سیمرغ؛ پرندهای اساطیری از دوران ساسانی و مظهر خرد تمام و بینقص است.
پیکره این پرنده ۳۲ سال پیش به عنوان نماد جشنواره فیلم فجر انتخاب شد، تا این موضوع را تاکید کند که آثار سیمرغ گرفته در این مراسم به دور از سیاستهای شخصی و سلیقهای، تنها به دلیل بینقص یا کم نقص بودن؛ از سوی هیئات داوران برگزیده شدهاند.
این مراسم که هر ساله اواسط بهمن ماه برگزار میِشود؛ فیلمسازان نوپا و کهنهکار را به تکاپوی ساخت فیلم میاندازد؛ تا تمام انرژی خود را برای رساندن تازهترین اثر خود به جشنواه بهکار گیرند. هیات داوران با سلایق و تفکری متفاوت و گاها نزدیک به هم برای انتخاب آثار شرکت داده شده در این ماراتن سالیانه گردهم میآیند و طی مراسمی چندین میلیاردی تندیس سیمرغ بلورین را همراه با جوایزی نقدی یا غیرنقدی به برگزیدگان در ۱۸ رشته تقدیم میکنند.
جشنوارهها تهی از تقواییها و بیضاییها
جشنواره فیلم فجر که امسال شمع سی وسوم خود را فوت میکند؛ سالهای پرفراز و نشیبی را پیمود. از سالهایی که «خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی و «هامون» و «سارا» و «اجارهنشینها»ی داریوش مهرجویی، «کاغذ بیخط» ناصر تقوایی و «سگ کشی» بهرام بیضایی سیمرغ را از آن خود کردند؛ تا سالی که اکثر جوایز را فیلمهای چندین میلیاردی و سفارشیساز درو کردند. چند سالی است؛ کمتر ردپای فیلمسازان آن سالها در بزرگترین جشنواره سالیانه فیلم کشور دیده میشود؛ این حضور به یک «نارنجی پوش» و «سنتوری» داریوش مهرجویی همچنین «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی محدود شده. سخن گفتن از غیبت چنین اساتیدی به معنای این نیست؛ که جوانترها حرفی برای گفتن ندارند؛ چنانچه بودند؛ جوانترهایی که جدا از درخشیدن در جشنواره داخلی موفق به گرفتن تندیس اسکار هم شدند. اما انگشتشمارند؛ کسانیکه سرمشق کهنه کارها را مشق کردند. به این دلیل که ما موفق به تربیت همچون تقواییها و بیضاییها نشدیم. هر سال از کیفیت فیلمهای جشنواره کاسته شد و دیگر خبری از حضور چند فیلم قوی و پربنیه در یک جشنواره همزمان نیست.
اتفاقی که در جشنواره هجدهم با آثاری همچون عروس آتش، متولد ماه مهر، بوی کافور عطر یاس، اعتراض و یا در جشنواره بیستودوم با میهمان مامان، ننه گیلانه، دوئل، مارمولک، شهر زیبا، شمعی در باد یا دورههای دیگر افتاد. بالطبع این بزرگان با کولهبارهایی سنگینتر میتوانند؛ بنیهی نحیف سینمای ما را مستحکمتر کنند. این عدم حضور فیلمسازان قدر شاید به این دلیل است؛ که آنها یا رینگ مسابقه را برای ورود مهیا نمیبینند؛ یا سقف جشنواره را برای خود کوتاه میدانند.
نمیتوان؛ توقع بیشتری از جشنواره داشت
جواد نوروزبیگی(تهیهکننده طبقه هساث و ملبورن)؛ گرفتن سیمرغ را در فروش فیلم، حمایت مسئولان شناساندن فیلم فیلم در خارج از کشور بیتاثیر دانست و در تایید ادعای خود از فیلم «ملبورن» نام میبرد: این فیلم سیمرغی نگرفته؛ اما در داخل و خارج از کشور مورد استقبال عموم قرار گرفته است.
او بر این اعتقاد است؛ که این ارزیابی هر ساله تا حدودی موجب ارتقای کیفی فیلمها میشود؛ ما نباید انتظار بیشتری از جشنواره داشته باشیم؛ زیرا در همین اندازه پتانسیل وجود دارد. تنها خروجی جشنواره فیلم فجر این است؛ که فیلمسازان جوان شناسایی شوند؛ و بخش خصوصی از آثارهای آینده آنها حمایت کنند.
نوروزبیگی؛ داوریها را مانند هر جشنواره دیگری دانست که با حرفوحدیث همراه است: امیدواریم امثال با حضور آقای مجیدی کیفیت داوری نسبت به گذشته بهتر شود و شاهد اهدای سیمرغ به فیلمهای برتر باشیم.
سیمرغ چه فایدهای برای فیلم دارد؟
مسلما نبود جشنواره؛ خلایی در سینمای کشور به وجود میآورد و بستری که برای رقابت و عرضاندام تازهکاران فراهم شده را از بین میبرد. اما اهدای جایزه در رشتههای متعدد به فیلمهایی که سایه حمایتی دولتی بر سر آنها بوده یا همسو با سلایق جناحی خاص هستند؛ آیا به اعتبار جشنواره لطمه وارد نمیکند و وجههی سیمرغ را در حد یک تندیس نمادین که اثری از خرد و هنر در آن یافت نمیشود؛ پایین نمیآورد؟
فعالان سینمایی که طعم سیمرغ را چشیدهاند؛ براین اعتقادند؛ که برچسب سیمرغ نه تضمینکننده موفقیت در گیشه است؛ و نه حمایتهای آتی از فیلم و فیلمساز را به دنبال دارد. تنها فایده این جایزه شوق رقابت بین فیلمسازان به خصوص فیلم اولیهاست که روند تبعیضی سالهای گذشته موجب دلسردی در فیلمسازان جوان میشود. باید گفت با ادامه چنین سیاستهایی تنها نتیجه برگزاری جشنواره و اهدای سیمرغ که حس رقابت است؛ نیز از بین خواهد رفت.
جشنواره ۸ سال درگیر مسائل سیاسی بود
علیرضا جلالی(تهیهکننده روز سوم) با تاکید بر این مطلب که یک فیلم برای گرفتن سیمرغ باید ازنظر هنری، فنی، محتوا و کیفیت بینقص عمل کرده باشد؛ میگوید: درصورت ضعف محتوا و عدم ادای حق مطلب نباید به فیلم سیمرغ داده شود؛ فاکتورهایی که در چند سال گذشته نادیده گرفته شد. بسیاری از سیمرغها و پولهای بیتالمال در اختیار فیلمهای فاخری قرار گرفت که البته ما از آنها خروجی فاخری ندیدیم.
او با انتقاد از اینکه حمایتهای میلیاردی از چند فیلم محدود و اهدای سیمرغ در جشنواره به آنها موجب دلسردی در فیلمسازان جوان میشود؛ گفت: جشنواره محلی برای رقابت در بستری یکسان است؛ اما ارزیابی فیلمهایی که با سرمایه میلیاردی دولت ساخته شدند با فیلمهایی که چنین امکاناتی را در اختیار نداشتند از هیچ منظری حرفهای نیست؛ مضاف بر اینکه با پول این فیلمها که سود زیادی را نصیب عدهای خاص کرد؛ میتوانستیم ۱۵ فیلمسازی که در حسرت ساخت فیلم هستند؛ اما تهیهکنندهها به دلیل ترس از بازگشت پول روی طرح آنها سرمایه گذاری نمیکنند؛ به سینما معرفی کنیم.
جلالی؛ سیمرغ را در تبلیغ فیلم و فروش بیاهمیت میداند؛ کما اینکه این فیلمها علاوه بر حمایتهای ملیاردی و سیمرغهای متعدد در گیشه با شکست مواجه شدند. آنچه در استقبال ازفیلمها اهمیت دارد؛ محتوا است.
تهیهکننده فیلم سیمرغ گرفته روز سوم؛ جشنواره را یک جولانگاه برای جوانها دانست: جشنواره یک نوع تبلیغ است برای کارگردانها و تهیهکنندههای فیلم اول و کسانیکه بهنام شدهاند؛ نیازی برای حضور در جشنواره ندارند. نباید فکر کنیم که قرار است آثار عجیبغریب از آن بیرون بیاید تنها باید بستری معرفی جوانها فراهم شود.
او درمورد کیفیت برگزاری جشنواره فیلم فجر در سالیان گذشته میگوید: در دوره قبل به دلیل نگاههای سیاسی به هیچ عنوان حق مطلب ادا نشد. جشنواره بسیار بیکیفیت برگزار شد؛ و سیمرغها به فیلمهای خاص رسید. همچینین اگر بخواهم با نگاه کارشناسانه قضاوت کنم؛ در ۸ سال گذشته جشنواره بیشتر درگیر مسائل سیاسی بود و ما شاهد حضور فیلمهایی در قدوقامت جشنواره نبودیم. کمااینکه فیلم بنده در این دوران سیمرغ گرفت.
جو و شرایط؛ فیلم را انتخاب میکند نه داوری
او میگوید: فارغ از فروش و جشنوارههای بینالمللی؛ سیمرغ در سینمای داخلی بیتاثیر نیست. هر تشویق و جایزهای در فعالان آن حوزه خاص ایجاد انگیزه میکند؛ کمااینکه جایزه در فیلمسازان ایجاد مسئولیت میکند که کارهای بعدی را قویتر بسازند؛ این خود باعث ارتقای سطح کیفی فیلمها میشود.
نویسنده فیلمنامه خونبازی؛ داوریهای جشنواره فیلم فجر را یک دست نمیبیند و بر این اعتقاد است که با تغییر مدیریت سیاستها عوض میشود. همچنین با تعویض ترکیب داوری یا تغییر شرایط و جو حاکم بر جشنواره؛ نتایج نیز دچار تغییر خواهد شد. داورهایی که در یک سال به فیلمی جایزه میدهند؛ ممکن است در سالی دیگر به اثری دیگر جایزه دهند به همین دلیل نمیتوان یک حکم کلی صادر کرد.
مصطفوی؛ برگزاری جشنواره فیلم فجر را در فضای حرفهای سینما موثر میداند؛ جشنوارهها در بدترین شکل باعث ایجاد گرما، حرارت و رقابت بین اهالی سینما و ارتقای کیفیت فیلمها میشوند. ولو اینکه در یک سال داوریها درست باشد یا نه؛ البته پایین بودن کیفیت داوریها میتواند اعتبار جشنواره را دچار خدشه کند.
او بر تفاوت سطح کیفی جشنوارهها در دورههای مختلف اشاره دارد و بر این اعتقاد است: اگر داوری مورد انتقاد جمع اهالی سینما باشد؛ مطمئنا آن جایزه به دل گیرنده هم نخواهد نشست. البته قطعا میزان تاثیر جشنواره بر سینما در سطح ایدهآلی نبوده و امکان ارتقای کیفیت وجود دارد.
اعتبار سیمرغ زمانی حفظ خواهد شد که با داوریهایی یکدست و خالی از غرض به فیلمی با بالاترین شاخصههای ساخت و محتوا داده شود تا نمایانگر خرد تمام و بینقص به عنوان مظهر پرنده اساطیری سیمرغ باشد. در غیر این صورت به جز یک مجسمه زینتی برای روی تاقچه یا شیئی اضافه در انباری ارزش دیگری ندارد. اتفاقی که در برخی دورههای جشنواره فیلم فجر شاهد آن بودهایم.
در همین راستا نمایشگاه «دهه کسب و کار» با هدف توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و ترویج فرهنگ کار و اصلاح الگوی مصرف با رویکرد تدبیر، کار، امید در شهر ری، برپا شد.
در این نمایشگاه علاوه بر معرفی کسب و کار زنان سرپرست خانوار و کارآفرینان، کارگاه های آموزشی با هدف تشویق، ترغیب و ایجاد انگیزه زنان به کار در طول نمایشگاه برگزار شد.
به این بهانه جهان اقتصاد با دبیر اجرایی نمایشگاه خانم فاطمه فکوریان به گفت و گو نشستیم.
هدف از برگزاری این نمایشگاه چه بود؟
هدف از برگزاری این نمایشگاه ترویج فرهنگ کار و اصلاح الگوی مصرف است. اشاعه فرهنگ کار، خود یکی از ابعاد توانمندسازی است. بدین منظور کارگروه ترویج فرهنگ کار و اصلاح الگوی مصرف طرح فوق، اولین گام برای پیشبرد اهداف خود را برپایی نمایشگاه دهه کسب و کار دید. شایان ذکر است، در نمایشگاه دهه کسب و کار علاوه بر ایجاد فرصت فروش برای بانوان، مشاوره شغلی رایگان و کارگاههای آموزشی رایگان در سطوح مختلف برگزار شد.
چه نهادها و ارگان هایی در شکل گیری این همایش نقش داشتند و یا کمک کردند؟
در برپایی این نمایشگاه اکثر دستگاه های اجرایی شرکت داشته اند و فرمانداری ویژه ری متولی اصلی برگزاری بوده است. همچنین، معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، وزارت صنعت معدن تجارت و استانداری تهران نیز نقش به سزایی جهت برگزاری داشته اند.
چند درصد از اهداف مورد نظر شما محقق شد؟
در این خصوص باید گفت که در حال حاضرکلیّت برپایی دهه کسب و کار نکات مثبت متعددی داشته است. اما در خصوص جزئیات باید تمامی داده های موجود را تحلیل کرد. اصلی ترین هدف، معرفی طرح توانمندسازی بانوان و ایجاد فرصت فروش جهت برپایی نمایشگاه های دائمی در آینده برای تولید، عرضه و فروش بود. از اهداف مورد نظر دیگر اشاعه فرهنگ کار و به نمایش گذاشتن مشاغل خانگی با کم هزینه ترین سرمایه و انتقال تجربیات در این حوزه بوده است.
دستاوردهای این همایش از دید شما چه بود؟
یکی از مهمترین دستاوردها را میتوان هم افزایی و تعامل تمامی دستگاه های اجرایی در برپایی دانست. دیگر مورد قابل ذکر، شروع زیبای یک حرکت در جهت ایجاد تفکر و تعقل در خصوص کسب و کار حلال و کارآفرینی و گامی به سوی توسعه در آینده است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه