سه شنبه 04 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 42588 19:49 1395/07/26
در جستجوی رشد و توسعه فرهنگ

در جستجوی رشد و توسعه فرهنگ

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
در جستجوی رشد و توسعه فرهنگ

در جستجوی رشد و توسعه فرهنگ

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

علیرضا امامی فرد-«فرهنگ رشد فرهنگی» عنوان یکی از کتاب‌های نشر قطره است که این روزها برای نخستین بار چاپ و روانه بازار کتاب شده است. فرهنگ اگرچه واژه‌ای آشنا در زبان فارسی است، اما دلالت‌های متفاوت و پیچیده‌ای دارد و شاید از همین رو باشد که دریافتن منظور نویسنده و حدس زدن محتوای این کتاب از نام آن آسان به نظر نمی‌رسد، از همین رو به سراغ امیررضا پوررضایی نویسنده این کتاب رفتیم و از او در مورد اثرش پرسیدیم. متن زیر مصاحبه جهان اقتصاد با نویسنده کتاب فرهنگ رشد فرهنگی آقای امیررضا پور رضایی است. چه شد که به این نتیجه رسیدید که این کتاب را بنویسید؟ با سلام به شما و خوانندگان جهان اقتصاد. در این کتاب به رشد فرهنگی پرداخته شده، به چیستی و چگونگی آن و چراییِ لزوم آن . اما حرف اصلیِ کتاب در خصوص مفهوم نویافته ای است که تا پیش از این در منابع داخلی وخارجی که در دسترس من بوده ندیدم که مطرح شده باشد  و آن هم  فرهنگِ رشدِ فرهنگی است. به بیان دیگر در این کتاب گفته ام که رشد فرهنگی یک رفتار است و مثل سایر رفتارها، فرهنگ خود را دارد. مثل آپارتمان نشینی ، ترافیک ، تغذیه یا مثل هر گروهِ رفتاریِ دیگر.  رشد فرهنگی هم رفتار است و فرهنگ خود را دارد و برای رشد و توسعۀ آن نیاز است که فرهنگ آن یعنی «فرهنگِ رشدِ فرهنگی» شناخته شده و تقویت شود. در واقع رشد فرهنگی در یک محیط خودآگاه اتفاق می افتد و نمی توان انتطار آن را در محیط فرهنگ، که یک محیط ناخودآگاه است، داشت. من معمار هستم و می دانید که معماری ایجاب می کند شما شناخت هر چه بیشتری از جامعه و افراد داشته باشید چرا که محصول معماری یک محصول هنریِ صرف نیست که تنها جنبه های زیباشناسانه آن مطرح باشد. محصول معماری مجبور است که با امکانات و ضد امکاناتِ امروز طراحی و ساخته شود و با نیازها و ایده آلهای آینده دور و نزدیک افراد همخوانی داشته باشد. پس در مواقع زیادی لازم می شود امروز و آینده افراد و جامعه را نیازشناسانه بررسی کنید. سالها کار معماری در پروژه های زیر صد متر تا بالای دویست هزار متر، از طراحی خصوصی ترین فضاها یعنی اتاق خواب وحمام تا فضاهای عمومی تجاری- فرهنگی - ورزشی با احتمال تردد بیش از هزار نفر درساعت . کار در پروژه هایی که امکاناتِ نزدیک به صفر داشت ، مثل  ساخت حمام و دستشویی بعد از وقوع زلزله ، تا پروژه هایی که آخرین  امکانات موجود و قابل واردات به کشور، برای آن مهیا بود، به من یاد داد که در همۀ این فضاهای به ظاهر بی ارتباط، با یک مفهوم  به شدت در ارتباط هستیم و این مفهومِ فرهنگ و در پیِ آن درک لزوم رشد فرهنگی بود. از آنجا که ما کار مطالعات پیش از طراحی پروژه ها را هم  خودمان انجام می دهیم، مسائل و مشخصه های فرهنگی  برایمان ملموس تر هم بود. در این موارد ما با فرهنگهایِ مضافِ مختلفی سروکار داریم و تقریباً در همه موارد با آمیخته ای از فرهنگ سنتی و مدرن. فرهنگ پول، فرهنگِ کارِ کارگران و پیمانکاران ، فرهنگ کارفرمایی در سطوح مالی مختلف، فرهنگ تفریح، فرهنگ تظاهر و چشم هم چشمی، فرهنگ اداری و کارمندی، فرهنگ آپارتمان نشینی، فرهنگ القاب و عناوین، فرهنگ اقوام و اهالیِ مناطق مختلف، فرهنگ ایمنی ، فرهنگ امنیت، . . . اینجا نمونه ای را از مقایسۀ همین دو فرهنگ آخر بگویم. در ما ایرانی ها فرهنگ امنیت بسیار بالا و فرهنگ ایمنی بسیار پایین است. در صورتی که نگاه منطقی به ما می گوید نه تنها هر دو اهمیت دارد بلکه اهمیت ایمنی به مراتب بیشتر است. شما خانه هایی را می بینید که مالک ، خودش آن را ساخته ، پنجره هایش را با حفاظهای ضخیم پوشانده و بر سر دیوار نرده های بلند آهنی گذاشته ، پارکینگ و ورودی ساختمان با آهن حفاظت می شود، ساختمان دزدگیر و دوربین دارد ، مالک حاضر است تمام عمر جهان را از پشت میله ها ببیند و هر روز صبح و غروب مثل یک زندانبان وظیفه شناس این قفلها را باز و بسته کند و برای لزوم آن به اعضای خانواده تذکر بدهد ولی  همین ساختمان با یک زلزله نه چندان قوی خواهد ریخت، لوله های گاز و دود کش های بخاری از حداقل استاندارد برخوردار نیست، سیم کشی و فیوزها استاندارد نیست و البته که یک کپسول آتش نشانی در این خانه یافت نمی شود. اینجاست که  فرهنگِ رشدِ فرهنگی باید وارد صحنه شود و منِ مالکِ این خانۀ فرضی را به بازنگری در افکار و رفتارم هدایت کند. البته در همۀ زمینه ها هم ایرادها به این وضوح خودشان را نشان نمی دهند. مثلاً کسی که تمام عمر خود را صرف درآوردن و انباشتن پول می کند و بهره ای  درخور از این پول نمی برد و نمی رساند، تنها بعد از درگذشتش اثبات می شود که عمر به هدر داده است. این رفتار نشان از عدم احساس امنیتی است که  فرد مورد نظر به آن مبتلا بوده است و یک اشکال روانشناختی – فرهنگی است که بخش فرهنگی آن با رشد فرهنگ امنیت برطرف می شود. در کتاب توضیح داده ام ولی خوب است که در اینجا هم یادآور شوم که هرجا از واژه رشدِ فرهنگ استفاده کرده ام منظورم رشد و توسعۀ فرهنگ است. البته علاوه بر معماری و پیش از معماری، علاقه هم نقش جدی داشت. همیشه بُعد نرم افزاریِ انسان چه در سطح روانشناسی ، چه در سطح رفتارشناسی  اجتماعی و البته فرهنگ،  دلمشغولی جدی برای من بود. فکر می کنید کدام قشر از مردم جامعه بیشتر از بقیه افراد نیازمند به خواندن این کتاب باشند؟ به نظرم مخاطب کتاب کسی است که با دیدن عنوان کتاب و ورق زدن آن احساس کند مطالبی را که می خواند افکار و دل مشغولی های خود اوست که تا حدی مرتب شده، بسط و گسترش پیدا کرده و در قالب کتاب حالا دردستش است. توضیح مختصری در رابطه با کتاب بدهید و بگویید چند فصل دارد و در هر فصل به دنبال چه مطالبی بیان می شود؟ کتاب به دو بخش اصلی تقسیم می شود. در بخش اول به مباحث نظری در حوزه رشد فرهنگی و مطالب مرتبط با آن پرداخته می شود  و در بخش دوم با عنوان فرهنگهای مضاف، بیشتر به موارد تجربی  و ملموس در حوزه فرهنگ  پرداخته شده است.  


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |