اسفند 94 انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی برگزار میشود و هنوز 15 ماه تا آن انتخابات باقی مانده اما اخبار این انتخابات داغ داغ است. درباره رویكرد اصلاحطلبان و اصولگرایان در صحنه انتخابات سوالات و گمانهزنیهای زیادی به وجود آمده است؛ اصلاحطلبان چه میكنند؟ ناطق نوری برای انتخابات خواهد آمد؟ آیا او محوریت اصولگرایان را برعهده میگیرد یا در لیست اصلاحطلبان و اعتدالیون قرار میگیرد؟ آیا اصولگرایان به اجماع میرسند؟و... اینها سوالاتی است كه بسیاری از فعالان سیاسی و تحلیلگران در تلاش برای پاسخگویی به آن هستند
مرتضی الویری در گفتوگو با "ایلنا" میكوشد به تشریح وضعیت اصلاحطلبان بپردازد. شهردار اسبق پایتخت معتقد است اصلاحطلبان در وضعیت پیش آمده٬ در حال بازسازی تشكیلات و خانهتكانیاند. الویری درباره استراتژی اصلاحطلبان برای انتخابات آتی مجلس از دو نگاه سخن میگوید؛ نخست نگاهی كه مجلسی ایدهآل و یكدست اصلاحطلبان را میخواهد و در آن ائتلاف معنایی ندارد. نگاه دیگر، رویكرد ائتلافی برای مبارزه با افراطیگری و تشكیل یك مجلس مطلوب و كارآمد و میانهروست كه در این رهگذر، ائتلاف با اصولگرایان معتدل٬ خود اصلی اساسی محسوب میشود.
الویری در این گفتوگو٬ عارف را از سرمایههای ارزشمند کشور و جریان اصلاحات میداند و درباره حضور ناطق نوری صحبت میكند و اینگونه ارزیابی میكند كه شیخ نور به صحنه انتخابات نخواهد آمد. مشروح گفتوگوی ایلنا با مرتضی الویری در پی میآید:
ارزیابیتان از وضعیت اردوگاه اصلاحطلبی چیست؟ فکر میکنید اصلاحطلبان در طول یکسال و نیم گذشته چه تفاوتهایی کردهاند؟
در این مدت، موقعیت مناسبی برای اصلاحطلبان ایجاد شد تا به دو موضوع کلیدی و مهم بپردازند. اول اینکه تشکیلات خود را بازسازی و خانهتکانی کنند. توضیح اینکه در دوران احمدینژاد مخصوصا دوره دوم شرایط فعالیت برای گروههای اصلاحطلب بسیار سخت و دشوار بود. دو حزب مهم یعنی مشارکت و مجاهدین انقلاب٬ غیرقانونی اعلام شدند و بسیاری از احزاب نیز اجازه تشکیل مجامع عمومی و بسیاری از فعالیت قانونی خود را نداشتند. در یکسال و نیم اخیر تحرک جدیدی برای تجدید سازمان و رسیدگی به امور تشکیلاتی احزاب سیاسی فراهم آمده است.
موضوع دوم بازنگری و تجدید نظر در قبال مسائل مهم مثلا در قبال مسئله انتخابات است. قبل از 92 اختلاف نظر جدی بین دوستان در مورد نحوه برخورد با پدیده انتخابات وجود داشت اما تجربه انتخابات 92 تقریبا این اجماع را در اصلاحطلبان ایجاد کرده است که با صندوقهای رای قهر نکنند.
بایستی اولویت ما شکلگیری مجلسی بدون جریانات تندرو و افراطیای باشد
به مسئله انتخابات اشاره کردید در انتخابات سال گذشته اصلاحطلبان با یک اجماع حداکثری و کامل وارد عرصه انتخابات شدند. انتخاباتی بعدی، انتخابات مجلس شورای اسلامی است فکر میکنید اصلاحطلبان برای آن انتخابات هم به شکل اجماعی و با وحدت استراتژیک وارد این عرصه خواهند شد؟
در جریان اصلاحطلب دو طرز تفکر وجود دارد؛ یکی این است که اصلاحطلبان برای شکلگیری یک مجلس ایدهآل و مطلوب ظاهر شوند و فعالیت بکنند که در این نگرش ائتلاف معنایی ندارد و باید به دنبال نیروهای داخل اردوگاه اصلاحطلبی رفت. اما طرز تفکر غالب٬ که من هم به آن معتقدم٬ این است که به سوی تشکیل یک مجلس مطلوب و کارآمد برویم. این مسئله محتملتر است و نباید مجلس محتمل را قربانی مجلس ایدهآل کرد. بایستی اولویت ما شکلگیری مجلسی بدون جریانات تندرو و افراطی باشد که اساس جمهوریت نظام را نشانه گرفتهاند. با این نگرش ممکن است اصلاحطلبان در برخی از حوزههای انتخابیه به جای حمایت از یک نامزد اصلاحطلب٬ پشت سر یک اصولگرای معتدل یا نامزد مستقل قرار گیرند که شانس بیشتری برای پیروزی دارد.
اصلاحطلبان و اصولگرایان باید منافع ملی را مد نظر قرار دهند
شما از ائتلاف با اصولگرایان معتدل صحبت کردید. فکر میکنید که گفتوگو و تعامل با جریان اصولگرا چقدر میتواند به حل معضلات کمک کند؟
کشور در شرایط خطیر و حساسی قرار دارد. شرایط جهانی و منطقهای٬ شکلگیری جریانات تندرو و افراطی مانند داعش و القاعده در اطرافمان را باید جدی بگیریم. جریانهای تندروئی در داخل کشور هستند که دست کمی از نوع خارجی آن ندارند. آنها به خود حق میدهند در خیابان متعرض نوامیس مردم شوند. به خود حق میدهند حتی به داخل منازل مردم سرک بکشند و در احوال شخصیه مردم دخالت کنند. منتها چون بسیاری از این کارها غیرقانونی است به دنبال قانونی کردن آن هستند. لذا این جریان خطرناک به دنبال تصرف کامل مجلس است تا خشونت و افراطیگری را قانونی نمایند. در چنین حالتی باید الگوی کره شمالی با رنگ و لعاب داعش را در نظر مجسم کنیم. تردید ندارم اکثریت اصولگرایان با این پدیده مخالفند. اصلاحطلبان و اصولگرایان قبل از اندیشیدن به دوستان و اردوگاه سیاسیشان باید منافع ملی را مد نظر قرار دهند.
در انتخابات قبلی شاهد بودیم که اصلاحطلبان بر اساس راهبرد خاتمی ـ هاشمی وارد عرصه انتخابات شدند اما الان از راهبرد خاتمی، هاشمی، عارف، ناطق و روحانی سخن میگویند نظر شما در این باره چیست؟
عقل یك چیز را میگوید و دل یك چیز دیگر. عقل میگوید تکیه بر اشخاصی که هر چند محترم و بزرگند جریان منطقی و خرد جمعی که همان احزاب هستند را تخطئه میکند. باید احزاب قانونی فراگیر٬ پایههای دموکراسی و مردمسالاری را مستحکم کنند. تکیه بر اشخاص کاریزماتیک از نظر عقلانی درست نیست چرا که احتمال خطای یک فرد از خطای جمع بیشتر است. ولی دل میگوید اگر نقش تعیینکننده آقایان خاتمی و هاشمی در سال 92 نبود٬ هماینک، شرایط کشور غیر قابلتصور بود. لذا باید از ظرفیتهای آنان برای عبور کشور از شرایط دشوار استفاده کنیم. تصورم این است که در آینده، در عین استفاده از این اشخاص حقوقی تعیینکننده٬ برای رفع تهدیدها باید توجهی دائم به سازوکارهای بشری و جهانی برای دستیابی به شرایط مطلوب داشته باشیم و آن هم شکل دادن احزاب و گروههای قانونی فراگیر و شکلدادن خردجمعی و کم کردن نقش اشخاص است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه