مهدی حبیب بیگی-پژوهشگر-عمده ترین تفاوت پوپولیستها با جنبشهای مدنی را باید در ساختار و اجزاء تشکیل دهنده آن جست و جو کرد. جریان های پوپولیستی بسیار نا پایدار هستندو بر باورها و اعتقاداتی تکیه میکنند که اشاعه پذیر و شعارگونه اند و سازماندهی فصلی و انتخاباتی دارند در حالیکه جنبش های مدنی بر اساس سیاستهای معین، سازماندهی ، طراحی و برنامه ریزی شکل میگیرند.
شکل گیری جریان های پوپولیستی معمولا بر پایه خللی است که در وضعیت ساختارهای اجتماعی به وجود میآید و عوامل تشکیل دهنده آن در جوامع مختلف با توجه به ساختارهای اجتماعی متعدد، متفاوت است .
به عنوان مثال بحران مهاجرت در کشورهای اروپایی یک نوع پوپولیست در این کشورها را شکل میدهد( کما اینکه هم اکنون نیز با آن دست به گریبانند) در حالیکه مشکلات اقتصادی در آمریکا نوع دیگری از پوپولیست را موجب میشود. بنابراین منشا شکل گیری یکسان نمیباشد.
اما نقطه اشتراک همه رویکردهای پوپولیستی در شعارها و وعدههایی است که مشکلات ریشه دار جامعه را قادرند در سریع ترین زمان ممکن حل کنند! و برای مسائل مزمن راه حل های کوتاه مدت ارائه میکنند.
افراد پوپولیست معمولا خود را ناجی مشکلات جامعه معرفی میکنند و با تخریب و تهمت و افتراء به مدیریت موجود و بهتر بگوییم به عقلانیت و نظم موجود میتازند و مردمی را که به نوعی با مشکلات معیشتی درگیرند را با برانگیختگی عواطف با خود همراه میکنند.
در کشور ما به نظر میرسد پوپولیسم موجود از اختلاف طبقاتی که در سالهای گذشته به دلیل سیاستهای نابخردانه اتخاذ شده بود نشات میگیرد و موج سواران این جریان بدون اشاره به آسیب شناسی و علل شکل گرفتن این اختلافات طبقاتی سعی در بهره برداری از وضعیت موجود را دارند.
در واقع کثرت گرایی اقتصادی عکسالعمل های مخاطبان و دهکهای پایین جامعه است و در اقتصاد هایی نمایان میشود که سطح بالاتری از فقر، بیکاری، تورم و ... را با خود همراه دارند.
روشی که این افراد، به خصوص در جریان انتخابات ها در پیش میگیرندتکیه بر تکنیک « کلی گویی » و پرهیز از جزئیات است.
وعده هایی که هریک از آنها اگر آنالیز شود لطمات زیان باری برای جامعه به همراه خواهد داشت و برخی دیگر از آنها آثار زیان بار بلند مدت تری نظیر همین اختلاف طبقاتی موجود به بار خواهد آورد.
منطق این افراد بر پایه استدلال، اقناع و عقلانیت استوار نیست و تنها متکلم وحده و سخنگوی وعده های بی پایه و اساس خود هستند.
هم اکنون در جریان مبارزات انتخاباتی کشور خودمان در همین روزهای اخیر شاهد اوج تاخت و تاز جریان های پوپولیسم با وعده ی نجومی، بدون برنامه و منطق هستیم که فاجعه بارتر اینکه برخی رسانه ها کارکرد عادی خود را راها و به انتشار این وعده ها میپردازند.
نکته جالب همانطور که گفته شد، اساسا این نامزدهای پوپولیسم به همراه رسانه هایشان قرار نیست به جزئیات برنامه ها و وعدههای خود بپردازند و باز قرار نیست به انتقادهایی که از عملکردهای جاری مطرح میکنند، قانع شوند!
از یک طرف دولت میگوید تحریم ها برداشته شد؛ میگویند دستاورد دولت چه بوده؟!!!
میگوییم صادرات نفت به حالت عادی بازگشت؛ میگویند دستاورد برجام چه بود؟!!!
میگوییم تحریم های کشتیرانی ، نفتکش، بانکها و بیمهها مرتفع گردید و جریان تجارت تسهیل گشت؛ میگویند توافق هسته ای چه تاثیری بر اقتصاد کشور و فعالین اقتصادی داشته؟!!!
میگوییم نرخ تورم تک رقمی شده است؛ میگویند عملکرد اقتصادی دولت چه تاثیری بر معیشت مردم داشته است؟!!!
میگوییم قیمت حامل های انرژی به خصوص بنزین در این ۴ ساله تغیری نداشت؛ میگویند تاثیرش را در سر سفرههای مردم حس نمیکنیم؟!!!
میگوییم رشد اقتصادی از منفی ۶ درصد به مثبت ۸ درصد رسید؛ میگویند پس رونق اقتصادی چه شد؟!!!
نگرانی عمده مردم از این اقناع نشدن ها و استدلال ها ، مدیریت کلان این افراد در جامعه است که مبادا مطالبات و خواسته های مردم را نیز اینگونه پاسخ دهند !!! کما اینکه در ۸ سال دولت گذشته نیز همینطور بود و بعد اعلام میکنند احساس خطر کردیم و در صحنه حاضر شدیم!!!
یعنی دوستان پوپولیسم ما زمانیکه نرخ تورم ۴۵درصدی، اشتغال تنها ۱۴ هزار شغل در سال و نرخ رشد اقتصادی منفی ۶ درصدی و منزوی بودن ایران در صحنه های بینالملل و انواع و اقسام تحریمهای اقتصادی را در دولت گذشته مشاهده میکردند، احساس خطر نکرده بودند!!!
قطعا ثبات بزرگترین دستاورد این دولت به خصوص در فعالیت های اقتصادی بود. جایی که با تثبیت نسبی قیمت ها سعی شد فضای تصمیم گیری برای فعالین اقتصادی شفاف باشد، اما همین ثبات را قصد دارند به گونه ای نشان دهند که ضرورت تغییر احساس شود.
در سطح کلان گفته میشود که تورم و بی ثباتی قیمت ها آثار معنی داری بر همه متغیرهای کلان اقتصاد ملی برجای میگذارد و از این طریق، فضای کلان را به جای ثبات با هرج و مرج و تزلزل روبه رو میسازد.
هنگامیکه سطح ریسک و عدم اطمینان در اثر این بیثباتی افزایش پیدا میکند، آثار اقتصادی تورم از قبیل کاهش صادرات ، افزایش واردات ، کسری تراز پرداخت ها، تغییر تخصیص و توزیع منابع و تشدید نابرابری های درآمدی و منطقه ای، در برابر آثار غیر اقتصادی آن، رنگ میبازد و دولت را چه در برابر عامه مردم و چه در برابر رقبای خارجی ، با مسائل و چالش های خطرناک و پرهزینه مواجه میکند.
اتفاقی که در دولت گذشته به وضوح رخ داد و این دولت با کنترل و حاکم کردن ثبات تا اندازه زیادی آن را مرتفع ساخت، اما در تبلیغات به گونه ای وارونه آن را جلوه میدهند.
در پایان ذکر این مساله ضروری است که خوشبختانه نشانه هایی هویدا است که بیانگر آن است که پوپولیست های وطنی نتیجه دلخواه خود را به دست نخواهد آورد .
« هربرت شیلر » معتقد است پوپولیسم ها در کشورهایی موفق هستند که عامه مردم را افرادی نا آگاه ، منفعل و ضعیف شکل میدهند ، به دلیل آنکه اساسا پوپولیست ها ارزشی برای شعور و فهم مردم قائل نیستند و فقط به همراه ساختن توده مردم به هر قیمتی اعتقاد دارند.
درثانی این افراد در جوامع و زمان هایی موفق بوده اند که یاس و نا امیدی بر جوامع حاکم بوده و آنها از این شکاف به نفع اهداف شوم خود بهره میبردند.
خوشبختانه امروز در کشور ما نه خبری از یاس و نا امیدی است و نه توده مردم افرادی منفعل ، نا آگاه و ضعیف هستند.
بنابراین کسانیکه به هر دلیلی این روش رقابت و مبارزه انتخاباتی را انتخاب کردهاند به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در حال غرق شدن در باتلاقی هستند که هرچه دست و پا میزنند بیشتر در ان فرو میروند و آینده سیاسی خود را بیشتر به خطر میاندازند.