ناصر ذاکری-هورا! رئیس جمهور در کنفرانس اقتصاد ایران چند جمله درباب موانع بر سر راه حذف خانوارهای مرفه از سیاهه دریافتکنندگان یارانه گفته، که میشود از آنها یک عبارت "نمیتوانیم ..." بیرون کشید! تیتر صفحه اولمان تأمین شد!
میتوان حدس زد این جملات یا مشابه آن عصر یکشنبه گذشته بین دست اندرکاران یک روزنامه پرتیراژ ردوبدل شده باشد!قصد طنزپردازی و بذلهگویی ندارم. اما گاه و بیگاه که در فضای رقابت سیاسی امروز جامعه مان دقیق میشوم و رفتار "تازه به دوران رسیده"های عرصه سیاست را مطالعه میکنم، به این نتیجه میرسم که در نبود احزاب قدرتمند و ریشهدار و دارای شناسنامه، فعالیت سیاسی این سیاستپیشگان تا سطح یک طنز تلخ و گزنده تنزل کرده است.
سخنان رئیس جمهور در کنفرانس مزبور از جهات متعدد قابل تأمل و بررسی بود: دعوت از اهل علم و اساتید علم اقتصاد به ارائه رهنمود، آمادگی دولت برای "شنیدن" از کارشناسان و اهلفن، ایستادگی دولت پای میثاق دروغ نگفتن به مردم، ضرورت "شنیدن" از مردم در قالب همهپرسی، تأکید بر اجرای اصول فراموش شده قانون اساسی، خودداری از اقدامات نسنجیده و کارشناسی نشده، تشویق نخبگان به ارائه راهکارهای اصیل ترجمه نشده، و ....به راستی اگر یک تیم حرفهای در سخنان او جستجو میکرد تا تیتر مناسبی برای صفحه اول روزنامهاش انتخاب کند، بیاغراق قدری با مشکل روبرو میشد، زیرا بسیاری از نکات مورد نظر او در حد و اندازه "تیتر شدن" بودند.
اما روزنامهای که هدفش نه انعکاس درست و منصفانه واقعیت ها و کمک به رشد سیاسی و فرهنگی جامعه امروز، و نه دمیدن روح امید در جامعه است، به اصطلاح از بین 124000 پیامبر جرجیس را انتخاب میکند! تمام تلاش این تیم رسانهای این است که عدم کارآمدی دولت را به مردم بنمایاند و بین دولت با مردمی که به امید تدبیر و امیدش به آن رأی دادهاند، فاصله ایجاد کند. رئیس جمهور در قالب درددلی صادقانه با کارشناسان برجسته حوزه اقتصاد از دشواریهای شناسایی افراد پردرآمد و حذف آنها از لیست گیرندگان یارانه سخن میگوید؛ کار به این آسانی نیست، اگر بدون اطلاعات کافی افرادی را خط بزنیم، مشکلاتی پیش میآید و ... . و سپس از آنان کمک میخواهد زیرا روشهایی که تا حالا مطرح شده، رئیس دولت را قانع نکرده است. او نمیخواهد بدون کار کارشناسی قابل اتکاء حرکتی بکند و به اصطلاح گز نکرده پاره کند.
اما "روزنامهدار" منتقد دولت کاری به این کارها ندارد. او وظیفه دارد فقط ناتوانی دولت را به رخ بکشد و به مطامع سیاسی خود برسد. رفتار چنین روزنامهداری بسیار شبیه رفتار احزاب مخالف جمهوری اسلامی در سال اول عمر خود است. آن احزاب برنامهشان فقط و فقط پیاده کردن مردم از کشتی انقلاب بود با این امید که درصدی هر چند کوچک از آنها سوار قایقهای زوار دررفته گروههای آن زمان بشوند. چون میدانستند در یک انتخابات آزاد و مردمی، هرگز شانسی برای پیروزی ندارند.شگفتا که روزنامهدار منتقد که سودای خام برندهشدن میپزد، اشارهای به همهپرسی و "شنیدن از مردم" به عنوان شاه بیت سخنان رئیس جمهور نمیکند. شاید هم البته جای شگفتی نباشد! چون این دلاور میداند اگر اصل بر چنین پرسشی باشد، او و امثال او باید به فکر تغییر شغل و حرفه برآیند و اموال حجره خود را به علت تغییر شغل به حراج بگذارند!
اما این همه ماجرا نیست!
اگر این منتقدان با پول خود و همفکرانشان روزنامهای راه میانداختند، چندان حرجی بر آنان نبود و فقط از این نظر که روش غیرمنصفانهای در نقد دولت برگزیده و پا جای پای احزاب و گروههای معلومالحال اوایل انقلاب گذاشتهاند، از آنان گله میکردم. حتی اگر به لطایفالحیل رسانهای شبه خصوصی راه می انداختند و با استفاده از رانت دسترسی به اموال عمومی آن را "تقویت" می کردند، بازهم خیلی برآشفته نمیشدم. هرچند که تازه جزو رسانههایی میشد که همانگونه که مورد توجه دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز قرار گرفته است، بودجه میگیرند تا تخریب کنند!اما روزنامهای که متعلق به مردم شهر تهران است، چرا باید در خدمت یک تفکر سیاسی آنچنانی باشد؟ آیا میتوان روزنامه متعلق به "مردم" را برای اهداف جناحی مصادره کرد؟ شاید روزنامهدار پاسخ بدهد که هدف ما انعکاس اخبار و وقایع است و بنا نیست ثناگوی دولت باشیم! درست است، باشد! اما اگر هدف انعکاس بیطرفانه اخبار و دیدگاههاست، میتوانید بگویید آخرین باری که دیدگاهی مخالف تفکر روزنامهدار را منتشر کردهاید، کی بوده؟
آیا این درست است که خط مشی و رویه اطلاعرسانی روزنامه متعلق به مردم تهران تابعی از سلیقه و گرایش سیاسی کسی باشد که به عنوان شهردار بر صندلی ریاست می نشیند؟ آیا باید روزنامه مردم تهران در خدمت "حزب" و گروهی باشد که آقای مدیر مصلحتش را در اظهار وابستگی به آن میبیند؟ بیمناسبت نیست در پایان به خاطرهای اشاره کنم: بهار سال 1376 که تنور تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری و مبارزه رسانهای کاندیداها در حال داغ شدن بود، رهنمودی خردمندانه، حکیمانه و دوراندیشانه رسید: روزنامههایی که با پول بیت المال اداره میشوند، کاری به تبلیغ کاندیداها نداشته باشند! هرچند این رهنمود به درستی درک و اجرا نشد، اما هنوز هم گویی نیازمند چنین رهنمودهایی هستیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه