فرضعلی سالاری- کنشگر برنامهریزی و توسعه منطقهای
فرهنگ یک جامعه بدون شک اساس هویت آن جامعه است؛ نگارنده در این نوشتار، به بهانه روز فرهنگ عمومی، با نگاهی به «کنگان و عسلویه»، این منطقه را از جامعه سنتی و هویت اجتماعی پایدار تا هویت کوتاه مدت منطقه صنعتی بررسی کرده است.
***
آیا صنعت توانسته باعث پدیدآمدن هویتی خاص در منطقه شود، هویت منطقه تغییر کرده یا آداب، سنن، رسوم و هویت محلی با تعاملات فرهنگی و اقدامات حمایتی پایدار مانده است؟
با توجه به بررسیهای انجام شده، سرمایهگذاریهای عظیم در مگاپروژههای کلان منطقهای با بازدهی عملکردی در سطح بینالمللی در زمینه صادرات انرژی و تامین انرژی بوده است، سرمایه گذاری که از اواسط دهه هفتاد شروع شد و تقریبا تا یک دهه بعد فقط در حوزه صنعت بوده و کمتر به مباحث پیرامونی در زمینههای فرهنگ، اجتماع، محیط زیست، ورزش و غیره بود. از اواسط دهه نود بحث مسئولیتهای اجتماعی سازمانها به ویژه زیرمجموعههای وزارت نفت به صورت جدی مطرح شد و سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی با مجموعههای مرتبط از جمله فعالیت هدایت شده پتروشیمیها بیش از پیش فعال شد.
از نظر ساختاری و فیزیکی شکل گیری تاسیسات و تجهیزات برای پالایش، پخش و توزیع نمادهای جدید صنعتی شکل گرفت در کنار این فرایند ساختمانسازیهای جدید با معماری و نماهای جدید مبین تغییرات بوده که ارزیابی خاص خود مبتنی بر سازگاری اقلیمی و مصرف انرژی و همخوانی معماری بومی و هویتگرا را می طلبد. احداث اماکن ورزشی جهت استفاده شاغلان صنعت نفت و همچنین احداث فضاهای ورزشی سکونتگاههای زیستی منطقه اقدامات ساختاری در زمینه بهبود فعالیتهای سلامت و ورزش عمومی بوده است، از نظر رتبهبندی ترتیبی اقدامات خدمات و فعالیتهای سازمان انرژی پارس و مجمتعهای گازی و پتروشیمی به جامعه می توان گفت احداث اماکن ورزشی، آموزشی و بهداشتی و مذهبی اشاره کرد بر این اساس دوگانگی فیزیکی طبقاتی در منطقه کمتر نمایان شد ولی تفاوتهای زیستی و هویتی به صورتهای مختلف در ساختار جامعه وجود دارد هر چند این نوع تفاوت اساسا باید وجود داشته باشد. پیامدهای مهم در توسعه شهرها و روستاهای منطقه با تخصيص اعتبارات و اقدامات عمرانی در مرحله گذر مطلوب بود و ساختارهای رفاهی و خدمات برتر و مطلوب به واسطه عدم تدوین برنامه یکپارچه توسعه سکونتگاههای منطقه و عملکرد آنان به وجود نیامده است. در واقع منطقه کنگان و عسلویه در وضعیت موجود و آینده، مخلوق صنعت گاز بوده و میتواند مدل توسعه جامعه محلی مبتنی بر برنامههای توسعه داناییمحور وزارت نفت باشد تا از حالت موصوف به بهرهبرداری یک طرفه از محیط جامعه محلی و خارج گردد.
آنچه که به طور خلاصه میتوان از تعریف هویت اشاره نمود «وجه تشخیص و تمایز» در سطح منطقه در دوره قبل از استقرار نفتوگاز و بعد از استقرار آن است.
هویت منطقهای با ورود فعالیتهای صنعتی به منطقه به هویت تحولگرا و اثرپذیر تغییر یافته و کمتر توانسته اثرات فرهنگی و صادرات فرهنگی داشته باشد دوران مدرن مطرح می شود. هر چند در بحث اعتقادات و باورهای دینی و آیینی و اجتماعی آسیب های زیادی به جامعه محلی وارد شده است. در دوران پسا شکلگیری و استقرار صنایع لازم است مرمت و بازسازی هویت اجتماعی مبنای ضروری توسعه پایدار بوده که علاوه بر لازمه توسعه ابعاد روانی و آسیبهای وارده بر جامعه انسانی و محیطی نیز مطرح است.
هویت جمعی به هویتهای فراتر از شخص، اعم از خانواده، قوم و جامعه که حاصل احساس دلبستگی انسان به آن است، گفته می شود. این احساس تعلق به جامعه سبب خودآگاهی فردی در انسان می شود. این تحلیل باید صورت پذیرد آیا شاغلان صنعت حس تعلق مکانی و هویت مکانی و جمعی نسبت به این منطقه دارند و از تکثر و تفاوت هویتی به هویت جمعی هدفگرا نزدیک شده است، چرا که هویت موجب وحدت و مشارکت و افزایش عملکردها میگردد.
هویت گرایی موضوعی حیاتی در مسیر حفظ ارزشها و مسایل فرهنگی به شمار میآید براین اساس این سوال مطرح هست که آیا منطقه عسلویه و کنگان هویت خود را از صنایع منطقه میگیرد یا خود دارای عناصر، شاخصها و عملکردهای فرهنگی و هویتی اثرگذار است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه