پنج شنبه 30 فروردین، 1403

کدخبر: 14043 16:53 1394/04/19
دادگاه عدل علوي به‌مثابه يک جاذبه گردشگري

دادگاه عدل علوي به‌مثابه يک جاذبه گردشگري

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
دادگاه عدل علوي به‌مثابه يک جاذبه گردشگري

دادگاه عدل علوي به‌مثابه يک جاذبه گردشگري

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

ناصر ذاکري
naser.zakeri@jahaneghtesad.com

همه ما ماجراي شکايت مولاي متقيان(ع) را از مردي غيرمسلمان شنيده‌ايم. مولا که مقام حاکم را داشت از يک شهروند عادي شکايت کرد. در جلسه دادگاه از اين که قاضي او را با احترام نام برد، و بين او متشاکي تفاوت قائل شد، برآشفت. قاضي بعد از پوزش بابت اين خطاي خود، به بررسي مستندات شکايت پرداخت. مستندات مولا قاضي را قانع نکرد، و او حق را به حاکم اسلامي نداد. به اين ترتيب، متشاکي تبرئه شد. ‏

در طول چندصدسال گذشته، با شنيدن و بارها شنيدن اين ماجرا، به ابعاد مظلوميت مولا و تنهايي اين گوهر تابناک و قدرناشناخته انديشيده و اشک ريخته‌ايم. اما نکته‌اي که از آن غافل مانده‌ايم، اين است که شخص متشاکي وقتي اين‌همه صداقت و پاکي از نظام قضايي سرزمين اسلامي ديد، منقلب شد و با وجود نبود مدارک برعليه خود، داوطلبانه اقرار کرد که مولا در ادعاي خود برحق ‌است، هرچند مستندات موردنظر قاضي را ندارد.‏
اين ماجرا مصداقي بارز بر دستور امام صادق(ع) است که: "کونوا دعاة للناس بغير السنتکم" . مردم را به راه حق دعوت کنيد اما نه با سخنراني‌هاي مهيج آن‌چناني، بلکه با عمل خودتان. از خود رفتاري نشان دهيد که همگان مجذوب رفتار شما و باورهايتان شوند. چرا که دوصد گفته چون نيم کردار نيست. ‏
فکرش را بکنيد. اگر دادگاه‌ها، ضابطان قضايي، مسؤولان و همه کارگزاران جامعه اسلامي در مسير تشبُّه هرچه بيشتر به دادگاه عدل علوي پيش بروند، و روزبه‌روز بيشتر شباهت به آن بيابند، چه انقلابي در عالم شکل مي‌گيرد. در اين صورت لازم نخواهدبود مؤسسات ريز و درشت تبليغي وظيفه شناساندن اسلام را به مردم جهان دنبال کنند؛ مبلِّغ به کشورهاي ديگر اعزام کنند؛ تشکيلات عريض و طويل و پرهزينه در ساير بلاد راه بيندازند؛ و از همه مهمتر، در معرض انتقادي دائمي قرار بگيرند که چرا فلان گروه از مبلغان فقط در سرزمين‌هاي خوش آب‌وهوا به تبليغ اسلام مي‌پردازند و هرگز رنج سفر به سرزمين‌هاي خشک و سوزان را به خود نمي‌دهند؛ يا چرا پولي را که مي‌توانند خرج رفع مشکلات اقشار محروم بکنند، خرج تبليغات پرهزينه و کم‌بازده مي‌کنند.‏
اگر دادگاه‌هاي ما هرچه بيشتر به دادگاه علوي شباهت پيدا کنند، لازم نيست مبلغان اسلامي به اقصي نقاط جهان اعم از خوش آب‌وهوا يا بيابان‌هاي گرم و سوزان، سفر کنند. چرا که در اين صورت، سيل مشتاقان از اطراف و اکناف جهان براي ديدار از اين دادگاه‌ها به سرزمين‌مان روانه خواهندشد. محققان، اساتيد دانشگاه‌ها، حقوقدانان، خبرنگاران و حتي شهروندان عادي به اين سرزمين خواهندآمد و براي حضور در جلسات دادگاه و تماشاي محاکم اسلامي، صف خواهندکشيد تا قضاوت اسلامي علوي را به چشم خود ببينند. ‏
امام صادق(ع) در همان جمله کوتاهي که در بالا نقل کردم، تبليغ زباني و سخنورانه را در مقابل تبليغ از طريق اعمال و رفتار قرار داده‌اند. تبليغ زباني پرهزينه و کم‌بازده است. بايد سفر کرد، بايد مراسم برگزار کرد، بايد تشکيلات راه انداخت و ... . آخر سر هم بايد به دستاوردي اندک قناعت کرد. اما در مقابل تبليغ رفتاري هم مؤثرتر و پربازده‌تر است و هم کم‌هزينه. علاوه براين، همان طور که اشاره کردم، درآمدزا هم هست!‏
اگر دادگاه‌هاي ما هرچه بيشتر "علوي" شوند، گردشگران بسياري به سرزمين ما خواهندآمد؛ هتل‌ها و مهمان‌سراهاي شهرهايمان، افزايش چشمگير "ضريب اشغال" و درآمد را تجربه خواهندکرد. به جاي مؤسسات ريز و درشت تبليغي در سراسر جهان، نيازمند مؤسسات پرتلاش گردشگري خواهيم‌بود که سيل گردشگران مشتاق را از سراسر جهان براي "تور دادگاه‌گردي" به کشورمان اعزام مي‌کنند. به اين ترتيب جامعه ما به جاي صرف هزينه براي تبليغ کم‌بازده، از تبليغ پربازده خود کسب درآمد هم خواهدکرد، و تهديد افزايش هزينه تبليغات را به فرصت افزايش درآمد گردشگري مبدل خواهدساخت.‏
اما درآمد و صرفه‌هاي اقتصادي ناشي از "هرچه بيشتر علوي شدن دادگاه‌ها" فقط در امور گردشگري خلاصه نمي‌شود. با گسترش و تعميم اين الگوي رفتاري، بسياري از دعاوي بين شهروندان که اينک ادارات دادگستري شهرهايمان را با تراکم ميليوني پرونده‌هاي شکايت روبه‌رو کرده، خاتمه خواهديافت. دادگاه‌ها و محاکم از فشار روزافزون پرونده‌هاي ارجاعي رها خواهندشد؛ و اين همه هزينه گزاف دادرسي به جامعه تحميل نخواهدشد.‏
البته اين نکته را بايد اضافه کنم که اين به اصطلاح "تور دادگاه‌گردي" فقط يک نمونه و مثال عيني است. جذابيت جامعه‌اي که با ارزش‌هاي اسلامي و مديريت علوي آراسته شود، بسيار بيش از اين است. جامعه‌اي که در آن فقر برچيده شده، زمامدارانش در انديشه کمک به ضعيف‌ترين افراد جامعه و رعايت حال آنان هستند، مديران ارشدش خود را خادمان فروتن و کم‌درآمدترين و تهيدست‌ترين شهروندان را ارباب و ولي‌نعمت خود مي‌شمارند، حرف زيادي براي گفتن به جهان پرآشوب و تشنه عدالت امروز دارد.‏
به‌راستي، آيا تبليغ رفتاري پربازده‌تر و بسيار سودمندتر از تبليغ زباني نيست؟



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |