شنبه 01 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 96255 14:13 1397/12/15
جذب سرمایه در شرکت های بورسی با اجرای حاکمیت شرکتی

جذب سرمایه در شرکت های بورسی با اجرای حاکمیت شرکتی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
جذب سرمایه در شرکت های بورسی با اجرای حاکمیت شرکتی

جذب سرمایه در شرکت های بورسی با اجرای حاکمیت شرکتی

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مرتضی ابراهیمی در بسیاری از شرکت‌ها، مدیریت شرکت را افرادی غیر از مالکان و سهامداران آن برعهده دارند. تفکیک مالکیت از مدیریت در بسیاری از شرکت‌ها سبب بروز مشکلاتی می‌شود. برای مثال، ممکن است مدیران مهارت کافی برای اداره‌ی حوزه‌ی اختیاری خود نداشته باشند یا برای خودشان امتیازها و پاداش‌های نامعقولی درنظر بگیرند که با عملکردشان همخوانی نداشته باشد. به‌همین‌دلیل، مفهوم حاکمیت شرکتی  به‌ منظور رفع مشکلات ناشی از تفکیک مالکیت شرکت و مدیریت آن ابداع شد. با توجه به اهمیت حاکمیت شرکتی با رضا توسلی؛ مدیر حسابرسی داخلی، نویسنده کتاب نامه مدیریت با رویکرد کنترل های داخلی و عضو پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه گفتگو کرده ایم. **اهمیت تفکیک مدیریت شرکت از مالکیت چیست؟ حاکمیت شرکتی مجموعه‌ای از قوانین و روش‌های است که رابطه‌‌ی بین سهامداران، مدیریت و اعضای هیئت‌مدیره را تعریف می‌کند و بر چگونگی عملکرد شرکت تأثیر می‌گذارد. حاکمیت شرکتی در سطح ابتدایی با مسائلی مواجه است که از تفکیک مالکیت و اداره‌ی شرکت ناشی می‌شود، اما این مفهوم فراتر از آن است که فقط رابطه‌ای شفاف بین مدیران و سهامداران برقرار کند. حاکمیت شرکتی، شامل مجموعه‌ای از روابط بین مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و ذی‌نفعان دیگر است. علاوه‌برآن، ساختاری ارائه می‌کند که از طریق آن، اهداف شرکت، ابزار دستیابی به آن، اهداف و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می‌شود. شرکت سهامی عام، شرکت‌هایی هستند که قیمت‌شان در بازار سهام برآورد می‌شود، اغلب نیاز به یک سرمایه‌گذاری کلان دارند که از نظر مالی آنها را تأمین کند؛ به‌عبارت‌دیگر، این شرکت‌ها دارای تعداد زیادی سهامدار هستند. این سهامداران خودشان شرکت را اداره نمی‌کنند، بلکه کنترل آن را به مدیرانی حرفه‌ای (مدیر اجرایی و هیئت‌مدیره) می ‌سپارند که از طرف‌شان، این کار را انجام دهند. هیئت‌مدیره مانند نماینده‌ی این سهامداران عمل می‌کند. بنابراین سهامداران در مدیریت روزمره‌ی شرکت نقش فعالی ندارند. ازسوی‌دیگر، مدیران معمولا مالک کمتر از یک درصد از سهام شرکت‌ها را دارند. بنابراین به‌دلیل تفکیک مالکیت از کنترل شرکت‌ها، معمولا احتمال بروز اختلاف بین مدیران و سهامداران وجود دارد. لازم به ذکر است کنترل و راهبری شرکت‌ها به دو طریق صورت می‌گیرد؛ راهبری از «درون» شرکت و کنترل از «بیرون» آن. در هر کدام از این دو حالت، موارد مهمی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. راهبری از درون شرکت توسط مدیران و هیئت‌مدیره «درون» شرکت انجام می‌شود که یک راهبری مؤثر باید موارد بسیاری را بررسی کند مانند: تعیین ساختار وظایف افرادی که خط‌مشی شرکت را تعیین می‌کنند (شامل مدیرعامل و هیئت‌مدیره)،  نیاز به نظارت بر اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ی مهم از طریق تجزیه‌وتحلیل ریسک‌ها، نیاز به کنترل عملکرد داخلی، کنترل از بیرون شرکت، آگاهی‌داشتن از چارچوبی که دستورالعمل‌های عملکرد، انطباق و اساسنامه‌ی حقوقی (قانونی) در آن تعریف شده است، داشتن دیدگاهی گسترده از موقعیت شرکت‌ها در جهان از طریق مسئولیت‌های اجتماعی و تصمیمات اخلاقی. **اجزای کلیدی رهبری سازمانی چیست؟ دلیل اساسی استفاده از حاکمیت شرکتی، نظارت بر بخشی از شرکت است که کنترلِ دارایی سهامداران و سرمایه‌گذاران را برعهده دارد. این کار تضمین می‌کند که موازنه‌ی قدرت به‌طور مناسب بین اعضای هیئت‌مدیره توزیع شود و به مدیران اجرایی به‌طور عادلانه پاداش یا امتیاز تعلق گیرد همچنین هیئت‌مدیره مسئولیت نظارت بر مدیران اجرایی و مدیریت ریسک‌ها را بپذیرند در این بین ناظران بیرونی باید مستقل باشند اما نباید شرکت تحت تأثیر عملکرد آنها باشد. حاکمیت شرکتی همچنین به مسائلی مانند رعایت اخلاق کسب‌وکار، مسئولیت اجتماعی شرکت  و حمایت از افشاگران فسادهای مالی رسیدگی می کند. اما هدف اصلی حاکمیت شرکتی، بهبود عملکرد شرکت‌ها، ایجاد شفافیت و پاسخگویی هیئت‌مدیره در برابر ارزش ذی‌نفعان و سهامداران است. ** مزایای استفاده از حاکمیت شرکتی چیست؟ این مزایا به سه بخش تقسیم می شود؛ خود شرکت، سهامداران و اقتصاد ملی. مزایایی که برای شرکت‌ها دارد این است که  موافقت با اصول حاکمیت شرکتی می‌تواند مزایایی هم برای صاحبان و هم برای مدیران شرکت‌ها داشته باشد و سطح شفافیت سازمانی را افزایش دهد که موجب بهبود دسترسی به بازارهای سرمایه و بازارهای مالی می شود و همچنین کمک به باقی‌ماندن در محیط به‌شدت رقابتی (از طریق ادغام، مالکیت، مشارکت و کاهش ریسک) می کند. مهمتر از همه شرکت ها با فراهم‌کردن سیاست خروج و اطمینان‌یافتن از انتقال بی‌دردسر ثروت و دارایی‌های خانوادگی از یک نسل‌به‌نسل دیگر، همچنین کاهش احتمال وقوع تعارض بر سر عایدی‌ها برای سرمایه‌گذاران بسیار مهم است. نکته قابل تامل این است که اتخاذ روش‌های کارآمد حاکمیت شرکتی سبب می‌شود، کنترل داخلی شرکت‌ها بهتر انجام شود و بهره‌ وری شرکت افزایش یابد و نهایتا راه را برای امکان رشد شرکت‌ها، توانایی جذب سرمایه‌گذاران (در سطح ملی و خارج از کشور) و نیز کاهش هزینه‌های ناشی از وام یا بدهی شرکت‌ها هموار کند. ازسوی‌دیگر، بسیاری از کسب‌وکارهایی که به‌دنبال سرمایه و منابع جدید هستند، اغلب در مواقع بحرانی خود را مجبور می‌بینند که به‌طور جدی «حاکمیت شرکتی» را بپذیرند و ساختار شرکت‌شان را مجدد و براین اساس تشکیل بدهند. هنگامی که بنیان‌گذاران خود را در نقش سرمایه‌گذار و شرکای بالقوه‌ می‌بینند اطمینان بیشتری برای سرمایه‌گذاری و گسترش عملکرد شرکت خواهند داشت. اما در مورد مزایایی که برای سهامداران دارد باید اشاره کنم که حاکمیت شرکتی موجب فراهم‌کردن انگیزه‌های مناسب برای مدیریت و هیئت‌مدیره به‌منظور پیگیری اهداف در راستای منافع شرکت می شود و عاملی است برای تسهیل فرایند نظارت مؤثر بر مدیران که موجب تضمین امنیت بیشتر به سهامداران در مورد سرمایه‌شان می شود همچنین حاکمیت شرکتی این  اطمینان‌را به سهامداران می دهد که به‌اندازه‌ی کافی از تصمیمات مربوط به مسائل اساسی شرکت مانند اصلاحات قانونی یا قوانین مربوط به ادغام، فروش دارایی‌ها و نظایر آن آگاه خواهند شد. اما در مورد مزایایی که حاکمیت شرکتی برای اقتصاد ملی دارد باید اشاره کرد که همه‌ی شواهد تجربی و همچنین تحقیقاتی که در سال‌های اخیر انجام شده‌اند، حاکمیت شرکتی را تأیید می‌کنند. این پژوهش‌ها دریافته‌اند بیش از ۸۴ درصد سرمایه‌گذاران سازمانی جهان حاضرند برای سهام یک شرکت با حاکمیت شرکتی خوب پول زیادی پرداخت کنند، اما در شرکتی که از لحاظ حاکمیت شرکتی ضعیف عمل می‌کند، سرمایه‌گذاری نمی کنند. موافقت با اصول حاکمیت شرکتی می‌تواند نقش مهمی در ارتقای ارزش شرکت‌ها بازی کند. اگر در یک کشور اعتبار لازم برای اجرای شیوه‌های حاکمیت شرکتی وجود نداشته باشد، در حسابرسی و استانداردهای گزارش‌دهی سهل‌انگاری شود یا به سرمایه‌گذاران شفافیت و اعتماد کافی داده نشود، سرمایه در جایی خارج از کشور جریان خواهد یافت. بنابراین عواقب این وضعیت، تمام شرکت‌ها و تشکیلات اقتصادی کشور را درگیر خواهد کرد. حاصل قانون حاکمیت شرکتی نهایتا «شفاف سازی و پاسخگوئی» در بازار سرمایه است.  


  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |