جمعه 31 فروردین، 1403

کدخبر: 144975 18:50 1400/03/25
فضای آزاد شعارها در فصل سرد پایان بهار

فضای آزاد شعارها در فصل سرد پایان بهار

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
فضای آزاد شعارها در فصل سرد پایان بهار

فضای آزاد شعارها در فصل سرد پایان بهار

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مهدی نظیفی

تحلیل‌گر اقتصادی

ایرنا به نقل از راشاتودی در مورد احتمال افزایش قیمت نفت خام نوشت: «شرکت ملی نفت نیجریه اعلام کرد کمبود سرمایه‌گذاری می‌تواند قیمت نفت خام را تا ۲۰۰ دلار در هر بشکه برساند. وقت آن رسیده که کسی حقیقت را بیان کند. اگر کاری انجام نشود و این روند ادامه پیدا کند، ما باید برای قیمت ۲۰۰ دلار برای هر بشکه نفت آماده باشیم. دلیل آن هم ساده است، اگر سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز را متوقف کنید، فقط می توانید تولید امروز را داشته باشید». از سوی دیگر خبرهایی از پیشنهاد ایران به هند برای سرمایه‌گذاری در بندر جاسک به‌گوش می‌رسد که دهلی می‌تواند با سرمایه‌گذاری در بندرجاسک از آن به عنوان یک پایگاه ذخایر راهبردی نفت استفاده کند و با احداث خط لوله گاز نیاز روز افزون خود را به انرژی تامین کند. همچنین بلینکن وزیر خارجه آمریکا اخیرا گفت: «احیای برجام فوریت دارد. تهران موفق شده در این مدت به پیشرفتی قابل توجه و سریع در زمینه غنی‌سازی و افزایش غلظت اورانیوم در سطوح بالا برسد. در صورت تداوم این روند، ایران به دانشی در زمینه غنی‌سازی دست می‌یابد که بازگشت از آن بسیار دشوار خواهد بود و به همین دلیل، احیای برجام فوریت دارد.»

مجموعه خبرهایی که اخیرا از کنار و گوشه دنیا منتشر می‌شود به‌رغم اخبار ناامید کننده مقطعی در کنار اخبار مثبتی که مستمرا از مذاکرات وین به‌گوش می‌رسد حاکی از اینست که همه طرفهای مذاکره کننده در وین به‌دلائل مختلف ویژه خودشان، علاقه بسیاری به امضای توافق در آینده نزدیک نشان می‌دهند. در این شرایط ضروریست همه علاقه‌مندان به اعتلای ایران خود را برای شرایط جدید پسابرجامی آتی آماده کنند. بویژه کسانی که سابقه حاشیه‌ای خواندن مسائل عمده را داشتند با توجه به تجربه آسیبهای وارده به مردم از این حاشیه‌ای خواندن‌ها، باید توجه کنند که توسعه ملی، سیاست خارجی و دغدغه‌های مردم را دیگر حاشیه‌ای نپندارند چون با توجه به دهه‌ها کم توجهی به رشد اقتصادی کشور همراه با توسعه ناموزون، در حال حاضر باید توسعه موزون اقتصادی و رشد بالا مهمترین هدف سیاستمداران و فعالان اقتصادی باشد وگرنه زمینه برای تحقق هیچیک از اهداف دیگر فراهم نمی‌گردد و شعارهای داده شده پوچ و بی‌معنی خواهند شد. بعضی هم منکر تاثير تحريم‌ها در برنامه‌های رئیس جمهور می‌شوند. در حالی که تحریمها به یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی تبدیل شده که رشد اقتصادی، حجم صادرات و واردات، قیمت ارز و... را تعیین می‌کند. مانند این است که بگوییم برنامه‌ریزی برای تولید گندم، ارتباطی به آب و هوا و بارندگی آینده ندارد.

در روزهای گذشته همه کاندیداهای ریاست‌جمهوری از مبارزه با فقر و فساد، زیاد سخن گفتند ولی به راهکارهایی که کشورهای توسعه‌یافته با آن روشها از این بلایای خانمان برانداز رهایی یافتند حتی اشاره‌ای هم نکردند. فقر و فساد و... معلول سازوکارهای اشتباه سیاستهای اقتصادی و سیاسی هستند و تا زمانی که علتها باقی هستند از بین نخواهند رفت. دهه‌هاست سیاستگذاران اقتصادی برای تحقق اهداف فقرزدایی بر مکانیسم‌های اداری تکیه کردند. تمام ظرفیتهای بکار گرفته شده را در پرداخت انواع یارانه‌ها و تعریف پروژه‌هایی برای محرومیت‌زدایی تعریف کردند در حالی که انتظار خلق ثروت با این مکانیسم‌ها بیهوده بود. البته این روشها اگر مقطعی بود اهمیت نداشت ولی متاسفانه بکارگیری این روشها، تیم اقتصادی دولتها را از سیاستهای اصلی که می‌توانست نتایج مثبت این اهداف ارزشمند را با راه‌اندازی پروسه‌های خلق ثروت، با اهداف اشتغال کامل در کشور به اوج موفقیت برساند، غافل کرد و بتدریج به اختلال در سازوکار عملکرد بازار از طریق مکانیسم‌های اداری و قیمتهای دستوری سوق داد. در نهایت دستکاری در مکانیسم بازار نه تنها باعث شد ظرفیت‌های انبوه خلق ثروت در اقتصاد ایران از بین برود، بلکه  پیامدهای بسیار مخربی را به اقتصاد ایران تحمیل نمود که یکی از آنها به صورت چندنرخی شدن منابع اصلی تولید ثروت یعنی هزینه‌های: سرمایه‌گذاری، دستمزدهای تبعیض آمیز، زمین، وام‌های بانکی، منابع ارزی،... آشکار گردید و انحراف نیروهای مولد اقتصاد از اهداف خلق ثروت به جذب ثروت از محل رانت‌های فاسد را باعث شد. انحرافی بس تاثیرگذار که هزینه های سنگین آلوده‌ شدن وسیع سازمان دولت و توزیع رانتهای نجومی بین قدرتهای مسلط و درنهایت بوجود آمدن گروههای مافیایی را بر جامعه تحمیل کرد که با ایجاد چرخه باطل فساد، با بوجود آمدن یک قشر بسیار محدود از ثروتمندان نجومی، به تشدید بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها انجامید. سپس مداخله در مکانیسم بازار و دستکاری قیمت‌ها و بازی با آنها به روال عادی دولتها تبدیل شد که نتیجه آن، جهش‌های دوره‌ای نرخها در بازارهای طلا و ارز سپس بازارهای دارایی و کالاهای بادوام مسکن و خودرو و.... گردید. ایجاد فرصت‌های ثروت‌اندوزی از این جهش‌ها به فعالان اقتصادی عرضه شد و آنها را از چرخه تولید کالاها و خدمات دور نمود. این زنجیره انحراف از اهداف اصلی در ایران بطور عامیانه به اقتصاد دلالی توسط سرمایه‌داران تقلبی مشهور است و یکی از دلائل مهم دور باطل فساد، رانت‌جویی و فقر است.

معنای بلوغ سیاسی یک جامعه این است که افراد در انتخابات مجبور باشند در وعده‌هایشان صداقت داشته باشند و مردم هم بتوانند برای عدم اجرای وعده آنها را بازخواست نمایند. مردم ایران پس از دهه‌ها شنیدن وعده‌ها فهمیده‌اند جمع بین اضداد در وعده‌ها امکان‌پذیر نیست، یعنی کسی نمی‌تواند بگوید مالیات را کاهش می‌دهیم ولی یارانه‌ها را هم افزایش می‌دهیم. کاندیداها هنوز طوری واضح حرفهایشان نزده‌اند که مردم  قادر به تشخیص موثر بودن برنامه آنها باشند. در کشوری که از نبود احزاب قوی با برنامه‌ها و سیاستهای مشخص و تجربه شده رنج می‌برد، افراد کاندیدای انتخابات می‌شوند، به اینکه مستقل آمده‌اند افتخار می‌کنند ولی تا بتوانند وعده پوچ بدون برنامه‌های مدون و مشخص می‌دهند. در چنین شرایطی کارزار انتخاباتی تبدیل به مسابقه کسل‌کننده ارائه وعده‌های پوچ به مردم می‌شود که مانند سریالهای تکراری صداوسیما، تکرار می‌شود. درفصل انتخابات مشکلات مردم، گرانی، دستمزد کم کارگران، اجبار به کولبری و سوخت‌بری و ظلم و جفایی که بر آنها می‌رود و حقوق تضییع شده آنها ورد زبانهاست ولی بعد از انتخابات وعده‌‌ها فراموش شده و به‌سرعت روال سابق از سرگرفته و مشکلات بیشتر از قبل می‌شود.

علت مشکلات در ساختارهای اشتباه اقتصادی، اجتماعی،... در کشور است. اگر کسی بتواند آن اقدامات ساختارشکنانه اقتصادی که از خط قرمزهای اقتصاد در حال فروپاشی کشور عبور کند، را اجرا کند خواهد توانست این کشتی را از طوفان به‌سلامت عبور دهد وگرنه بدون توجه به اینکه چه کسی برنده انتخابات است بازهم باید شاهد ادامه تکرار مشکلات قبلی به‌ویژه زنجیره مسابقه گرانی کالاها باشیم که کمر مردم بویژه اکثریت آن یعنی اقشار فرودست جامعه را شکسته و سفره آنها را خالی نموده است. اگر به افزایش قیمت‌ها در همین 2 ماهه 1400 نگاهی بی‌افکنیم می‌بینیم حدود 25درصد فقط به هزینه اقلام خوراکی مردم اضافه شده است. قیمت بعضی کالاهای دیگر بیش از حد بحران افزایش داشته به‌ویژه در مورد میوه و سبزیجات این افزایش بسیار بالاتر است. براساس مشاهدات میدانی از خرده‌فروشی‌های سطح شهر تهران میانگین قیمت هر کیلو: سیب زمینی 8 هزارتومان، گوجه فرنگی۹ هزارتومان، خیار۱2 هزارتومان، توت 35 هزارتومان، طالبی۱1 هزارتومان، شلیل و زودآلو ۵۵ هزارتومان، هلو 30 هزارتومان، سیب زرد ۲۳ هزارتومان، سیب گلاب ۳۹ هزارتومان.... است که با قیمتهای سال قبل قابل مقایسه نیستند. از سوی دیگر شاهد سخنان غیرکارشناسی سرگیجه‌آور بعضی مسئولان هستیم. عسگری معاون استاندار تهران گفت: «نوسانات قیمت مرغ بخاطر کمبود نهاده نیست. این نوسانات بخاطر کمبود نهاده و جوجه‌ریزی نیست و صرفا ناشی از افزایش هزینه حمل است. تا زمانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی و قیمت دستوری وجود دارد وضعیت مرغ و هر کالایی که بصورت دستوری تعیین می‌شود، همین گونه است».

از شعر حافظ یاد می‌کنیم: 

چشمت به غمزه ما را، خون خورد و می‌پسندی / جانا روا نباشد، خون‌ريز را حمايت

از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نيفزود  /  زنهار از اين بيابان، وين راه بی‌نهايت



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |