سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران را مي‌توان از جنبه‌اي بزرگترين سازمان توسعه‌اي کشور دانست. سازماني که حوزه فعاليت و پروژه‌هايش اقصاء نقاط کشور را در بر مي‌گيرد و هزاران نفر نيز در شهرکهاي صنعتي سراسر کشور کار مي‌کنند. اما اين سازمان توسعه‌اي در هشت سال گذشته به معناي واقعي به حاشيه رفت و جنجالي‌ترين مطلب درباره آن نيز اينکه يکي از آخرين روسايش در دولت نهم بعدا در جريان دادگاه فساد 3000 ميليارد توماني محکوم شد‎.‎

امسال براي نخستين بار از سوي شوراي فرهنگ عمومي 21 مرداد ماه به عنوان روز حمايت از صنايع کوچک نامگذاري شد. نامگذاري که باعث شد يک بار ديگر نام سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران بر سر زبانها بيفتد‎.‎
سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران اما در هشت سال گذشته به معناي واقعي سازماني حاشيه‌اي بود و حتي عالي‌ترين مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت نيز در بسياري از سخنراني‌ها و مصاحبه‌هايش کوچکترين نامي از اين سازمان نبرد. سازماني که بسياري از مديران از آن به عنوان سکوي پرتاب خود به سازمان‌هاي به اصطلاح قوي‌تر استفاده کردند غافل از اينکه شايد بتوان به جرات گفت اهميت اين سازمان از بسياري از نهادها و ديگر سازمانهاي صنعتي و توليدي وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت بيشتر است‎.‎
اهميت سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي آنجا به طور کامل خود را نشان مي‌دهد که بدانيم 95 درصد از کل اشتغال صنعتي کشور مربوط به صنايع کوچک و متوسط است که سهم قابل توجهي از اين مشاغل نيز در شهرکهاي صنعتي کشور فعاليت مي‌کنند‎.‎
شايد هم همين اهميت بود که باعث شد محمدعلي سيدابريشمي که نامش بيشتر براي تصدي سمتهايي مانند رياست سازمان ملي استاندارد ايران مطرح شده بود مديرعاملي سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران را در دولت يازدهم بر عهده بگيرد. سيدابريشمي را بيشتر با نام "موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران" مي‌شناسند و به همين دليل وقتي با حکم نعمت زاده، مديرعامل سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران شد تعجب بسياري را برانگيخت‎.‎
سيدابريشمي اما از ابتداي فعاليتش تاکنون روزهاي کم‌حاشيه‌اي را سپري نکرده و شايد پرحاشيه‌ترين اتفاق رخ داده در سازمان وي مربوط به اخبار منتشره درباره اخراج جمعي از کارمندان مازاد اين سازمان بوده است‎.‎
سيدابريشمي با حضور درخبرگزاري ايسنا پاسخگوي سوالاتي درباره حوزه مهم صنايع كوچك و شهرك هاي صنعتي بود كه متن اين گفتگو از نظرتان مي گذرد.‏

بسياري از کارشناسان اعتقاد دارند که سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران در هشت سال گذشته عملا به حياط خلوت دولت تبديل شده بود و بسياري از مديران به اين سازمان مي‌آمدند تا بتوانند بعدا به سازمان بهتري منتقل شوند. نظر شما در اين باره چيست؟
سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران داراي يک گستره ملي است و طبق آخرين آمار در حال حاضر 929 شهرک و ناحيه صنعتي مصوب در کشور وجود دارد که از اين تعداد 731 شهرک به بهره‌برداري رسيده‌اند. ما يک سازمان توسعه‌اي هستيم که زيرساختهاي موردنياز براي فعاليتهاي بخش خصوصي مانند آب، برق، گاز، آسفالت، دسترسي جاده، تصفيه خانه و... را فراهم مي‌کنيم تا بخش خصوصي ديگر نيازي به گرفتن مجوز براي احداث اين زيرساختها نداشته باشد. بررسي‌هاي ما نشان مي‌دهد که متاسفانه در دولت گذشته بدون بررسي‌هاي کارشناسي و فني و اقتصادي تعداد زيادي شهرک مصوب به سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران تحميل شد تا احداث شوند. برخي از شهرکهاي با فشار توسط نمايندگان مجلس و مسئولان استاني به سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران تحميل شدند. در مجموع احداث حدود 270 شهرک صنعتي در سفرهاي استاني دولت قبل مصوب شد که از اين تعداد تنها 60 تا 70 شهرک داراي توجيه بوده‌اند. احداث اين شهرکها شايد از نظر اجتماعي داراي توجيهاتي بوده‌اند اما از نظر اقتصادي و فني اصلا توجيه‌پذير نبوده‌اند. از سوي ديگر نيروهاي زيادي با توصيه مسئولان در استانهاي مختلف به استخدام سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران درآمدند. بسياري از اين نيروها بدون طي مراحل اداري و داشتن تخصص لازم و رعايت عدالت به استخدام سازمان صنايع کوچک و شهرکهاي صنعتي ايران درآمده‌اند. حتي بسياري از اين افراد در جاهايي که داراي تخصص هستند بکار گرفته نشده‌اند. 9 سال پيش سازمان 740 نيرو داشت و حالا تعداد نيروهاي اين سازمان 3450 نفر است‎!‎

با اين حساب تعداد نيروهاي سازمان چندين برابر شده اما حجم فعاليتهايش چندين برابر کاهش يافته است‎.‎
بله دقيقا‎!‎

بيشتر درباره نيروهاي مازاد سازمان توضيح دهيد. چه تعداد از کل نيروهاي سازمان در حال حاضر مازاد محسوب مي‌شوند؟
در برخي از استانها تا 5 برابر نيروهايي که نياز داريم به استخدام ما درآمده‌اند. برخي از نيروها عملا در دست و پاي ساير نيروها قرار داشته و اين باعث شده تا روند انجام کارهاي سازمان کند شود. راهکار ما براي حل اين مشکل اين است که نيروهاي مازاد سازمان در پستهايي که تخصص دارند در شهرکهاي صنعتي بکار گرفته شوند و در واقع اين نيروها جذب صنايع موجود در شهرکها شوند. ايجاد شرکتهاي خدماتي در شهرکهاي صنعتي فرصت مناسبي براي استخدام نيروهاي سازمان است‎.‎

وزير صنعت، معدن و تجارت چندي پيش گزارشي درباره وضعيت صنايع کوچک و متوسط و شهرکهاي صنعتي کشور به هيئت دولت ارائه کرد که برخي از مفاد اين گزارش بسيار تکاندهنده بود، از جمله تعطيلي 14 هزار واحد صنعتي در شهرکهاي صنعتي کشور. جزئيات بيشتري از اين گزارش داريد؟
از حدود 81 هزار واحد کوچک و متوسط صنعتي کشور 31 هزار واحد در شهرکهاي صنعتي مستقر هستند. براساس بررسي‌هاي انجام شده 14 هزار واحد صنعتي کوچک و متوسط در دورانهاي مختلف و نه فقط 8 سال اخير به دلايل فني و غيرفني تعطيل شده‌اند. حدود 69 درصد از اين تعطيلي‌ها نيز مربوط به دوران هشت سال گذشته بوده است. واحدهاي کوچک و متوسط بسيار حساس هستند و عوامل مختلف مانند واردات بي‌رويه، عدم توجه به بازار فروش و کمبود نقدينگي باعث تعطيلي اين واحدها شده است. در حال حاضر 70 درصد از واحدهاي صنايع کوچک و متوسط با مشکل کمبود نقدينگي مواجهند. سه برابر شدن ارز نيز باعث شد تا فشار کمبود نقدينگي بر واحدها چند برابر شود. از سوي ديگر تشديد تحريم‌ها و اجراي نادرست هدفمندي يارانه‌ها نيز در تعطيلي واحدهاي کوچک و متوسط موثر بوده‌اند‎.‎

آيا تعطيلي اين تعداد واحدهاي صنعتي در هشت سال گذشته طبيعي بوده است؟

نخير به هيچ‌وجه طبيعي نبوده است. اگر محاسبه کنيم متوجه مي‌شويم حدود 9 هزار واحد صنعتي کوچک و متوسط در هشت سال اخير تعطيل شده‌اند که اشتغال آنها نيز بالغ بر چندين هزار نفر مي‌شود‎.‎

آخرين وضعيت شهرکهاي صنعتي غيراقتصادي که براي احداث آنها به سازمان فشار وارد شده چگونه است. آيا مصوبات مربوط به احداث اين شهرکها لغو شده است؟
تعدادي از مصوبات مربوط به احداث اين دسته از شهرکها براساس تصميم هيئت مديره سازمان لغو شده است. تعداد ديگري نيز قبل از احداث لغو شده‌اند. ممکن است جو سنگيني هم عليه سازمان ايجاد ‌شود. اما من قول مي‌دهم در دوران فعلي هيچ کار غيرکارشناسي در احداث شهرکهاي صنعتي رخ نخواهد داد. البته فشاري نيز در اين زمينه به دولت وارد نشده است‎.‎

اگر فشاري وارد نشده چرا وزير صنعت هر هفته بايد به مجلس رفته و پاسخگوي سوالات نمايندگان باشد. اين رفت و آمد هفتگي نشان از برخي فشارها دارد‎.‎
برخي از اين فشارها مربوط به تغيير مديريتهاي استاني است‎.‎