرکل در اغلب این سفرها، هیئتهای تجاری و مدیران اقتصادی و صنعتی و تجار آلمانی بودهاند. نتیجه این سیاستها، هکاری عمیق بین اقتصاد آلمان و چین از جمله تشکیل بزرگترین بازار خودرو آلمانی در چین بوده است.
بدونشک رفتارهای توام با درایت و منطق خانم مرکل، مسالهای است که وی را به عنوان یک سیاستمدار منطقی با قدرت آیندهنگری بالا و قدرت استفاده از دانش و داشتن صبوری لازم برای رسیدن به نتایج برنامهریزی در تاریخ جاودانه خواهد نمود. سیاستورزان بعدی آلمان نیز به نظر میرسد با لحاظ موارد یادشده در بالا، چهره جدیدی از آلمان را با تکیه بر توسعه شرکتهای دانش بنیان، تمرکز کمتر بر اصول محافظهکارانه از جمله حفظ اصالت زبان آلمانی خواهند ساخت.
از اینرو به نظر میرسد دهه آینده، دهه توجه بیشتر به اقتصاد بومی با حضور کارگران نیمه متخصص در داخل آلمان خواهیم بود.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه