مدیریت سرمایهگذاری با توجه به شرایط جهان امروز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این موضوع هم برای سرمایهگذاران حقوقی از جهت حفظ داراییهای شرکت و هم سرمایهگذاران حقیقی از جهت حفظ منافع شخصی موضوع با اهمیت و ویژه ای خواهد بود. مدیریت سرمایه گذاری در بازار سرمایه با توجه میزان ریسک قابل توجه آن و اینکه در بخش سرمایهگذاریهای مالی قرار میگیرد از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است. از سال ۸۱ و با توجه به رونق بورس در ایران بخش زیادی از بدنه جامعه علاقهمند به سرمایهگذاری در این نهاد اقتصادی شدهاند و گسترش مشارکت مردمی از این فرصت سرمایهگذاری دو چندان شده است. آنچه در این شرایط بسیار مهم و قابل توجه میباشد شیوه مدیریت سرمایهگذاری در بازار سهام با توجه به شرایط اقتصادی کشور و روند بازار خواهد بود. ورود به بازار سرمایه بدون برنامه و بدون تعیین استراتژی معاملاتی جز هدررفت هزینه فرصت سودآوری، خطر از دستدادن اصل سرمایه را درپی خواهد داشت و این موضوعی است که امروزه در بازار ایران به وفور دیده میشود.
مدیریت سرمایهگذاری در بازار سرمایه در اصل برنامهای است بلندمدت که سرمایهگذار برای حراست از سرمایه خود از آسیبهایی مانند تورم و حفاظت از اصل سرمایه و ... اتخاذ میکند. این برنامه با توجه به میزان نقدینگی، تحمل ضرر، مدت سرمایهگذاری، شرایط سیاسی و اقتصادی جهان و کشور مبدا، مدیریت ریسک و شخصیت سرمایهگذار برای هر سرمایهگذار منحصر به فرد خواهد بود. اهمیت مدیریت سرمایهگذاری در مورد ورود به بازارهای مالی با توجه به سرمایه محدوده سهامداران حقیقی، در مقابل سهامداران حقوقی بسیار مهم خواهد بود. سرمایهگذاران عمده بازار با توجه به میزان قابل توجه سرمایه، امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی مهم و اثرگذاری را خواهند داشت و این امر موجب میشود که توانایی شناسایی وضعیت صنایع مناسب را بهتر از سایر افراد داشته باشند. از اینرو سرمایهگذار بایستی به دور از تعصب، وضعیت اقتصادی کشور و وضعیت بازار و همچنین وضعیت گردش نقدینگی سهامداران عمده و صنایع مختلف را مورد بررسی قرار داده و در همین راستا نسبت به تبیین استراتژی برای سرمایهگذاری اقدام کند. برای این مهم سرمایهگذار بایستی میزان بازده مورد نیاز، ریسک قابل تحمل و شیوه معاملهگری خود را انتخاب و اقدام به سرمایهگذاری در بازههای زمانی مختلف نماید.
عوامل مهم و تاثیر گذار در مدیریت سرمایهگذاری شامل موارد زیر میباشد.
۱- کسب دانش و آگاهی از شیوههای نوین سرمایهگذاری
۲- شناسایی وضعیت اقتصادی کشور و بازار
۳- تبیین استراتژی و برنامه سرمایهگذاری
۴- مدیریت ریسک و بازده
۵- تشکیل سبد سهام
۶- سرمایهگذاری در صندوقهای سرمایهگذاری
۱- کسب دانش و آگاهی از شیوههای نوین سرمایهگذاری
سرمایه دار بایستی قبل از انجام سرمایهگذاری با تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و تفسیر نمودار قیمتی آشنایی پیدا کند. ورود به عرصه بازار سهام بدون اطلاع از شرایط مالی شرکتها، شرایط اقتصادی خرد و کلان کشور و روانشناسی بازار، ورود به یک سالن کازینو خواهد بود و بهتر است در این شرایط شخص به جای یادگیری فنون سرمایهگذاری، به فراگیری ترفندهای آماری برای قمار بازی توجه نماید. متأسفانه تبلیغ و علاقمندی به جذب سرمایه افراد حقیقی موجب گردیده تا شرکتهای کارگزاری کدهای آنلاین و غیرآنلاین را بدون هیچ سنجش استانداردی از دانش مقدماتی مالی و تکنیکی به مشتریان خود تقدیم کنند. این امر باعث خواهد شد که سرمایهدار بدون آموزش مناسب در خصوص مباحث مالی و تکنیکی (تفسیر نمودار و روانشناسی بازار) یا با یادگیری فنونی ناقص و نادرست که نام آن را به اشتباه تحلیل تکنیکال مینامند، خود را به اشتباه در موقعیت شناسایی وضعیت بازار احساس کند. این امر موجب بروز مشکلات جدی برای سرمایهگذار و کل بازار خواهد شد. استفاده از نمودار قیمتی و به نوعی تحلیل تکنیکال، مقدماتیترین شیوه معاملهگری در تمام دنیا است. با این وجود متاسفانه عدم آموزش مناسب موجب شده است این روش آن هم به صورت ناصحیح بیشترین طرفدار را در بین معاملهگران پیدا کند.
۲- شناسایی وضعیت اقتصادی کشور و بازار و تبیین استراتژی وبرنامه سرمایهگذاری
سرمایهگذار بایستی بدون تعصب و با دیدی باز وضعیت اقتصادی کشور و بازار سرمایه را رصد کند و بر اساس شرایط و وضعیت بازار استراتژی مناسب را اتخاذ نماید روندهای نزولی و صعودی بلند مدت در تمام بازارهای دنیا وجود دارد و مشخصا برای هر بازار (صعودی – نزولی) استراتژی مناسب با آن وجود خواهد داشت.
۳- استراتژی معاملاتی
سرمایهدار قبل از اقدام به سرمایهگذاری بایستی برنامهای برای سرمایهگذاری و تشکیل سبد سهام خویش با توجه به وضعیت اقتصادی جهان، منطقه، کشور و بازار سرمایه اتخاذ نماید. شیوهها و روشهای متفاوتی برای تبیین استراتژی وجود دارد که بخشی از موارد عملیاتی آن به صورت زیر تقسیمبندی و تفسیر میشود.
۳-۱- بازه سرمایه گذاری
سرمایهگذار با توجه به وضعیت نقدینگی خویش و شرایط بازار، بازه زمانی معاملاتی خود را به سه بخش بلند مدت (یکسال و بیشتر از آن)، میان مدت (بین ۶ ماهه تا یک سال) و کوتاه مدت (بین یک تا شش ماه) تقسیمبندی مینماید. باید در نظر داشت که همیشه برای سرمایهگذار موقعیتهایی وجود خواهد داشت که شخص می تواند در بازههای بسیار کوچکتر از آنچه گفته شد اقدام به خرید و فروش نماید. معمولا این سرمایهگذاریها زیر یک ماه خواهد بود و نباید بخش قابل توجهی از سبد سهامدار را به خود اختصاص دهد. مشخصا ریسک سرمایهگذاری در بازههای زمانی گفته شده به ترتیب بلند مدت، میان مدت، و کوتاه مدت و هفتگی افزایش خواهد یافت. سرمایهگذاری در بازههای کوچک (هفتگی ) بسیار با ریسک همراه خواهد بود. افزایش میزان معاملات به صورت روزانه و یا به اصطلاح نوسانگیری، شاید در بازه کوتاه مدت سود قابل توجهی نصیب سهامدار نماید. ولی بررسی این روند در بازههای بزرگ نشانگر میدهد که بازده این نوع سرمایهگذاری به نسبت سرمایهگذاری بلند مدت و میان مدت بسیار ناچیز خواهد بود و به بدنه اقتصاد و بازار سرمایه آسیب خواهد زد.
۳-۲- انتخاب صنعت در حال رشد
سرمایهگذار بایستی صنعت مورد نظر بازار را در بازههای زمانی گفته شده، بررسی و انتخاب نماید باید در نظر داشت که با توجه به حرکت سیستماتیک صنایع در بازار سرمایه انتخاب یک سهم نا مناسب در یک گروه مناسب و رو به رشد بسیار ریسک کمتری از یک سهم مناسب در یک گروه نامناسب و رو به افول را دارد. پس قبل از ورود به بازار، سرمایهگذار باید دیدی کلی و کلان از وضعیت صنایع داشته باشد.
۳-۳- تشکیل سبد
تشکیل سبد و سبد گردانی موجب کاهش ریسک سرمایهگذاری در بازار سرمایه خواهد شد به این صورت که ریسک معاملاتی سرمایهگذار بین چند صنعت و سهام مختلف به نسبتی مشخص تقسیم میشود و به قول معروف "نباید تمام تخم مرغها را در یک سبد قرار داد"
بررسی کاملی در روزهای آینده در مورد شیوههای نوین سبدگردانی ارائه خواهد شد
۳-۴- انتخاب شیوه معاملاتی
هر سرمایهگذار بایستی با توجه به شرایط و میزان نقدینگی خود روشهای معاملاتی خویش را که قبلا فرا گرفته انتخاب کند و به آن پایبند باشد. دو روش مرسوم در بازار برای انتخاب سهام شیوه بنیادی و تکنیکال وجود دارد. هرکدام از این روشها معایب و محاسن قابل توجهی دارند که در زمانی دیگر بررسی خواهند شد ولی به نظر نگارنده هیچ یک از دو روش به تنهایی روش مناسب و درخوری برای معامله نمیباشد و سرمایهگذار بایستی با ادغام این دو روش شیوه معاملاتی کامل و جامعی اتخاذ نماید. این موضوع موجب میشود سرمایهگذار هم شناسایی معقولی از وضعیت مالی و مدیریت شرکت داشته باشد و هم تفسیر مناسبی از نمودار قیمتی و روانشناسی عرضه و تقاضای سهم پیدا کند.
۳-۵- شناسایی بازده سرمایهگذاری متناسب با میزان تورم و نرخ سود بانکی مصوب بانک مرکزی
سهامدار بایستی بازده مورد نظر خود را با توجه به نرخ سود بانکی، نرخ تورم و سود مورد انتظار، در بازههای سه ماهه، شش ماه و یکساله تعیین نماید.
۳-۶- بررسی و بازنگری استراتژیهای تبیین شده
سرمایهگذاران در بازار سرمایه و با عنایت به آنکه امکان تغییر استراتژی و موقعیت را در بازار خواهند داشت، بایستی در بازههای زمانی متفاوت برنامه و استراتژی خود را مورد بازبینی قرار داده و در صورت نیاز آن را اصلاح کنند و یا تغییر دهند.
در بازارهای نزولی وضعیت تبیین استراتژی با بازارهای صعودی متفاوت خواهد بود. استراتژیهای تدافعی برای بازارهای نزولی از اهمیت ویژهای برخوردارند و سهامداران و سرمایهگذاران بایستی به خوبی به اصول آن آشنا بوده و از آن استفاده نمایند. تغییرات معمول که بین سهامداران مرسوم میباشد به صورت زیر فهرست میشود.
۱- تغییر بازه سرمایهگذاری
معمولا در زمانهای اصلاحی بازار و به قولی در دورانهای نزول و رکود اقتصادی بازه نگهداری سهام و سرمایهگذاری در بازار تغییر میکند. سرمایهگذاری در بازارهای نزولی در بازههای بلند مدت از سبد سهامدار حذف شده و دید سرمایهگذار میان مدت و کوتاه مدت خواهد شد.
۲- تغییر بازده سرمایهگذاری
میزان بازده مورد نظر سرمایهگذار که قبلا به صورت مختصر به آن اشاره شد و در بازارهای صعودی بایستی با توجه به نرخ تورم، سود بانکی و سود مورد انتظار سهامدار تعیین میشد، در بازارهای نزولی این نسبت تغییر کرده و متناسب با پتانسیل بازار شناسایی میشود. این نکته برای حفظ سرمایه و احیا آن در دوران رکود و بحرانی اقتصادی بسیار مهم و قابل توجه خواهد بود. سهامدار بایستی از میزان سود سرمایهگذاری خود و هدف قیمتی دیدی منطقی و مناسب بازار داشته باشد.
۳- فرار از سرمایهگذاری نامناسب
درست است که وجوه نقد، یک هزینه فرصت از دست رفته است و در صورت عدم سرمایهگذاری مناسب سود حاصله از آن از بینرفته خواهد رفت ولی گاهی باید برای حفظ اصل سرمایه، از سرمایهگذاری هیجانی و غیرضروری اجتناب کرد یا محیط سرمایهگذاری را عوض نمود. در اصطلاحی عامیانه میتوان گفت در بازههای خاص زمانی، "بهترین سرمایهگذاری، عدم سرمایهگذاری است".
۴- مدیریت ریسک و بازده
مفهوم شناسایی ریسک و بازده از مهمترین عوامل مدیریت سرمایهگذاری مخصوصا در بازار سرمایه خواهد بود. بازار سرمایه با توجه به شخصیت و ماهیتی که دارد در دسته سرمایهگذاریهای مالی قرار میگیرد که سرمایهگذار مالکیت عینی و شهودی از موضوع سرمایهگذاری خود ندارد و به نسبت دیگر سرمایهگذاریها با ریسک بیشتری همراه است. سرمایه دار قبل از اقدام به سرمایهگذاری بایستی با انواع ریسک و شیوه کنترل آن آشنا شده و قدرت مدیریت آن را داشته باشد. مفهوم ریسک در بازار سهام به دو بخش ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشود
ریسک سیستماتیک در اصل شامل عواملی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خواهد بود که میتواند به صورت خارجی و داخلی بر بازار سرمایه تأثیرگذار باشد عوامل مذکور میتواند شامل بحرانهای اقتصادی تحولات سیاسی و اقتصادی، جنگها حوادث طبیعی باشد و یا میتواند در اثر افزایش و یا کاهش ارزش شاخص گروههای مهم در بازار سرمایه حادث گردد این عوامل باعث میشود شرکتها جدا از میزان مقبولیت بازار و شرایط مالی و استراتژیک خود تحت تأثیر اخبار و عوامل سیستماتیک جهتگیری نمایند. مشخصا شرکتهایی که ضریب همبستگی بیشتری با شاخص کل بازار دارند بیشترین تغییرات را خواهند داشت و ریسک سرمایهگذار را تغییر میدهند.
عوامل مذکور از کنترل سرمایهگذار خارج است و سرمایهگذار تنها میتواند نسبت به این شرایط استراتژی تدافعی یا تهاجمی اتخاذ نماید. به عنوان مثال تحولات اخیر در حوزه توافق هستهای، بازار سرمایه را با تغییرات قابل توجهی رو به رو کرد.
بخشی دیگر از مدیریت ریسک در بازار سرمایه، مربوط به استراتژی معاملهگر در بازار است که آن را به عنوان مدیریت ریسک غیر سیستماتیک نام میبرند. سرمایهگذار می تواند با انتخاب شیوه معاملاتی ریسک خود را در بازار کاهش دهد. همانگونه که گفته شد بخش اول ریسک که مربوط به صعودها و سقوطهای سیستماتیک میشود از کنترل سرمایهگذار خارج است ولی در بخش دوم مدیریت ریسک، سرمایهگذار میتواند با توجه به موارد زیر ریسک سرمایهگذاری خود را کنترل کند و کاهش دهد.
۴-۱- استراتژیهای مناسب در بازههای زمانی مختلف
۴-۲- تعیین حدود ضرر
۴-۳- کاهش تعداد معاملات
۴-۴- تشکیل سبد با تعداد ۴
۴-۵- سهم در بازههای بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت و از صنایع مختلف
مدیریت ریسک سرمایهگذاری در مقالهای دیگر در روزهای آینده به صورت کامل و جامع بررسی خواهد شد.
۵- سرمایهگذاری در صندوقها و اوراق قرضه و ...
برخی از سهامداران که از فرصت لازم برای پیگیری بازار برخوردار نیستند یا دانش و تجربه لازم برای ورود به بازار را ندارند از خدمات صندوقهای سرمایهگذاری برای حفظ وجوه نقد خود استفاده میکنند. استفاده از این صندوقها باعث کاهش نرخ سود و افزایش اطمینان از سرمایهگذاری خواهد شد. این موضوع در مورد اوراق قرضه و مشارکت نیز صدق میکند.
امیررضا اعطاسی
amir.etasi@gmail.com