جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 59999 14:59 1396/02/23
ذبح اخلاق در قربانگاه انتخابات

ذبح اخلاق در قربانگاه انتخابات

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
ذبح اخلاق در قربانگاه انتخابات

ذبح اخلاق در قربانگاه انتخابات

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

شفقنا نوشت: این روزها همه جا حرف انتخابات است. از شبکه های اجتماعی تا خیابان و محافل خانوادگی هر کسی از ظن خود یار این ماجرا شده و با دیدگاهی به آن می نگرد. در این فضای پر التهاب اما موضوع اتهام نمودی ویژه دارد. هر کسی دیگری را به اقداماتی متهم می کند که هنوز در دادگاهی مورد بررسی قرار نگرفته و طرف دیگر نیز با برچسب دروغ اتهامات را رد می کند. در میانه این بازی نیز مردمی قرار دارند که رفتار کاندیداهای انتخاباتی شان می تواند مجوز هرگونه بداخلاقی را برایشان صادر کند. مردمی که سرانجام رییس جمهوری را انتخاب می کنند که هدف انواع اتهامات قرار گرفته است. حال در چنین شرایطی یک سوال رخ می نماید. این حجم از بداخلاقی در جریان تبلیغات انتخاباتی در کجای جامعه نمودار می شود؟

دکتر حکیم آرا، روانشناس و عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات صدا و سیما با اشاره به انتقال فرهنگی که از طریق تبلیغات انتخاباتی می تواند رخ دهد، می گوید: از مهمترین انتقالی که در مبارزات انتخاباتی رخ می دهد انتقال فرهنگی از راه یادگیری است که می تواند برخی رفتارهای سیاسی مردم را در جامعه عادی کند.

وی با بیان اینکه یکی از اصطلاحات ناخوشایندی که در دهه اخیر در پهنه گفتمان سیاسی مردم بسیار باب شده دروغ است؛ می افزاید: اتهام دروغ گفتن یکی از مسایلی است که در یک دهه اخیر بسیار باب شده و ظاهرا در این اواخر هم بیشتر مورد استفاده بازیگران و جامعه مخاطب آنان قرار می گیرد و ما تاثیر این موضوع را در شبکه های اجتماعی می توانیم ببینیم.

این روانشناس اجتماعی با اشاره به اینکه افراد به راحتی یکدیگر را متهم به تهمت زدن و دروغگویی می کنند، خاطرنشان می کند: وقتی یک گروه قصد دارد گروه دیگری را تخطئه کند از این برچسب استفاده می کند و حتی اگر طرف مقابل دروغ هم نگفته باشد حرف او را با برچسب دروغ رد می کنند، زیرا عوام الناس به ظاهر مساله نگاه می کنند.

دکتر حکیم آرا با بیان اینکه مردم با کلمه دروغ بهتر از آمار و ارقام ارتباط برقرار می کنند، می گوید: برچسب دروغ، یک میانبر شناختی است؛ یعنی افراد بدون ارائه اسناد معتبر و متقن به راحتی می توانند رقیب را از صحنه خارج کنند.

وی با اشاره به نقش میانبرهای شناختی در انتقال پیام، ادامه می دهد: برخی کلمات معناهای متعددی را در خود جای می دهد به طور مثال وقتی فردی را دروغگو خطاب کنند علاوه بر اتهام دروغگویی او را به انکار واقعیات، بی ادبی، بی اخلاقی و مجموعه ای دیگر از صفات متهم می کنند. در حوزه سیاسی به این اقدام برچسب زدن گفته می شود که با یک کلمه (بسته شناختی) مجموعه ای از صفات را به فرد نسبت می دهند.

وی معتقد است: مردم معمولا نه حوصله و نه توان آن را دارند که به آمار و ارقام مراجعه کنند تا صحت و درستی ادعاهای مطرح شده را بسنجند و بدانند موضوع مطرح شده اصولا درست است و یا ربطی به مساله دارد یا خیر. این، به ویژه این موضوع هنگامی است که هواداران از پیش تصمیم گرفته اند که کدام نامزد را تمجید و کدام را تقبیح کنند.

