مرتضی ابراهیمی
سعید گل محمدی گفت: حساب جاری شرکاء بهگونهای تبدیل به یک حساب اصلی و کلیدی شده گویی که در نبود آن، انجام حسابداری دو طرفه میسر نخواهد بود و یک طرف ثبتهای حسابداری معلق خواهد ماند. دایره رموز و فواید کشف نشده این حساب تا حدی است که هر روز یک ثبت جدید به طرفیت این حساب پدیدار و استفاده از آن در جامعه حسابداری مرسوم میشود که از آن جمله میتوان به بستن حساب زیان انباشته به این حساب اشاره کرد. این در حالی است که میزان ورشکستگی در کشور نیز به دلایلی همچون وجود تحریمهای ظالمانه، حال بد اقتصادی، پیشرفت تکنولوژی، شکستن قبح ورشکستگی و... افزایش نگرانکنندهای داشته است.
سعید گل محمدی، عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در گفتگو با جهان اقتصاد گفت: حساب جاری شرکاء یا جاری سهامداران در واقع، باید برای نمایش میزان خالص برداشت یا آورده هر شریک (به جز سرمایه اولیه) به کار گرفته شود. حساب فوق در اکثر مواقع، در ترازنامه دارای ماهیت بستانکار بوده و کمتر میتوان ماهیت بدهکار آن را مشاهده کرد. اساسا ماهیت بستانکار حساب، تداعیکننده این موضوع است که شرکت دچار کمبود نقدینگی شده و لذا شرکای واحد تجاری اقدام به تزریق منابع به جهت جلوگیری از وقوع ورشکستگی میکنند. لیکن ماهیت بدهکار حساب، به آن معناست که شرکاء اقدام به برداشت زودتر از موعد سود حاصل از عملکرد شرکت کردهاند. اما در عمل استفاده از این حساب از همان اولین سرفصل ترازنامه یا همان موجودی نقد با ثبت سود و زیان تارز آغاز و تسعیر با ثبت کسری و اضافی انبار و استهلاک داراییها ادامه و با ثبت هزینههای حقوق و دستمزد و سایر هزینههای عمومی و اداری به طرفیت این حساب به پایان میرسد. از سویی دیگر، برای تایید شرایط ورشکستگی یا عدم موفقیت مالی نیازمند تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی، وضعیت صنعتی که واحد تجاری در آن فعالیت میکند (در ایران و جهان) و... هستیم. یکی از ابتدایی ترین علامتهای یک شرکت ورشکسته یا در حال ورشکستگی، وجود ارزش ویژه منفی است که ماحصل همان معادله معروف حسابداری "ارزش ویژه = بدهیها - دارایی ها" است.
این کارشناس حسابداری بیان داشت: بنابراین اهمیت و نقش حساب عجیبی به نام جاری شرکاء در مبحث ورشکستگی آنجا است که نوع نگاه کارشناس و اظهار نظر نسبت به این حساب در مقام تایید شرایط ورشکستگی شاید متفاوت از هر زمان دیگری باشد؛ چرا که استفاده از این حساب در سنوات اخیر بسیار مرسوم شده به گونهای که در برخی از شرکتها بیش از ۹۰ درصد بدهیها را همین حساب تشکیل میدهد و ممکن است در بسیاری از شرکتها با حذف این حساب، ارزش ویژه منفی تبدیل به ارزش ویژه مثبت شود. به هنگام بررسی شرایط ورشکستگی، پرسش معمول این است که آیا شرکاء برای رونق کسبوکار شرکت، تلاشی مانند تزریق منابع مالی جدید، تدوین یا تغییر استراتژی و... کردهاند؟ یا در صورت وقوع ورشکستگی، در صورت تلقی سرفصل مذکور بهعنوان بدهی ها، شرکت عاجز از پرداخت کدام بدهیها است؟ آیا در ثبت اسناد مربوط به جاری شرکاء دقت کافی به عمل آمده و حسابهای درآمدی به طرفیت این حساب شناسایی نشده است؟ از این رو، کارشناس باید با ظرافت و دقت نگاه حرفهای خود از تناقض درآمد ثبت نشده یا تامین مالی شرکت، نتیجه درست و صحیح را بگیرد.