مهدی نظیفی- تحلیلگر- طبق اعلام وزارت رفاه برآورد هزینه مسکن خانوار مستاجر شهرنشین روی خط فقر در سال ۱۴۰۱، نشان میدهد که به طور متوسط هزینه مستاجرین نزدیک به خط فقر ماهیانه حدود دومیلیون و ۴۵۴ هزار تومان است که در بالاترین نرخ در تهران سه میلیون و ۸۲۲ هزار تومان و در پایینترین نرخ در خراسان جنوبی ۸۳۷ هزار تومان است. با این اعلام رسمی دولت، مسکن ۶۰درصد دستمزد فقیرترین کارگران را که مالیات هم از حقوقشان کسر شده، را میبلعد. مسئولان پاسخ بدهند با تتمه حقوق حدود روزانه ۸۰ هزارتومان کارگر، اکنون که ما کارونی بسته ای حدود ۲۰هزارتومان شده حتی برای خرید یک ساندویچ هم کافی نیست، او چگونه میتواند یک وعده شکم خانواده را سیر کند؟ وزیر جهاد کشاورزی، توزیع حداکثری روغن، شکر، برنج و سایر محصولات استراتژیک در سبد مصرفی خانوار را از مصوبات جلسه قرارگاه امنیت غذایی برای تنظیم بازار کشور اعلام کرده است. طبق مصوبه قرارگاه امنیت غذایی مرغ ۶۴ و تخم مرغ ۹۸ هزار تومان یعنی حدود دو برابر و لبنیات حدود۳۰درصد رسما گران شد. اکنون مردم نمیدانند مردم بايد دغدغه برای آب داشته باشند يا برای نان، ماکارونی، میوه، سبزی یا برای بیماری ودارو یا بیکاری خود و فرزندان و... وقتی یک بازنشسته حداقلبگیر بخشی از هزینه فرزند بیکار خود را هم میدهد مسئولان پاسخ بدهند او چگونه میتواند زندگی خانواده را تامین کند؟
شورای اقتصادی سران قوا، اختیارات سازمان تعزیرات برای مقابله با پدیدههای بیثبات کننده بازار را افزایش داد. ولی تجربه سالهای طولانی نشان میدهد که با بگیروببند مشکل تورم رفع نمیشود نکته جالب این است که کسانی، از کوپنی کردن کالاها توسط دولت سیزدهم، به این بهانه که امریکا هم ۹۰سال پیش سیستم کوپنی را اجرا کرد، دفاع میکنند ولی نمیگویند که حداقل دستمزدها آمریکا در حدی است که یک کارگر با یکساعت کار میتواند شکم چند نفر را سیر کند. این سیستم، گداپروری و صدقهای نیست بلکه علاوه بر خدمات هتلینگ، غذا، امکان خدمات بهداشتی و پزشکی، حمام کردن و خواب را هم عمدتا توسط هزینه موسسات خیریه مردمی برای مستمندان فراهم میکند و دولت فقط بخشی از هزینه موسسات را کمک نقدی میکند ولی در ایران دولت مدعی حمایت از محرومان است ولی هرزمان اینگونه سهمیهبندی یا کوپنی را آغاز میکند همزمان قیمتها را چندبرابر افزایش و عملا فشارهای اقتصادی را بر بخش بیشتری از مردم منتقل میکند.
همزمان شعارها اوج میگیرد. در حالیکه دفترچههای بیمه عملا کارائی خود را از دست دادهاند و فقط مبلغ ناچیزی از داروها مشمول بیمه است رئیسی گفت:«بهطرفی پیش میرویم که اگر کسی روی تخت بیمارستان بخوابد و بیمه نداشته باشد، همانجا بیمه شود» همچنین گفت:«هدف دولت این است که با کمک اصناف و اتحادیهها، کاری کند تا مردم مزه شیرین عدالت را در پرداخت یارانهها بچشند». خاندوزی وزیر اقتصاد هم گفت:«برای مالیات خانههای لوکس ضمانت اجرایی نداریم». این را وزیری میگوید که با کسر مالیات از حداقل دستمزدها، رکورددار است. تیم اقتصادی دولت سیزدهم در ماههای گذشته و نیز رییس دولت چه در دوره قبل از انتخابات و چه بعد از آن مکرر وعده ارزانی دادند و همه مشکلات اقتصادی را به دولت قبلی نسبت دادند ولی اکنون پس از ۱۰ ماه معلوم شد که همان رویه سابق که بخواهند همه مشکلات کسر بودجه و موارد مشابه را با تند کردن سرعت روشهای شکست خورده قبلی مانند گران کردن همه کالاها و خدمات در عین پایین نگه داشتن قدرت خرید حقوق بگیران انجام دهند و با دادن یارانه ناچیز معادل حدود یک کیلو گوشت قرمز که یک دهم گرانیها را هم جبران نمیکند، برسر مردم منت هم بگذارند. این سیاستهای متناقض که در ادامه سیاستهای اقتصادی دولتهای قبلی حتی از عملکرد دولتی نئولیبرالیستها هم جلوتر زده، نشان میدهد که تیم اقتصادی دولت هدفی جز انباشتن ثروت در دست عدهای معدود و فقیرتر کردن اکثریت مطلق مردم ندارد. در همه جای دنیا هم اعمال این سیاستها، هدفی جز فراهم کردن ارزانترین نیروی کار برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی نمیتواند داشته باشد.
همزمان آنچه از وقایع اخیر بهویژه سفرهای تفریحی مسئولان و خانوادهشان برای انتقال سرمایه به خارج از کشور که بهویژه در خرید املاک در کشورهای خارجی شنیده میشود در عین بسیار تلخ بودن، اوج ابتذال دولتیها و از آن دردناکتر، افشاگریهای هدفمند گروههای مافیائی قدرت و ثروت و اختلافات آنها برسر تقسیم غنایم میان آنها را آشکار میکند. بهدلیل رسوبات ایدئولوژیکی توهم آلود، کجفهمیهای استراتژیک، رقابتهای درون گروهی، ورشکستگی سیاستهای اجرا شده قبلی و ادامه آنها با نامهای دهانپرکن مردمیسازی و کمک به محرومان، عدم اعتقاد به روشهای علمی مدیریتی برای جامعه و اقتصاد، وجود مفسدان و عدم حضور افراد خوشنام در سازمان دولت، فشارهای بیش از حد به اقشار فرودست جامعه، حتی با یکدستسازی قدرت همراه با شعارهای دهان پرکن، آنها هیچگاه دستاورد ملموسی برای مردم، بهجز نرخ تورم بیشتر از سالهای قبل نخواهند داشت. کما اینکه پس از سالهای طولانی مردم عادی هم فهمیدهاند که نتایج عملکرد آنها درنهایت برعکس شعارهای فریبنده آنهاست. این را همه شواهد بهویژه مشارکت بسیار اندک مردم در انتخابات آشکار کرده است.
از مولانا یادی کنیم:
یک قدح می، نوش کن بر یاد من / گر نمیخواهی ،که بدهی داد من
ای عجب، آن عهد و، آن سوگند کو / وعدههای، آن لب، چون قند کو
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه