پنج شنبه 09 فروردین، 1403

کدخبر: 14817 14:42 1394/05/23
مديريت انرژي و جلوگيري از اتلاف ها

مديريت انرژي و جلوگيري از اتلاف ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
مديريت انرژي و جلوگيري از اتلاف ها

مديريت انرژي و جلوگيري از اتلاف ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

اسماعيل شايسته- سرمميز رسمی شرکت بين المللی ثبت و صدور گواهينامه WQA انگلستان - 

es_shayesteh@yahoo.com

از زمان اجراي طرح هدفمندسازي يارانه ها، توجه عموم مردم از جمله مديران سازمانها بيش از پيش به کنترل مصرف حامل هاي انرژي جلب شده است. توجه روز افزون به مباحث انرژي و بهره گيري صحيح از حامل هاي انرژي علاوه بر برقراري قوانين و ضوابط ملي، منطقه اي و بين المللي باعث افزايش سطح آگاهي، انتظارات و خواسته های طرف هاي ذينفع نسبت به جلوگيري از مصرف بي رويه حامل هاي انرژي و کاهش آلاينده هاي زيست محيطي ناشي از آن شده است.

بر اساس آمارهاي موجود، ميزان مصرف حامل هاي انرژي در ايران نسبت به آمارهای جهانی چندين برابر است. بعنوان نمونه مصرف گاز در ايران حدود 4 برابر مصرف جهاني آن مي باشد.

بديهي است ابعاد استقرار يک سيستم مديريت انرژي در هر سازماني مي تواند سازمان را در مسير طرحريزي کاهش هزينه هاي مصرف حامل هاي انرژي، استفاده بهينه از انرژي، کاهش دفع آلايندهاي زيست محيطي و تامين ميزان انرژي مناسب (با کيفيت و هزينه مورد نظر)، ياري نمايند.

در اين بين يکي از سيستمهايي که تمرکز خود را بر مديريت انرژي نهاده است استاندارد EN 16001 مي باشد. اين استاندارد با رويکردي همانند استاندارد بين المللي ISO 14001 و بر مبناي روش (برنامه ريزي، اجراء، بررسي و اقدام) شکل گرفته و در اول جولاي سال 2009 ميلادي منتشر شده است. اين استاندارد با پرداختن به سيستم مديريت انرژي، زمينه مناسبي را، براي درک مفاهيم مرتبط با انرژي و ترويج رويکردهاي سيستماتيک براي مديريت انرژي در سازمانها، فراهم مي آورد.

همچنين کميته TC 242 سازمان بين المللي استاندارد (ايزو) نيز با ارائه نسخه ايزويي اين استاندارد تحت شماره ISO 50001 اقدام به تدوين اين استاندارد در قالب يک استاندارد بين المللی نمود و در نهم ژوئن سال 2011 نيز اين استاندارد را منتشر نمود.

با توجه به اهميت مقوله مديريت انرژي خصوصاً با عنايت به اقدامات دولت و مجلس شوراي اسلامي مبني بر حذف و يا تعديل يارانه هاي حامل هاي انرژي، به نظر مي رسد توجه به مديريت انرژي بيش از پيش سازمانهاي کوچک و بزرگ را ترغيب به کنترل مصرف انرژي و صرفه جويي در هزينه هاي مربوطه نمايد. در اين راستا مختصري از رويکردهاي اين استانداردها در ذيل بيان شده است:

هدف کلي اين استانداردها، کمک به سازمانها براي ايجاد سيستم ها و فرآيندهاي لازم براي بهبود بازدهي انرژي مي باشد. اين امر بايستي منجر به کاهش هزينه ها و کاهش انتشار گازهاي گلخانه اي از طريق مديريت سيستماتيک انرژي گردد. اين استاندارد الزامات يک سيستم مديريت انرژي را براي توانمندسازي يک سازمان در جهت توسعه و استقرار خط مشي و اهداف مربوطه، مشخص مي نمايد که الزامات قانوني و اطلاعات در مورد جنبه هاي بارز انرژي را در نظر مي گيرد. اين استاندارد در مورد فعاليت هاي تحت کنترل يک سازمان به کار گرفته مي شود. بنابراين موفقيت يک سيستم مديريت انرژي بستگي به تعهد تمامي سطوح و کارکردهاي سازمان و به ويژه مديريت ارشد دارد.

اين استاندارد بين المللي در هر سازماني که خواستار حصول اطمينان از انطباق با خط مشي انرژي بيان شده توسط خود و اثبات چنين انطباقي به ديگران است مي باشد، دارای کاربرد است. به منظور درک بهتر مفاهيم مندرج در اين نوشته، توجه خوانندگان عزيز را به مفاهيم کلي انرژي جلب مي نمايم:

- انرژي: الکتريسيته، سوخت، بخار، حرارت، هواي فشرده و ساير واسطه هاي مشابه. (انرژي غير ملموس بوده و واحد بين المللي براي اندازه گيري آن ژول است.)

- حامل انرژي: کميت انرژي بکار برده شده بعنوان مصرف.

- مصرف انرژي: ميزان انرژي استفاده شده (همانطوري که مي دانيد انرژي مصرف نمي شود بلکه تغيير شکل يافته يا تبديل مي شود (قانون بقای انرژی). اين واژه صرفاً براي نشان دادن شکل اول انرژي در اين مقاله به کار برده شده است.)

- جنبه انرژي: اجزاي فعاليت ها، کالاها يا خدمات سازمان که مي توانند بر روي استفاده انرژي يا مصرف حامل انرژي اثر بگذارند. جنبه انرژي در صورتي بارز مي شود که سهم بالايي از کل مصرف حامل انرژي به حساب آيد.

- طرف ذينفع: فرد يا گروهي که به عملکرد انرژي سازمان توجه داشته يا از آن تاثير مي پذيرد.

سيستم مديريت انرژی دارای چارچوبي مطابق موضوعات ذيل بيان شده است.

- الزامات عمومي

-خط مشي انرژي

-طرح ريزي

- استقرار و عمليات

- بررسي

- بازنگري سيستم مديريت انرژي توسط مديريت ارشد

در اين استانداردها از طريق تهيه خط مشي انرژي که تعهد سازمان را بر دستيابي به بهبود عملکرد انرژي بيان مي نمايد، کار آغاز مي شود.

خط مشي انرژي، محرکي براي استقرار و بهبود سيستم مديريت انرژي سازمان است. خط مشي تعهد مديريت ارشد در مورد انرژي را به گونه اي انعکاس داده که سازمان قادر باشد تلاش هاي خود به منظور دستيابي به بهبود بازدهي انرژي و کوشش براي تعديل مصرف حامل انرژي به نيازهاي انرژي خود را به طور مستمر، نگه داشته و گسترش دهد. خط مشي انرژي بايد در قالب رسمي تدوين و قابل دسترس براي عموم بوده و همچنين بيانيه تعهد سازمان براي دستيابي به اهداف کلان مديريت انرژي و کاهش انتشار آلاينده هاي مرتبط با انرژي باشد.

پس از سياستگذاري انرژي در سازمان نوبت به طرح ريزي و شناسايي جنبه هاي انرژي مي رسد. هدف از شناسايي جنبه هاي انرژي سازمان، درک نواحي مصرف بارز حامل انرژي از قبيل ساختمان ها، تجهيزات و فرآيندهايي مي باشد که براي بيشترين استفاده انرژي يا مواردي که بيشترين پتانسيل براي صرفه جويي انرژي را ارائه مي دهند به شمار مي آيند.