وی با اشاره به استفاده از روش های اینچنینی در رسانه های مختلف برای نفوذ و تاثیر گذاری بر افکار عمومی ، یادآور می شود: در کشور ما اختلاس های چند میلیاردی رخ داد اما ناگهان یک گروه یک معامله دویست میلیونی را که در برابر آن اختلاس های میلیاردی بسیار ناچیز بود و بخشی از مسیر معامله آن هم درست انجام شده بود، به شدت بزرگنمایی می کنند.

وی با تاکید بر اینکه این اقدامات برای عوام موثر است، می گوید: همین موضوع نشان می دهد که نامزدها با چه دیدی به رای دهندگان نگاه می کنند؛ مخاطب منفعل. اگرچه در شعار حرف از ملت فهیم ایران است اما در عمل آنها را آدم های ساده لوح، سطحی، و دهن بین می بینند.

معیشت جویی و شخصیت مداری دو رویکرد عمده رای دهندگان

این استاد دانشگاه، با توجه به یک مدل تبلیغات در حوزه رفتار سیاسی موسوم به مدل درگیری- استدلالی، دو رویکرد معیشتی و شخصیت مدار را رویکردهای اصلی مردم به انتخابات سیاسی می داند که با دنیای اجتماعی و اقتصادی پیوند دارد و اظهار می کند: بخواهیم یا نخواهیم عده زیادی از رای دهندگان که سرنوشت انتخابات سیاسی را رقم می زنند افرادی هستند که معمولا یا با رویکرد معیشت جو و یا به صورت ارزشی و با رویکرد شخص محور به انتخابات روی می آورند.

به گفته دکتر حکیم آرا، در رویکرد معیشتی فرد تنها به مسائلی توجه دارد که به صورت مستقیم با مسائل زیستی در ارتباط است.

او با بیان اینکه در این رویکرد افرادی که در تنگنای معیشت هستند، انتخابات را وسیله ای برای رسیدن به هدف ها و برآورده کردن نیازهای زیستی خود می دانند، ادامه می دهد: اعتراضات کارگر معدن که با تندی با رییس جمهور صحبت می کرد، گرچه شامل تأسف برای از دست دادن همکارانش بود، اما مشکلات معیشتی در محور اعتراضاتش قرار داشت. او دائما از مسائل زیستی و بی توجهی مسئولان نسبت به اعتراضاتش حرف زد. در اظهارات او یک کلام از مسائل ارزشی صحبتی نبود و همه حرف هایش حول فلاکت بود. نامزدهای انتخابات نیز هم اکنون متوجه شدند که مساله کنونی مردم معیشت است. به همین دلیل مسائل بنیادی و سرمایه گذاری های دراز مدت در کشور تقریبا از سوی هیچ کدام از کاندیداها مطرح نشده زیرا رویکرد بخش بزرگی از جامعه رای دهندگان در حال حاضر رویکرد معیشتی است.

وی در ادامه به توضیح رویکرد شخص-محور می پردازد و اضافه می کند: در کنار رویکرد معیشت جو، رویکرد دیگری هم وجود دارد که رویکرد روانشناختی با عنوان شخص محور است و بی آنکه از ظاهرش مشخص باشد ناظر به ارزش هاست؛ ارزش های فردی رای دهندگان. اینکه نامزدی حزب اللهی است یا لیبرال، طرفدار چپ است یا راست، هم ولایتی است یا نه، مورد تأیید افراد ارزشمند (مورد نظر رای دهنده) باشد یا نباشد و مسائلی از این دست در این رویکرد به انتخابات نقش دارد. این رویکرد در شبکه های اجتماعی که بیشتر افرادی هستند که بالنسبه دستشان به دهنشان می رسد بیشتر نمود دارد.

حکیم آرا با بیان اینکه بنیاد رویکرد ارزشی تمام دیدگاه های نگرشی شخص را در بر می گیرد، می گوید: شما هم اکنون در بین نامزدها کسی را نمی بینید که به گونه بنیادی از عدالت یا مباحث کلان سیاست خارجی مانند نحوه برخورد با آمریکا صحبت کند. در صحبت های هیچ کدام از کاندیداها نه از این شعارهای ارزشی کلان دیده می شود و نه شعارهایی مبنی بر توجه به برنامه های زیربنایی، مگر در یک گروه که به صورت ناقص از آزادی (در حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی) صحبت می کنند و اغلب طرفدار گروه هایی هستند که به اقلیت های سرکوب شده توجه دارند. عوام هم معمولا پیاده نظام تبلیغات نامزدهایی هستند که با رویکرد شخص محور راهبرد تبلیغاتی خود را سامان داده اند.

تبلیغاتی خالی از بحث های تخصصی

وی یکی از دلایل قشری شدن و بی اخلاقی ها در عرصه تبلیغات را عدم حضور کارشناسان و استادان دانشگاه در این عرصه ذکر می کند و می افزاید: عدم ورود محققانه استادان و دانشجویان سطوح عالی به عنوان نمایندگان نخبه هر گروه که امکان بحث بنیادی برای آنها وجود دارد، به قشری شدن انتخابات دامن زده است. شاید از همین روست که بخشی از دانشجویان ما هم به خیل پوپولیسم پیوستند و شعارهایشان سطحی و همچون بگومگوهای خیابانی نازل شده است. یعنی از پیشینه و یا از میان سخنان یک نامزد کلمه ای را پیدا می کنند و به رخ دیگری می کشند.

این روانشناس با تاکید بر اینکه جنبه نخبگانی تبلیغات انتخاباتی تحلیل رفته، خاطرنشان می کند: به همین دلیل است که مسائل منافی اخلاق مانند آنچه تاکنون شاهد بودیم بسیار بروز می کند. زیرا شرایط به گونه ای است که مردم به جای پرداختن به توانایی ها و برنامه های کاندیداها برای اجرای آن، به موضوعات خرد مانند زندگی شخصی و مسائلی از این دست سوق داده می شوند.

وی در این رابطه مثالی از انتخابات آمریکا می آورد و می افزاید: حدود بیست سال پیش کلینتون یک رابطه نامشروع اخلاقی داشت اما در دور بعد انتخابات که او در آن حضور داشت اصلا به این قضیه توجه نشد. در زندگی عادی هم ما برای انتخاب یک پزشک برای درمان بیماری از مسائل اعتقادی و روابط شخصی پزشک سوال نمی کنیم. در نمونه ای دیگر، انتخاب مربی تیم ملی فوتبال ایران را می توان نام برد که مبنای انتخاب وی کارایی او در رسیدن به اهداف ملی بوده است و در این راه، انتخاب وی، یک انتخاب ابزاری است؛ یعنی وسیله ای برای رسیدن به هدف. این است که در این گونه انتخاب ها، کسی از پیشینه زندگی شخصی پزشک یا مربی تیم ملی سوال نمی کند. انتخاب بالاترین مدیر اجرایی کشور نیز باید از چنین الگویی پیروی کند؛ یعنی شایسته سالاری.

عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه صدا و سیما با بیان اینکه رییس جمهور هم یک جنبه ابزاری دارد و باید او را با این دیدگاه سنجید، ادامه می دهد: اگر یک فرد برای چنین پستی مفید و سودمند باشد چه فرقی می کند که طرف پولدار است یا نه. اینکه باب شده که افرادی با معیار ساده زیستی را باید بر سر کار بیاورند یک اشتباه است. مساله ریاست جمهوری موضوع ازدواج و مراودات خانوادگی که نیست. ما از یک رییس جمهور برنامه و کار می خواهیم و باید او را بر اساس توانایی های مدیریتی بسنجیم، زیرا این شاخص پیش بینی خوبی از موفقیت نامزد انتخاباتی می دهد.

در پیوند با مسایل روز، به گفته وی، داده های نظری نشان می دهد که سطح تبلیغات انتخاباتی به معیشت نازل شده و در عین حال نامزدها اتهاماتی متوجه یکدیگر می کنند که این سوال را به ذهن می آورد که چرا قوه قضاییه این افراد را محاکمه نمی کند.

ادامه بی اخلاقی های انتخاباتی باعث مشروعیت این رفتارها در جامعه می شود

وی به تاثیر بداخلاقی های نامزدهای انتخاباتی در فضای تبلیغاتی اشاره می کند و معتقد است که تاثیر این بی اخلاقی ها بر جامعه همانند وضعیت رابطه فرزندان پدر و مادری است که در خانه به هم فحش می دهند. برای این فرزندان فحش دادن امری عادی تلقی می شود زیرا احساس می کنند، حال که گفتن این حرف ها از سوی پدر و مادر مجاز است بنابراین برای آنها هم مشروع است. این بداخلاقی ها به فرهنگ سازی نامطبوع در جامعه منجر می شود.

این روانشناس اجتماعی در عین حال به این نکته اشاره می کند که در دو هفته پیش رو، فضای انتخابات تمام می شود و مردم هم این التهاب را فراموش می کنند. وی می گوید: فرض کنید در یک بازی فوتبال مهم که بخش زیادی از افراد جامعه طرفدار هر یک از تیم ها هستند هر طرف که ببرد افراد پس از مدت ناچیزی شور و التهاب بازی را فراموش می کنند و به زندگی خود می رسند. مگر کسانی که اینقدر غرق در تیم محبوبشان هستند که با هر باخت تیمشان احساس می کنند خود آنها شکست خورده اند؛ تعداد این دسته از هواداران بسیار کم است. در حوزه سیاسی هم چنین الگویی در جریان است.

دو قطبی شدن جامعه در انتخابات یک امر عادی است

دکتر حکیم آرا دوقطبی شدن فضای جامعه را خاصیت هر مبارزه و البته انتخابات سیاسی می داند و خاطرنشان می کند: تز و آنتی تز همواره وجود داشته و حتی در اوج مباحثات مذهبی هم حضرات آیات عظام در یک مساله با هم نظر یکسان ندارند. یعنی اگرچه کتاب و دین یکی است اما نظر هر مجتهد با دیگری فرق دارد. دو قطبی شدن جامعه در انتخابات سیاسی نیز یک امر عادی است. یعنی حتی اگر همه نامزدها هم از یک طیف سیاسی معین هم بودند، باز هم این دوقطبی شکل می گرفت. انشقاق بسیاری از احزاب و گروه ها هم به همین دلیل است. اصلا ماهیت انتخابات سیاسی همین است. برای همین به آن مبارزات انتخاباتی می گویند و نامزدها در ان مناظره می کنند. مناظره یعنی روبروی هم بنشینند و از حیث نظری با هم مقابله کنند.

فرهنگ درست انتخاباتی در کشور شکل نگرفته است

وی با بیان اینکه فرهنگ درست انتخاباتی با گذشت نزدیک به چهار دهه هنوز در کشور ما شکل نگرفته و نهادینه نشده است، اظهار می کند: در همین روزهای اخیر کلیپی در تلگرام منتشر شد که نشان می داد، مارین لوپن کاندیدای ریاست جمهوری فرانسه همان شب، پس از اعلام نتایج و پذیرش شکست در انتخابات در مجلسی می رقصید؛ گویی همه تلاطم انتخابات را پشت سر نهاده است . اما هنوز فرهنگ انتخاباتی در کشور ما شکل نگرفته است؛ شاید به مسوولیت به عنوان یک بار نگاه نمی کنیم که اگر این بار گران از روی دوشمان برداشته شود آسوده خاطر گشته و خوشحال باشیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه به نظر می رسد در کشور ما مبارزات انتخاباتی، مبارزه برای قدرت است و اینکه اگر انتخاب نشوند احساس شکست کرده و گویی از مصدر قدرت می افتند، می گوید: در اینجا بحث مسوولیت نیست که اگر کسی دیگر حاضر به انجام آن شد طرف دیگر آسوده شود؛ گرچه روش سیاسی نامزد پیرور متفاوت باشد.

افراد می توانند بدترین حرف ها را در قالب کلمات شایسته به یکدیگر بزنند

این استاد دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا می توان جلوی این بداخلاقی ها را گرفت؟ تصریح می کند: این بداخلاقی ها کاملا قابل پیشگیری است. افراد می توانند بدترین حرف ها را در قالب کلمات شایسته به یکدیگر بزنند. برای ابراز یک مفهوم از کلمات و الفاظ مختلف می توان استفاده کرد؛ چرا بهترین را بر نگزینیم؟ اما در عین حال باید توجه داشت که موافقت یا مخالفت با یک موضوع به معنی بداخلاقی نیست.

وی با تأکید بر اینکه جای بحث های کارشناسی و تخصصی در این دوره از مبارزات انتخاباتی در کشور ما خالی است، می گوید: عدم ورود دانشگاهیان باعث قشری شدن انتخابات شده است. اما تا چند سال پیش وضعیت به این شکل نبود. به طور مثال در سال ۸۴ در مناظره اقتصادی در تلویزیون نمایندگان کاندیداها، بدون حضور نامزدها، با هم بحث تخصصی اقتصادی می کردند. اما در این دوره چنین اتفاقی نیفتاد که نخبگان جامعه و نمایندگان متخصص کاندیداها با هم بنشینند و با طرح مباحث، بکوشند یکدیگر را متقاعد کنند. بنابراین مبارزات انتخاباتی، اغلب در سطح دعواهای کوچه و بازاری تنزل پیدا کرده است.

دکتر حکیم آرا با بیان اینکه فرهنگ ارتباطات کلامی که کاندیداها با هم دارند باعث رفتارهای متعصبانه در شبکه های اجتماعی شده است، ادامه می دهد: امروز در سطح جامعه شاهدیم کسی که تا سه ماه پیش فلان کاندیدا را نمی شناخته و تصوری هم از حضور وی در صحنه مبارزات نمی کرد، امروز طوری از او حمایت می کند یا در موردش بد می گوید که انگار سالهاست او را از نزدیک می شناسد.

وی با دادن نمره منفی به برگزار کنندگان انتخابات، اضافه می کند: ارزش ها و ضد ارزش هایی که در مبارزات انتخاباتی برجسته می شود بر دوش جامعه منتقل می شود و این رویه باعث قشری گرایی و تنزل اخلاق خواهد شد.

رسانه ها درست انتخاب کردن را آموزش دهند

این استاد دانشگاه صدا و سیما با اشاره به نقش آموزشی صدا و سیما در تبلیغات انتخاباتی که تاکنون مورد غفلت قرار گرفته، می گوید: بهتر است در سال های بعد یاد بگیریم که روش مناسب چگونه است. رسانه های ما در مبارزات انتخاباتی به سمت تبلیغ رفتند نه به سمت آموزش؛ یعنی به مردم نمی گویند که چگونه انتخاب کنند بلکه حتی اگر نام نبرند، می گویند چه کسی را انتخاب کنند یا نکنند. پرسش از “چگونگی انتخاب”، ناظر به آموزش است اما پاسخ به سوال “چه کسی انتخاب شود”، ناظر به تبلیغ است. این موضوع در مورد صدا و سیما بیشتر باید مورد توجه باشد زیرا این رسانه که صفت ملی را یدک می کشد، باید به رسالت آموزشی خود در زمینه انتخابات مبادرت کند و صرفا به رسالت تبلیغاتی نپردازد.

وی در این راستا ادامه می دهد: صدا و سیما باید کلیت انتخابات را تبلیغ کند اما کار دیگری که نمی کند این است که به مخاطبان بیاموزد در انتخابات سیاسی کدام موازین دارای اهمیت هستند و پیش بینی کنند چه اقداماتی برای موفقیت در چهار سال پیش رو خوب است. آن گاه، انتخاب را به مخاطب واگذار کند. این اقدام می تواند از سطحی شدن انتخابات بکاهد. زیرا باعث موشکافی و تفکر مردم و طرح مباحثات منطقی در بین اقشار مختلف جامعه می شود.

الیزا ذوالقدر



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |