گروه تولید-انحصار به تولیدکنندگان و عرضهکنندگان، قدرتی خواهد داد که قیمت را بالاتر از هزینه نهایی قرار دهند و برای خود حاشیه سود غیراقتصادی ایجاد کنند.
یکی از مشکلات بزرگ صنایع در کشور توزیع شرایط انحصاری در بین بخشی از مجموعهها و کارخانهها و قیمتگذاری دستوری است که عملاً امکان رقابت واقعی را گرفته و بسیاری از صنایع را با بهرهوری پایین، کاهش شدید حاشیه سود اقتصادی و درنهایت خطر تعطیلی مواجه کرده است. در سالهای گذشته فعالان بخش خصوصی همیشه دولت را به قطع انواع شرایط انحصاری و رانت گونه از اقتصاد کشور تشویق کردهاند و خواستار شفاف ساز شدهاند اما همیشه با مقامت هایی در سطوح مختلف دولتی در نهادها و سازمانها روبهرو میشوند که در عمل باعث میشود هیچ اتفاق و تحول رخ ندهد.
با توجه به این شرایط مرکز مطالعات و پژوهشهای بازرگانی وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت در گزارشی با عنوان « قدرت انحصاری و بهرهوری صنایع» به بررسی این موضوع پرداخته و اعلام کرده است:« صنایع کارخانهای ایران بهطور متوسط ۲۳ درصد قدرت انحصاری برای کسب حاشیه سود غیراقتصادی اعمال میکنند. بر اساس نظریههای اقتصادی این قدرت انحصاری باعث کاهش بهرهوری کل عوامل تولید خواهد بود. با افزایش قدرت انحصاری صنایع کشور، بهرهوری تولید آنان کاهش پیدا میکند. این امر مؤید این نکته است که برای افزایش بهرهوری در صنایع باید قدرت انحصاری صنایع ازجمله انحصارات دولتی و قانونی از بین برود.»
در این گزارش نوشتهشده:« بر اساس نظریههای اقتصادی، قیمتگذاری در شرایط انحصار یا همان اعمال قدرت بازار، اثرات رفاهی زیان باری دارد. زیرا صنایع باقدرت بازار بالاتر، منابع را در سطحی پایینتر از سطح بهینه و صنایع باقدرت بازار کوچکتر، منابع را در سطحی بالاتر از سطح بهینه به کار خواهند گرفت و همانطور که لرنر ( ۱۹۳۴ ) و اوپ و پالور و والدن (۲۰۱۴ ) نشان دادند، نتیجه چنین شرایطی موجب کاهش بهرهوری کل عوامل و درنتیجه اثرات منفی رفاه جامعه خواهد بود.»
همچنین در بخش دیگری از این گزارش نوشتهشده:« انحصار به تولیدکنندگان و عرضهکنندگان، قدرتی خواهد داد که قیمت را بالاتر از هزینه نهایی قرار دهند و برای خود حاشیه سود غیراقتصادی ایجاد کنند. به این توانایی قدرت انحصاری یا قدرت بازار گویند. قدرت بازار یا قدرت بهروشهای مختلف قابلاندازهگیری است. بررسی قدرت انحصاری صنایع کارخانهای ایران طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۲ نشان میدهد که صنایع کارخانهای کشور بهطور متوسط ۲۳ درصد انحصاری اعمال میکنند. همچنین نتایج حاصل از برآورد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید نشان میدهد متوسط شاخص بهرهوری تولید صنایع طی سالهای ۱۳۷۴ تا ۱۳۹۲ حدود ۱۰۶ بوده است. بهعبارتدیگر بهطور متوسط صنایع کشور به ازای هر ۱۰۰ واحد دریافتی تنها ۱۰۶ واحد ستانده تولید کردهاند.»
همچنین در این گزارش با اشاره به اینکه در برخی از صنایع در سالهای گذشته شاهد روند کاهش انحصار بودهایم، آمده است:« براثر کاهش انحصار در برخی صنایع کارخانهای، روند صعودی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید صنایع دیده میشود. این رابطه معکوس تأییدکننده تأثیر منفی قدرت انحصاری بر بهرهوری صنایع و تخصیص نامناسب منابع است. درنتیجه یکی از راههای ارتقای بهرهوری تولید، کاهش قدرت انحصاری صنایع و همچنین کاهش انحصارات دولتی و قانونی است.»