سازمان ها بايد فهرستي از فرصت هاي صرفه جويي انرژي، که به موجب آن هزينه ها و انتشار دي اکسيد کربن کاهش داده مي شوند، را تهيه و نگهداري نمايند. علاوه بر شناسايي فرصت هاي بهبود بازدهي انرژي، سازمان ممکن است داراي اقدامات برنامه ريزي شده براي بهبود عملکرد انرژي باشد. برخي از اين موارد شامل دوجداره کردن شيشه ها، عايق کاري موتورخانه، درزگيري پنجره ها، استفاده از شيرهاي ترموستاتيک براي رادياتورها، استفاده از تجهيزات با درجه مصرف مناسب، رعايت دماي محيط خانه بين 18 تا 21 درجه (دماي رفاه) و ... مي باشد.

ترکيب فرصت هاي موجود و فرصت هاي جديد شناسايي شده، بايستي مبنايي را براي تنظيم اهداف خرد و برنامه هاي مديريت انرژي شکل دهد. روشهاي مديريت مصرف انرژي معمولاً به سه گروه تقسيم مي شوند:

گروه اول روشهايي هستند که هزينه اي نداشته باشند. مثلاً استفاده درست از وسايل، دستگاهها و نگهداري آنها. گروه دوم روشهايي هستند که هزينه دارند اما اين هزينه ها چندان زياد نيست (روشهاي کم هزينه). مثلاً تعمير و نگهداري وسايل، اندازه گيري ميزان مصرف انرژي در دستگاههاي مختلف يک کارخانه و نظارت بر تغيير مصرف هر دستگاه، عايق کاري لوله ها و کانالها و غيره.

گروه سوم روشهايي پر هزينه هستند. در اين روشها بايد تغييرات اساسي جهت بهبود مصرف انرژي در دستگاهها، تاسيسات و ساختمانها بوجود آيد. مثلاً اگر کارخانه اي کهنه و قديمي باشد بايد در صورت نياز و امکان صرفه جويي انرژي، دستگاههاي آنرا با دستگاههاي نو تعويض کرد يا دستگاههاي تکميلي در جهت جلوگيري از اتلاف انرژي نصب نمود يا اگر ساختماني کهنه شده باشد بايد تمام تاسيسات گرمايش و سرمايش آنرا تعويض کرد.

لازم به توضيح است اغلب بزرگترين فرصت ها براي بهبود بازدهي انرژي از تدابير بدون هزينه در اداره محيط کار حاصل مي شود. بعنوان مثال آموزش کارکنان براي خاموش کردن تجهيزات هنگامي که از آنها استفاده نمي شود، ترويج و آگاهي نسبت به عملکرد انرژي در شيوه هاي کاري کارکنان و غيره.

پس از شناسايي و بهبود فرصت هاي سازمان و اعمال تغييرات عمده در جنبه هاي انرژي، بايد پيشرفت در طول دوره زماني گذشته را ارزيابي نمود و اقدامات ممکن براي دوره زماني پيش رو را شناسايي نمود.

لازم به ذکر است سازمان در شناسايي فرصت هاي قابل بهبود مي بايست توجه ويژه اي به الزامات قانوني قابل کاربرد نظير الزامات قانوني ملي و بين المللي، الزامات قانوني استاني و الزامات قانوني محلي نمايد.

بر اساس شناسايي جنبه هاي بارز مصرف حامل هاي انرژي، اهداف خرد و کلان و برنامه انرژي تدوين مي گردد. تنظيم اهداف کلان و خرد، ابزارهايي را براي تبديل خط مشي به اقدام، فراهم مي آورد.

اهداف خرد ممکن است براي تجهيزات يا تسهيلات و يا مصرف حامل انرژي بخش ها آموزشي يا آگاهي انرژي و ... را نشان دهد. اهداف خرد کاهش انرژي مي توانند از طريق شاخص هاي عملکرد انرژي از قبيل مصرف حامل انرژي به ازاي هر قلم جنس، هر کيلو گرم، هر متر مربع يا معادل آن باشد. بر اساس وضعيت اهداف خرد و کلان و به منظور حصول اطمينان از دستيابي به اهداف، برنامه هاي مديريت انرژي تدوين مي گردد.

برنامه هاي مديريت انرژي بايستي به تفصيل مشخص نمايند که چگونه سازمان براي بهبود بازدهي انرژي طرح ريزي کرده و بايستي شامل شرحي از وظايف و منابع مورد نياز براي استقرار آنها باشند. برنامه هاي مديريت انرژي بايستي مستند شده و به صورت منظم مورد بازنگري قرار گرفته تا اطمينان حاصل شود که آن ها به روز و مرتبط هستند.

از اين پس به منظور استقرار عملياتهاي طراحي شده لازم است يک رويکرد تيمي بکار گرفته شود. استقرار موفق يک سيستم مديريت انرژي تعهد تمامي افرادي که براي سازمان يا از طرف آن کار مي کنند را ايجاب مي نمايد. وجود يک فرد تحت عنوان نماينده مديريت بر مديريت انرژي مي تواند نظارت بر اجراي فعاليتها و اجراي صحيح فعاليت ها را تضمين نمايد. بدين منظور مديريت ارشد سازمان بايد منابع کافي شامل منابع انساني، فناوري و منابع مالي را در اختيار کارکنان با تجربه قرار داده و ضمن تعيين وظايف و اختيارات لازم براي آنها، سيستم مديريت انرژي را پشتيباني نمايد. براي دستيابي موفق به اهداف سيستم مديريت انرژي مي بايست آگاهي، دانش، درک و مهارتهاي مورد نياز را براي هر فردي که مسئوليت و اختيار براي انجام وظايف به وي محول شده است، مشخص شود. سازمان به منظور استفاده از کارکنان مجرب و ذيصلاح بايد برنامه هاي آموزشي را تدوين و اجرا نمايد.

به منظور توسعه قابليت ها و توانهاي سازماني و افزايش اشتياق مشارکت در سطح سازمان، مي بايستي سيستمي براي اخذ پيشنهادات بهبود و نظرات مرتبط با سيستم انرژي استقرار يابد. اين ارتباطات درون سازماني و مشارکت گروهي مي تواند حتي محدود به داخل سازمان نشده و فراتر از آن در سطح برون سازماني نيز توسعه يابد. به عبارتي از طريق تبادل اطلاعات در سمينارها، ارتباطات اينترني، نشريات کارکنان، تابلوهاي اطلاع رساني، مسابقه, آگهي و غيره اين کار مي تواند به شکل فراگيري ادامه يابد.

همانند ساير استانداردهاي مديريتي، به منظور اطمينان از اجراي درست فعاليتها، لازم است تا حد ممکن و مورد نياز نسبت به تدوين مدارک اقدام شود. همچنين اين مستندات مي بايستي طي يک مکانيزم مناسبي تحت کنترل قرار گيرند. اين کار پيش از اجراي عملياتهاي مديريت انرژي ضروري است.

حال نوبت به اطمينان از انجام برنامه هاي انرژي متناسب با جنبه هاي بارز انرژي که پيش از اين توضيح داده شد رسيده است. سازمان بايستي عمليات مرتبط با جنبه هاي بارز انرژي شناسايي شده خود را ارزيابي کرده و اطمينان حاصل نمايد که آن ها به گونه اي انجام شده اند که مصرف حامل انرژي به منظور برآورده ساختن الزامات خط مشي انرژي و تحقق اهداف آن، کنترل شده و کاهش داده خواهند شد. اين موضوع بايستي تمامي بخش هاي عملياتي آن خصوصاً عمليات، نگهداري و تعميرات، طراحي و تدارکات کارخانه، تجهيزات، تسهيلات و مواد خام و ساير نواحي که مي توانند روي جنبه هاي بارز انرژي آن اثر گذار باشند را در بر گيرد. همانطور که پيش از اين اشاره شد اغلب فرصت هاي بهبود عملکرد از شناسايي و استقرار مستمر تدابير بدون هزينه اداره محيط کار بر مي آيد (بطور مثال خاموش کردن تجهيزات هنگامي که از آنها استفاده نمي شود)

براي اين منظور مي توان از طريق تهيه چک ليست برای اجتناب و به حداقل رساندن اتلافات اقدام نمود.

طراحي آگاهانه نسبت به انرژي، اطمينان مي دهد که گزينه هاي پر بازده انرژي در هنگام طراحي تجهيزات جديد يا تغيير داده شده، کارخانه، تسهيلات يا ساختمان ها که داراي پتانسيل اثر گذاري روي جنبه هاي بارز انرژي هستند، مورد توجه قرار مي گيرند. اين موضوع شامل طراحي خطوط توليد جديد، تاسيسات جانبي و تسهيلات و غيره است، تا جايي که امکان پذير بوده و انجام آنها از نظر اقتصادي عملي باشد.

همچنين تدارکات آگاهانه نسبت به انرژي اطمينان مي دهد که مصرف حامل انرژي هنگامي که تصميمات براي خريد ماشين آلات، تجهيزات، مواد خام و خدمات گرفته مي شود، مورد توجه قرار مي گيرد.

در آخر نوبت به بررسي و کنترل وضعيت مصرف واقعي و مورد انتظار است. پايش و اندازه گيري، مديريت مصرف حامل انرژي به وسيله مقايسه اي منظم از مصرف واقعي و مورد انتظار مي باشد. اين بدين معني است که مصرف بارز حامل انرژي بايستي در يک تناوب مورد ارزيابي و سنجش قرار گيرد تا روال بازدهي انرژي آشکار، رسيدگي و تصحيح شود. پايش مصرف حامل انرژي از طريق شاخص عملکرد انرژي (EPI)، ممکن است مفيد باشد (به عنوان مثال کيلو وات ساعت بر واحد توليد و يا کيلو وات ساعت بر متر مربع سطح طبقه).

مقايسه بين مصرف واقعي و مورد انتظار، انحرافات غير منتظره را برجسته نموده و ممکن است اجازه دهد که اتلاف پنهان آشکار شود. در صورت عدم تحقق هر يک از شاخص هاي طرحريزي شده و نرسيدن به اهداف انرژي سازمان، بايد از طريق مکانيزمي اصلاحي، کليه موارد بازدارنده شناسايي و ريشه يابي شده و نسبت به اصلاح آن اقداماتي طرحريزي شود.

همچنين به منظور شناسايي مشکلات سيستمي در مسير اجراي مديريت انرژي، سازمان مي بايستي بصورت منظم نسبت به ارزيابي سيستم خود اقدام نموده و نتايج اين ارزيابي را بهمراه ساير وضعيت سيستم مديريت انرژي به مديريت ارشد ارائه نمايد. از اين طريق امکان فراهم شدن بهبود عملکرد مصرف حامل انرژي مي تواند ايجاد شده و به صورت برنامه ريزي شده بهبود يابد. در پايان برای نشان داده جنبه های عملی مديريت انرژی و روشن شدن ذهن عموم مردم، توجه شما خواننده گرامی را به نکات زير معطوف می دارم:

همه ما مصرف کننده انرژي هستيم و در خانه، خيابان، محل کار و رفت و آمدهاي خود از يکي از انواع انرژي استفاده مي کنيم. براي آنکه بتوانيم مديريت مصرف انرژي را بهتر انجام دهيم لازم است بين اين مصرف کنندگان گوناگون تقسيم بندي بوجود آوريم و آنان را به چند بخش تقسيم کنيم. اين بخشها می توانند شامل بخش خانگي، تجاري، صنعتي، کشاورزي، عمومي و ساير مصرف کنندگان تقسيم شوند. هر يک از اين بخشها يکي از انواع انرژي را بيشتر مورد استفاده قرار مي دهند. در مديريت مصرف بايد هر کدام از آنها روشهاي مناسبي را که براي مصرف کنندگان آنها مفيد است پيشنهاد کنيم .بعنوان مثال در بخش های خانگی و تجاری موارد زير حائز توجه است:

اين بخش به وسايل و مصرف کننده هاي انرژي که در خانه، مغازه ها و يا فروشگاههاي خانگي هستند اختصاص دارد. بعنوان مثال يخچال، فريزر، تلويزيون، ماشين لباسشويي، جاروبرقي، اجاق گاز، روشنايي و دستگاههاي گرمايش و سرمايش، جزء مصرف کننده هاي اين بخش هستند. در اين بخش، بيشتر از انرژي برق استفاده مي شود و مهمترين مصرف آن براي گرمايش، سرمايش و روشنايي است. در کشور ما ۳۴%از انرژي يعني تقريباً يک سوم انرژي، در اين بخش مصرف مي شود. بنابراين، اعمال مديريت انرژي در اين بخش بسيار مهم است. اقدامات مديريت مصرف در اين بخش شامل موارد مختلفي مي شود. آگاه سازي و آموزش مصرف کنندگان اولين اقدام مهم در اين بخش به شمار مي رود. بعبارتی همه افراد در هر موقعيتي که باشند مصرف کننده انرژي در بخشهاي خانگي و تجاري هستند. هم خود از وسايل انرژي بر استفاده مي کنند و هم خدمات مراکز تجاري و شبکه حمل و نقل بهره مي برند. به همين دليل آگاه سازي و آموزش مصرف کنندگان بايد در همه سنين و همه اقشار اجتماعي انجام بگيرد. آموزش راههاي درست استفاده از وسايل خانگي به وسيله معلمان و دبيران به دانش آموزان، انتشار کتاب و جزوه براي کودکان و نوجوانان، انتشار دفترچه هاي راهنماي استفاده صحيح از دستگاه ها و پخش برنامه هاي راديو و تلويزيوني، روشهايي هستند که مي توان براي مصرف بهينه انرژي از آنها استفاده کرد. روش ديگر مديريت انرژي در اين بخش آن است که از توليد کنندگان بخواهيم دستگاهها و ساختمانهايي با مصرف بهينه انرژي بسازند. مي دانيم که يخچالها و فريزرهاي ما، بيشتر از استاندارد جهاني انرژي مصرف مي کنند. همينطور ساختمانها، فروشگاهها و مغازه ها را مي توان طوري طراحي کرد که مصرف انرژي کمتر بشود، مثلاً مي توان براي روشنايي ساختمان، بيشتر از نور خورشيد استفاده کرد يا ساختمان را خوب عايقکاري کرد تا سرما از بيرون به داخل ساختمان نفوذ نکند و گرما از داخل بيرون نرود .

لازم به توضيح است مبحث نوزدهم مقررات ملي ساختمان در خصوص صرفه جويي در مصرف انرژي تدوين شده است که در مراحل طراحي و ساخت ساختمان عواملي نظير عايق کاري مناسب، بهره گيري مناسب از انرژي خورشيدي و برقي و همچنين نوع پوشش هاي مناسب ساختمان شامل جداره سقف/ديوار/کف را مد نظر مي گيرد تا خانواده ها در زمان بهره برداري از انرژي کمتري براي گرمايش، تهويه و ... استفاده نمايند.

همچنين در بخش صنايع موارد زير حائز توجه است:

منظور از اين بخش، مصارفي از انرژي است که در کارخانجات به مصرف مي رسد تا انواع محصولات توليد شود و در اختيار مصرف کنندگان قرار گيرد. تمامي کارخانجات، مصرف کنندگان بزرگ انرژي هستند، اما بعضي از آنها بيشتر از ديگران انرژي مصرف مي کنند. به اين گروه کارخانجات بسيار انرژي بر مي گويند. کارخانجات توليد سيمان، فولاد، فلزات و همچنين نيروگاهها، انرژي زيادي به صورت برق يا مواد سوختني مصرف مي کنند. نوع انرژي مصرف شده در صنايع يکسان نيست و به نوع صنعت وابسته است. در صنايع شيميايي بيشتر از انرژي فسيلي (نفت و گاز) و در صنايع فلزي (با کوره هاي الکتريکي نظير صنايع فولاد، آلومنيوم، آهن، مس) بيشتر از انرژي برق استفاده مي شود. در بعضي از صنايع هم مثل صنايع ساخت سيمان، کاغذ سازي و صنايع غذايي (نظير صنايع قند و شکر) از هر دو نوع انرژي به ميزان تقريباً يکساني استفاده مي شود. در کشور ما تقريباً ۲۷%يعني حدود يک سوم از کل انرژي در اين بخش مصرف مي شود. اما بايد توجه داشت که مصرف انرژي در اين بخش، که در حال حاضر کمتر از بخش خانگي و تجاري است, به سرعت افزايش مي يابد، زيرا کشورمان در حال سازندگي است و تعداد کارخانجات روز به روز بيشتر مي شوند. بنابراين، اعمال مديريت مصرف در اين بخش نيز حايز اهميت است. اقدامات مديريت مصرف در بخش صنايع شامل چند رده مهم مي شود که آنها عبارتند از آموزش و آگاه سازي، مميزي انرژي، مديريت بار و باز يافت انرژي. در ذيل توجه شما را به اين موارد جلب می نمايم.

آموزش و آگاه سازي: نخستين اقدام، اقدامات آموزشي و آگاه سازي هستند. تشکيل دوره هاي آموزشي و سمينارها، انتشار کتابها و تهيه فيلمهاي آموزشي براي مديران و تکنسينهاي کارخانه ها، راههاي استفاده درست از وسايل و روشهاي کنترل و نظارت و امکانات بهينه سازي مصرف انرژي را به آنها مي آموزد. تجربه کشورهاي مختلف نشان داده است که برنامه هاي آموزش و آگاه سازي مي توانند نقش موثري در کاهش مصرف انرژي و بهينه سازي آن داشته باشند. برآوردها نشان داده که اقدامات انجام شده در اين زمينه تا ۲۰درصد انرژي را کاهش داده است.

مميزي انرژي: مميزي انرژي به روشهايي گفته مي شود که وضعيت يک کارخانه را از لحاظ مصرف انرژي مشخص مي کند. در اين روشها (همانطور که در استاندارد مديريت انرژی تشريح شد) چند مرحله اساسي وجود دارد. مرحله اول آن فعاليتهاي کارخانه و محصولات آن، نوع انرژي هايي که بکار مي رود، روشهايي که براي توليد از آنها استفاده مي کند و همچنين دستگاهها و ماشينهايي که در آن کارخانه مشغول بکار هستند، مشخص مي شود. همچنين مشخص می شود که چه مقدار انرژي و با چه هزينه اي و در کجاي کارخانه به مصرف مي رسد، آيا بخشي از اين انرژي تلف مي شود ؟ اگر چنين است، دليل تلف شدن انرژي چيست ؟ در کجاي کارخانه يا در کدام دستگاهها و ماشينها اين اتلاف انرژي وجود دارد ؟ ميزان اتلاف چقدر است ؟

سومين مرحله، اندازه گيريهاي مختلف است. ساده ترين روش اندازه گيري آن است که صورتحسابهاي برق و مواد سوختي کارخانه را بررسي کنيم و ببينيم در يک دوره زماني مشخص چقدر انرژي مصرف شده است، سپس بايد حجم توليدات کارخانه را محاسبه کنيم و ببينيم در همان مدت، چه مقدار محصول توليد شده و براي هر محصول چقدر انرژي مصرف کرده ايم ؟ نتيجه اين محاسبه، يعني ميزان مصرف انرژي براي هر واحد توليد را شدت انرژي مي ناميم. مطالعات نشان داده است که ميزان شدت انرژي در کشور ما تقريباً سه برابر بيشتر از ساير کشور هاست، يعني ما براي آن که محصول مشخصي را در مقايسه با ساير کشورها توليد کنيم سه برابر بيشتر از انرژي استفاده مي کنيم.

چهارمين مرحله آن است که اولويتها را براي انجام دادن اصلاحات تعيين کنيم، يعني به مسئولان کارخانه نشان دهيم که از کجا و از چه بخشهايي بهينه سازي مصرف انرژي را آغاز کنيم.

آخرين مرحله آن است که هزينه هاي لازم براي انجام اصلاحات را بر آورد کنيم و تعيين کنيم که اگر کارخانه در اين کار سرمايه گذاري کند چقدر در هزينه انرژي خود صرفه جويي خواهد کرد و در چه مدت سرمايه اش باز خواهد گشت. مجموعه اين موارد به صورت يک گزارش و دستورالعمل مشخص به مسئول کارخانه ارائه مي شود تا اصلاحات لازم را انجام دهد .

مديريت بار: يعني مديريت ميزان الکتريسيته اي که هر مصرف کننده در هر زمان از شبکه برق مصرف مي کند. هر گونه مصرف برقي هر قدر هم کم باشد به همان نسبت بر شبکه برق فشار مي آورد، اين فشار را بار الکتريکي مي گوييم. در همه بخشهاي انرژي بر، زمانهايي در طول روز يا سال وجود دارد که مصرف برق وارد مي شود يا اگر در کارخانه، همه دستگاههاي برق با هم شروع به کار کنند فشار بر شبکه برق زياد مي شود. اين لحظه را اوج مصرف يا پيک مي گويند. مثلاً مي دانيم که در کشورمان بين ساعات ۵تا ۹بعد از ظهر، يک اوج مصرف وجود دارد و فشار زيادي به شبکه وارد مي آيد. چون همه مردم به خانه هايشان بر مي گردند و از وسايل برقي متعددي استفاده مي کنند. اين اوج مصرف را اوج مصرف شب مي گويند و به همه مردم سفارش مي کنند که در اين ساعتها تا آنجا که ممکن است از وسايل خانگي پر مصرف مثل جاروبرقي، اتو و ماشين لباس شويي استفاده نکنند. در طول سال نيز يک اوج مصرف وجود دارد. مثلاً در وسط تابستان، يعني گرم ترين فصل، چون همه مردم کولرهايشان را روشن مي کنند، يک اوج مصرف فصل تابستان بوجود مي آيد. در اين زمان گاه شاهديم که خاموشيهايي هم اتفاق مي افتد. اين خاموشيها به آن دليل صورت مي گيرد که فشار مصرف بر شبکه برق بسيار زياد مي شود و اين شبکه قدرت تامين برق کافي را ندارد. در کارخانجات، مديريت بار هم مثل مميزي انرژي با همان اقدامات يعني شناخت کارخانه و محصولات آن شناخت منابع انرژي، اندازه گيريها، تعيين کردن اولويتها و ارزيابي اقتصادي انجام مي شود با اين تفاوت که اين کار با استفاده از ابزارهاي ديگري انجام مي شود و هدف پيدا کردن راههايي است که نه توليد کارخانه کم شود و کار آن دچار توقف و اخلال و نه فشار زيادي به شبکه برق وارد شود.

در پايان سخني از امام موسي بن جعفر(ع) را براي حسن ختام موضوع اعلام مي نمايم:

کسي که در زندگي ميانه روي کند نعمت او باقي مي ماند و کسي که زياده روي و اسراف کند نعمتش از بين مي رود.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |