علی کریمی
استمرار و تداوم خواستهها و شعارهای انقلاب اسلامی در ۳۶ سال اخیر تقریبا به همه ناظران داخلی و بینالمللی در عرصههای سیاسی و اقتصادی و بینالمللی نشان داده است که انقلاب اسلامی، ریشه در خواست و اراده مردم فهیم، مسلمان و همیشه بیدار و آگاه ایران دارد.
اگر بخواهیم بررسی منصفانهای در باره دستیابی انقلاب اسلامی به هدفها و خواستههای بانیان آن که همانا مردم مسلمان و مبارز ایران هستند، داشتهباشیم، باید به بررسی روند وقایع مهم و فراز و نشیبهای پنج دهه تاریخ معاصر ایران بپردازیم و با بازخوانی وقایع مهم این دوران، ارزیابی کاملی از روندهای محقق شده به دست بیاوریم که البته نیازمند زمان کافی و فراوان از یک سو و مطالعه عمیق و گسترده از سوی دیگر است که در این مجال فرصت آن نیست. به ناچار در این فرصت اندک به مناسبت سالروز پیروزی بزرگ ملت ایران در ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷، مروری فشرده بر برخی از این روندها خواهم کرد:
۱ آنچه در دهه پنجاه بر ملت و کشور ایران رفته است، حکایت از بیانضباطی مالی گسترده ناشی از فساد اقتصادی رژیم پهلوی دارد. این اندازه از فساد که تا پیش از آن در تاریخ اقتصادی ایران سابقه نداشته است، علاوه براینکه باعث از دست دادن فرصتهای تاریخی برای توسعه کشور از محل درآمدهای سرشار نفتی برای مردم ایران شد، موجب تشدید شکاف طبقاتی و گسترش نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی در کشور شد.
گسترش همزمان مبارزات گروههای سیاسی و به ویژه طیفهای مذهبی هم موجب رشد آگاهیهای مردم شد و زمینههای وقوع انقلاب اسلامی را تقویت کرد.
۲ پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای پایانی دهه پنجاه همه محاسبات و برآوردها از روندهای اقتصادی برای آینده کشور را به هم زد و موجب شد تا افقهای تازهای پیشروی اندیشمندان سیاسی و اقتصادی و فعالان اجتماعی که در دهه پیشین نگران آینده کشور بودند، گشوده شود. این امیدواری با برانگیختن سرمایه عظیم (و به اعتقاد بسیاری از ناظران باورناپذیر) اجتماعی به اندازهای شوق و شور در میان کنشگران اجتماعی ایجاد کرد که شگفتی ناظران سیاسی بینالمللی را برانگیخت و آنان را به تمکین و کرنش در برابر انقلاب اسلامی و بهویژه رهبر عظیمالشأن آن امام خمینی (ره) واداشت.
در صحنه داخلی نیز آزاد شدن این اندازه از انرژی همه گروهها و جمعیتهایی را که خود را برای مبارزه در سپهری دهها ساله آماده کرده بودند، تا حدی شگفتزده کرد که با طمع چیدن میوههایی برای جبران سهم خود از مبارزات سیاسی و یا نظامی دست به اقدامهایی به غایت غلط و نسنجیده زدند که در پیشگرفتن چنین رویهای علاوه برآن که موجب حذف و طرد آنان از عرصه تلاش برای سربلندی ایران اسلامی شد، بلکه موجب وارد شدن صدمههایی به مردم نیز شد.
۳ دهه بعدی با تحمیل جنگ علیه ملت ایران عجین شد. این جنگ طولانی که در قرن بیستم مشابه آن از لحاظ نظامی - سیاسی و همینطور از حیث مدت طولانی آن روایت نشده است، ضمن وارد کردن فشار اقتصادی و سیاسی فراوان و تحمیل هزینه فوق طاقت بر مردم ایران، فرصت بهرهگیری از انرژی آزاد شده مردم در اثر پیروزی انقلاب اسلامی برای شکوفا کردن اقتصاد و بهبود معیشت مردم و رفع شکاف طبقاتی را از مردم و حاکمیت انقلابی ایران گرفت.
شاید تحمیلکنندگان جنگ بر مردم ایران میدانستند که اگر این اندازه انرژی آزاد شده مردم ایران برای بازسازی اقتصاد و توسعه کشور به کارگرفتهشود، در فاصله زمانی اندکی انقلاب اسلامی ایران به الگویی برای سایر ملتهای تحت ستم حاکمان بیصلاحیت در منطقه خاورمیانه و حتی فراتر از آن تبدیل شود. این مفهومی است که در سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی از آن به عنوان صدور انقلاب یاد میشد. و ایکاش چنین فرصتی برای مردم ایران و رهبران انقلاب اسلامی فراهم میشد تا با غربالگری که در اثر وقوع انقلاب در مدیریت اجرایی کشور اتفاق افتاده بود، بتوانند الگوی مناسبی برای توسعه به سایر ملتهای مسلمان منطقه و جهان ارائه کنند که در آن صورت حتما امروز همه ما شاهد جهان بهتری بودیم.
۴ پایان و یا اگر بخواهیم منصفانهتر بگوییم، توقف جنگ تحمیلی، شاید با این انگیزه و اراده انجام شد که فرصت از دسترفته برای ساختن کشوری آباد، پیشرفته، برای سربلندی مردم ایران و الگویی برای مردم سایر کشورها را تا حد ممکن بازیابی کنیم. بازیابی فرصت برای برساختن الگوی حکومت عدل علی(ع) در این مقطع رفته رفته به یک ضرورت تبدیل شد. در همین مقطع نگرانیهایی در باره تحقق یافتنی بودن شعارها و خواستههایی که در سال پنجاه و هفت مطرح شد و انتظارات به حقی را در میان مردم ایجاد کرد، بروز و ظهور یافت. در پی این تحولات دهه چهارم مورد اشاره در این بررسی با عنوان سازندگی شروع شد اما غفلت از ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روند توسعه موجب چرخش در اداره امور کشور و شدتگرفتن مطالبات و انتظارات اصلاحطلبانه و بروز دورانی با عنوان اصلاحات شد. این روند با فشارهایی از درون و بیرون کشور مواجه شد.
از سویی فرصتهایی از دست کسانی که در مسیر انقلاب اسلامی منافع شخصی را برای خود تعریف کرده بودند -و آن فرصتها را از دست رفته میدیدند- گرفته شد و به طور طبیعی مقاومتهایی را شکل داد.
در عرصه جهانی نیز قدرتها و دولتهایی که ایران قوی و قدرتمند و الگو برای مردم مسلمان منطقه خطری جدی برای آنان به شمار میآمد، دست به کار شدند و از رژیم اشغالگر قدس که موجودیت خود را فقط در منطقهای بحرانی با کشورهایی ضعیف میتواند تداوم دهد، تا رژیمهای ارتجاعی که عرضه اسلامی که بتواند الگویی امروزی و قابل دفاع برای توسعه مبتنی بر آموزههای اسلامی ارائه کند را برای بنیانهای حاکمیت خود خطرناک میدانستند، دست به دست یکدیگر دادند و افزایش فشارها بر ایران اسلامی را سازماندهی کردند تا از بروز و ظهور کشوری قدرتمند و توانا که در منطقه نقش اصلی و هدایت و رهبری در برابر قدرتهای تمامیت خواه جهانی قرار بگیرد پیشگیری کنند.
۵ مقاومت و پایداری نظام اسلامی بر خواستهها و آرمانهای اولیه و اساسی انقلاب اسلامی که در سالهای اخیر و در پنجمین دهه اشاره شده در این بررسی، بیش از هر زمینه دیگری در پرونده موسوم به انرژی هستهای متجلی شده است، موجب بروز فشارهای سیاسی و بینالمللی فوقالعاده و فراوانی بر ایران شد که در موارد مشابه موجب سرنگونی رژیمها و سقوط دولتهای متعددی شده است و اگر نبود پشتیبانی مردم ایران از استقامت تلاشگران عرصههای علم و فنآوری و پایمردی آنان در پشتیببانی از دستآوردهای کشورشان، چه بسا در اثر اشتباهات تاریخی برخی از دولتمردانی که به اشتباه در سطح تصمیمگیریهای استراتژیک قرار گرفتند، فشارهای طاقت شکن بر مردم ایران بیش از پیش وارد میشد و اتکای نظام بر مردم را مورد تردید قرار میداد. اما خوشبختانه با اصلاح این روند در دوران پس از انتخاب دکتر حسن روحانی و اتخاذ رویکردی عقلایی در ایجاد مناسبات صحیح و منطقی با جهان خطر گسترش فشارهای طاقتشکن بر مردم ایران نیز ازمیان رفته است و امروز مردم امیدوارانه اقدامهای دولت را در عرصه اقتصاد و سیاست تعقیب میکنند تا نشانههای آرزوهای دیرین و هدفهای انقلاب اسلامی را به تدریج بازیابی کنند و کشور خود را بار دیگر در مسیر استقلال و توسعه مشاهده کنند و از این مسیر علاوه بر ارائه الگویی که مورد انتظارشان بوده است، راهنما و چراغ راهی برای آیندگان هم فراهم کنند.
آرزو می کنم همه ما روز اعتلا و توسعه ایران اسلامی را ببینیم و با سربلندی حکومت عدل علی(ع) را به عنوان الگوی خود به جهانیان معرفی کنیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه