یادداشتهای یک مشاور(۳۵)
غلامرضا رحیمی - مشاور امور مدیریت
iraniansme@gmail.com
عقبماندگی دربرداشت از میادین مشترک نفت و گاز، موضوع مهم و روزاقتصاد نفتی کشوراست. این اهمیت دراین روزها بهسادگی دربازدید ازمنطقه نفتی مشهوربه غرب کارون درمجاورت مرزهای جنوبی کشورمان با عراق قابلملاحظه است.دشت وسیعی که روزگاری نه چندان دور صحنه جانبازی جوانان برومند کشور بود، حالامحل فعالیت هزاران مرد نفتی است، هرچند دیراما درحال انجام.
چندی پیش طی یک بازدید، همسفر مشاور زیستمحیطی یکی از پروژههای توسعه نفتی منطقه شدم.او ازمن قول گرفت که باهم در پایان سفر سری به آبادان و خرمشهرهم بزنیم. اصرارداشت ادامه بحثی را که درمورد آسیبهای زیستمحیطی منطقه باهم داشتیم، بهصورت فیزیکی بعد از هورالعظیم درمیان نخلستانهای خشک آن دو شهر داشتهباشیم. میدانست که من منطقه را خوب میشناسم اما اصرارداشت که بعضی چیزها را از نزدیک ببینم.
درحین بازدیدبه من یادآوریکرد که آسیبهای بمباران و گلولهبارانهای جنگی درصورت وجود یک برنامه کارشناسیشده قابلجبران بود. اما مشکل اینجاست که با کاهش حجم و دبی آب رودخانههای منطقه که نخلستانها معمولاً از آنها سیراب میشدند، اوضاع اسفناک شدهاست.او این موضوع را نشانه بیتوجهی توسعه به انگیزه توسعه میدانست.درتوضیح این نظریه میگفت ما همه درکشور از لزوم توسعه صحبت میکنیم، اما کمتر درمورد اینکه توسعه را برای چه میخواهیم، صحبت میکنیم. گفتم خب برای زندگی بهتر.در پاسخ از موضوع تغییراشتغال اهالی از تولید کشاورزی به خدمات ناپایدار شهری گفت و درمورد کاهش کیفیت آب و هوای منطقه بسیار مفصل توضیحداد.او معتقد بود موضوع ریزگرد عامل شناختهشدهتر ناپایداری زیستی منطقه است.او ادامه داد؛ما گرفتاری مهمتری داریم که اهالی به آن نفرین نخل میگویند.از نظر او مهمترین گرفتاری منطقه، نابودی نخلستانها و تالابهای منطقه بودکه موجب افزایش فقر ومهاجرت اهالی ازمنطقه شدهاست.او نابودی نخلستانها را نماد بیتوجهی توسعه به رفاه مردم میدانست و میگفت هزینههای میلیارد دلاری کنونی درمنطقه غرب کارون باید به نتایج زیستمحیطی خود توجه بسیار بیشتری داشتهباشد.گفتم بله موضوع مهاجرت و کاهش تراکم جمعیتی در جنوب علیرغم این حجم سرمایهگذاری نفتی و صنعتی مایه نگرانی وزیر شهرسازی هم شدهاست. گفت متأسفانه پول خرج شده، اما نتایج بسیار کوچکتری بهدست دادهاست، مثلاً صنایع فولاد را از کنار دریا به دل کویر بردیم.هرگاه ما مشاوران زیستمحیطی از این حرفها میزنیم، ما را متهم به مخالفت با توسعه میکنند، درحالیکه از نظر ما توسعه میتواند در کنار توجه به نتایج زیستمحیطی برای مردم آسایش به همراه آورد و اضافه کرد این نوع نگاه به توسعه توأم با هزینه خیلی بیشتری نیست، فقط ممکن است محدودیتهایی در برخی عرصهها ایجاد کند.در راه برگشت، گفتم راستش من هرگاه در منطقه هستم، از شوری آب رودخانههایی که زمانی در مجاورت آنها زندگی میکردم، تأسف میخورم.حدود صد سال پیش بسیاری همزمان با شروع فعالیتهای نفتی مردم به این منطقه مهاجرت کردند، اما حالا علیرغم افزایش چندبرابری حجم سرمایهگذاری، مردم در حال مهاجرت از این منطقه هستند. گفت بله متأسفانه ظاهرا این موضوع که سدسازی بیرویه در بالادست این رودخانهها، موجب افزایش شوری آب رودخانههای جنوب شده واین دلیل اصلی مهاجرت اهالی از این منطقه است، موردتوجه نیست.بعد ادامه داد که این وضعیت زنجیره عجیبی درست کرده،زنجیره خرج ثروت و سرمایهگذاری بدون برنامه برای توسعه،تخریب محیط زیست، تشدید فقر و مهاجرت اهالی جنوب.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه