جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 18855 10:09 1394/07/13
سد گُتوند و آموزش‌ناپذیری نظام تصمیم‌گیری

سد گُتوند و آموزش‌ناپذیری نظام تصمیم‌گیری

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
سد گُتوند و آموزش‌ناپذیری نظام تصمیم‌گیری

سد گُتوند و آموزش‌ناپذیری نظام تصمیم‌گیری

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

ناصر ذاکری ۹۴سد گتوند طی چند سال گذشته به عنوان یکی از بحث‌انگیزترین طرح‌های عمرانی کشور موردتوجه اهل‌نظر بوده‌است. ساخت این سد طبعاً همراه با صرف هزینه‌های گزاف از محل بودجه عمرانی کشور بوده‌، و علاوه بر هزینه‌های مادی، هزینه‌های دیگری را هم به اشکال مختلف به منطقه تحمیل کرده‌است، اعم از جابه‌جایی سکونتگاه‌های موجود، از دست دادن اراضی قابل‌کشت و مرتع و غیره. تحمیل این همه هزینه طی سالیان نه چندان کوتاه، با این هدف صورت گرفته‌است که این سد بتواند کمک قابل‌توجهی به پیشرفت اقتصاد منطقه، افزایش سطح زیرکشت، افزایش درآمد و رفاه منطقه بکند. اما اینک با شروع دوران بهره‌برداری، مشکلات رخ نموده‌اند. با بالا آمدن سطح آب در دریاچه پشت سد، تپه‌های نمکی موجود در منطقه به سرعت در آب دریاچه حل شده، و علاوه بر شور کردن آب ذخیره‌شده، آب جاری رودخانه را نیز شورتر کرده‌است. اینک به گفته برخی کارشناسان، سد برای طبیعت منطقه نیز مبدل به تهدید شده‌است. از سوی دیگر، مقامات مسؤول هم به نوعی از این طرح دفاع می‌کنند، و می‌گویند اجرای این طرح خیلی هم بیفایده یا مضر نبوده‌است، و هرچند مشکلاتی هم پیش‌آمده، اما منتقدان سد بزرگنمایی می‌کنند، و مشکلات قابل‌حل را که برای هر طرحی ممکن است پدید بیاید، به عنوان مشکلات لاینحل جلوه می‌دهند. به نظر من مشکلی که امروزه با آن مواجه هستیم، ابعادی فراتر از یک طرح عمرانی خاص مانند سد گتوند، هرچند پرهزینه‌ترین و همچنین پرحاشیه‌ترین طرح عمرانی هم باشد، یافته‌است. مشکل این است که مسؤولان و مقامات ذیربط چندان اهمیتی به ریشه‌یابی یک تصمیم نادرست، تحلیل منصفانه آن توسط یک تیم کارشناس و متخصصان بی‌طرف، و درس گرفتن از اشتباهات گذشته نمی‌دهند. طی چندده‌سال گذشته تصمیم‌های کوچک و بزرگ فراوانی در عرصه مدیریت منابع اقتصادی کشور گرفته‌شده‌است. برخی از این تصمیم‌ها نتایج مثبت و مطلوبی به بار آورده، و برخی حتی آثار زیانباری هم داشته‌است. جامعه‌ای که ضرورت حرکت بدون توقف به سمت عقلانیت را درک کرده‌است، نمی‌تواند بدون نگاه به گذشته و درس گرفتن از موفقیت‌ها و شکست‌هایش، راه آینده خود را ترسیم کند. عقلانیت حکم می‌کند از تجربه دیگران درس بگیریم و با کمترین هزینه، به بهترین شیوه‌های سیاست‌گذاری و تخصیص منابع برسیم، و حداقل، از عملکرد گذشته خود درس بگیریم و در مقابل خسارت‌هایی که برخی تصمیمات نادرست به جامعه تحمیل می‌کند، تجربه‌ای کسب کرده، و آن خطا را باردیگر تکرار نکنیم. اجرای سد گتوند به عنوان یک طرح عمرانی بزرگ، سال‌ها پیش موردتوجه قرارگرفته، مطالعات طولانی بر روی آن انجام گرفته، و درنهایت، به مرحله آبگیری و بهره‌برداری رسیده‌است. حتی اگر همه منتقدان این طرح، دچار اشتباه شده‌باشند، و به بیان دیگر این طرح از هرگونه ایراد و عیبی بری باشد، بازهم لازم است اجرای این طرح، مراحل طولانی تصمیم‌گیری و انتخاب مکان و … ، مورد مطالعه‌ای دقیق و موشکافانه قرارگیرد، و مستندات آن به عنوان یک برنامه درسی به کارشناسان و متخصصان نسل بعد آموزش داده‌شود، تا از اشکالات، نکات قوت و ضعف تیم مجری طرح درس بگیرند و به این ترتیب، توان اجرایی و فنی تصمیم‌گیرندگان و تصمیم‌سازان آینده جامعه افزایش یابد. همچنین اگر ایراد و کاستی در مراحل اجرای کار و انجام مطالعات اولیه بوده، باید مشخص شود که در چه مرحله‌ای و چرا اشتباه اتفاق افتاده‌است، و کدام گروه یا کدام سازمان مسؤولیت این خطا را برعهده خواهدگرفت. اما در جامعه‌ای که همه‌چیز و همه‌کس گرفتار ارتباطات سیاسی و سیاست‌زدگی افراطی هستند، نمی‌توان به راحتی سخن از “ارزیابی عملکرد” زد. بررسی چنین پرونده‌ای ممکن است موجب شود مدیریت فلان مسؤول که وابسته به فلان حزب یا جناح سیاسی است، زیر سؤال برود! در چنین شرایطی، تلاش متولیان امر بیشتر از آن که صرف ریشه‌یابی کاستی‌های یک پرونده و استفاده از تجربیات گذشته بشود، صرف طراحی مسیری برای فرار از اتهامات احتمالی می‌شود. و صدالبته از آنجا که “بهترین دفاع حمله است”، باید سایر مسؤولان و مقامات درگیر را موردحمله قرار داد، تا هر اتهامی در درجه اول متوجه آنان و متحدانشان شود! حتی آرزوی قلبی برخی افراطیون این است که تیم مقابل اشتباه مهمی مرتکب شود و خسارت عظیمی به کشور بزند تا بتوان از آن به عنوان یک سوژه تبلیغاتی برعلیه حزب رقیب استفاده نمود! پرونده‌های مهمی از عملکرد چند سال گذشته متولیان امور کشور می‌توان مطرح نمود که ارزش بررسی و تحلیل و شناخت نکات قوت و ضعف را دارد. اما همان‌گونه که اشاره کردم، هیچگاه مطالعه‌ای جدی با هدف ریشه‌یابی موفقیت‌ها و شکست‌های احتمالی صورت نگرفته‌است. و دقیقاً به همین دلیل هنوز پرونده‌ای مثل تولید بنزین پتروشیمی و تأثیر آن در تشدید آلودگی و گسترش بیماری‌های مختلف در سطح جامعه باز است. مسؤولان آن پرونده می‌توانند مدعی خدمتی بزرگ به جامعه باشند و هرگاه طرف مقابل نقدی مطرح کرد، فوری با یک مصاحبه جنجالی و فرار به جلو پرونده را مسکوت بگذارند. جامعه ما باید روزی به این باور برسد که مطالعه منصفانه تجربیات گذشته و ارزیابی عملکرد مسؤولان هردوره، به دور از حب و بغض‌های شخصی و تعلقات جناحی، یک ضرورت انکارناپذیر است. فایده و دستاورد چنین مطالعه‌ای نه به اصطلاح زیرآب فلان مسؤول یا فلان حزب را زدن، بلکه انتقال تجربه گرانبها و پرهزینه یک نسل به نسل دیگر است. جامعه ما باید روزی باور کند که نیاز به یادگیری از این‌گونه تجربیات دارد. چرا که به قول شاعر: هرکه نآمخت از گذشت روزگار هیچ نآموزد ز هیچ آموزگار



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |