شنبه 01 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 106948 19:22 1399/04/16
آسیب سیاستهای بانک مرکزی به اقتصاد کشور

آسیب سیاستهای بانک مرکزی به اقتصاد کشور

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
آسیب سیاستهای بانک مرکزی به اقتصاد کشور

آسیب سیاستهای بانک مرکزی به اقتصاد کشور

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی

mehdinazifi6@gmail.com

آقای همتی رییس بانک مرکزی اظهار داشتند:«حجم نقدینگى موجود و حتى رشد کنونى آن نمی تواند موجب آن تورم بالایی بشود که برخی ها پیش بینی می کنند چرا که بخشی از همین نقدینگی موجود برای تامین کسری بودجه استفاده خواهد شد. کارشناسان اقتصادی رشد نقدینگی سال 98 و سه‌ ماههٔ اول 99 را بسیار زیاد می دانند. رشد پایه پولی سال گذشته بیش از متوسط 50 سال اقتصاد بوده است اما،به رغم کسرى بودجه قابل توجه دولت، فاصله چندانى با آن متوسط نداشته است و رشد 8.8درصد آن در سه ماههٔ اول سال٩٩ نیز، چندان فاصله معناداری با رشدهای فصلی سالهای قبل ندارد البته رشد نقدینگی همواره یک پدیدهٔ ساختاری در اقتصاد ایران بوده است؛ نکته‌ مهم این است که حجم نقدینگى موجود و حتى رشد کنونى آن، نمی تواند موجب آن تورم بالایی بشود که پیش بینی می کنند، چراکه بخشی از همین نقدینگی موجود، برای تامین کسری بودجه استفاده خواهد شد. در واقع، فروش دارایی و انتشار اوراق دولت و تأمین مالی کسر بودجه از اوراق، به معنی استفاده از نقدینگی موجود اقتصاد است ، بدون آنکه فشاری به پایه پولی وارد شود. درآخر از کارشناسان خواستند بانک مرکزی را یاری کرده و از طرح مسائلی ،که ممکن است موجب سفته ‌بازی و یا تحریک انتظارات بشود، دوری کنند.»

به ایشان باید یادآوری نمود آنچه ایشان به عنوان پدیده ساختاری یاد می کنند در دوسال قبل که ایشان متصدی بانک مرکزی و بانی اقدامات بی نتیجه برای کنترل تورم بودند، تورم بالای 40 درصدی را تکرار کرده است. این نرخ تورم حتی در سالهای جنگ هم سابقه نداشته است. با سپری شدن 100 روز از سال 1399 نرخ تورم پایین که نیامده بلکه بالاتر از سال قبل است لذا با شرایط پیشرو با خوشبینانه ترین تحلیل ها هم نمی توان تورمی کمتر از سال قبل برای امسال پیش بینی نمود. این به معنی اخذ مالیات از مردم تحت عنوان افزایش قیمتهاست.

به ایشان که درسهای علم اقتصاد را فراموش کرده اند یا تجاهل میکنند باید یادآور شد که: آنچه شما به عنوان راه حل برای پوشش کسر بودجه دولتی کشف کرده اید، دهه هاست در ایران تجربه شده و تازگی ندارد و اشتباه بودن آن را اقتصاددانان از ابتدا تذکر داده بودند ولی متصدیان قبلی بانک مرکزی هم مانند شما توجهی نکردند ولی اکنون اشتباه بودن آن برای همگان به اثبات رسیده است.

رشد نقدینگی و افزایش پایه پولی که شما به عنوان رییس بانک مرکزی در سه ماهه اول سال 99 ایجاد کردید در ده سال اخیر سابقه نداشت ولی هنوزهم از ادعای واهی خود مبنی بر نرخ هدف تورم برای امسال در حدود22 درصد و کنترل آن دست برنداشته اید.

در اصل هدف اولیه شما و حامیانتان از ایجاد عمدی این حجم نقدینگی بالا در کشور به اضافه ایجاد محدودیت و سرکوب قیمت در بازارهای ارز، سکه، طلا، مسکن، پوششی برای ایجاد زمینه برای رونق دادن مصنوعی به بازار بورس در شرایط رکود شدید اقتصادی و سپس افزایش تدریجی قیمت ارز و سکه است و هدف نهایی آن فروش اندک سهام شرکتهای دولتی (بدون خصوصی سازی) با قیمتهای نجومی همراه با اخذ مالیات از معاملات هنگفت در بازار بورس برای اجتناب از فروش حجم بالای اوراق قرضه دولتی و ایجاد تعهدات انبوه برای دولت بوده است.

اینکار شما باعث شد که بیشترین فشار کسر بودجه و آثار تحریمهای اقتصادی آمریکا مستقیما بر دوش اکثریت مردم که شامل کارگران، کارمندان،بازنشستگان، کسبه، کارگاهها و کارخانه های کوچک و متوسط است، باشد و در شرایط تحریم، بحران شیوع کرونا، ناکارآمدی دولتی، بیشترین منفعت اقتصادی را نصیب ثروتمندان و مافیای دولتی بکند. ادامه این سیاستها روزبه روز به درماندگی بیشتر اقشار فرودست و افزایش فاصله سطح زندگی آنها با اقشار مرفه و آقازاده های پورشه سوار آنها بشود.

گیریم که شاخص بازاربورس از دومیلیون واحد و سه میلیون واحد هم عبور کرد این موفقیتی برای اقتصاد کشور محسوب نمی شود چون تولید شرکتهای بورسی و تولید ناخالص داخی رشد نکرده اند پس هماهنگ با آن نرخ ارز و سکه و طلا هم به همان نسبت افزایش می یابد و ارزش پول ملی به شدت کاهش و ابرتورم باورنکردنی درکشور ایجاد خواهد شد. تکرار عمدی این دور تسلسل، اقتصاد کشور را در هم شکسته و درصورت ادامه، آن را به نابودی خواهد کشاند.

تبعات خطرهایی که اینگونه عملیات دیوانه وار بانک مرکزی دارد به قدری سنگین است که در هیچ کشوری که مدیران مسئولیت پذیر و پاسخگو داشته اند تابه حال پیاده نشده است و هر کشوری که اینگونه سیاستهای پولی را تجربه کرده در آستانه ورشکستگی و سقوط اقتصادی قرار گرفته است.

 شما از اقتصاددانان یاری خواسته اید، مطمئن باشید هیچ اقتصاددان ایران دوستی، برای نابودی اقتصاد کشور به شما کمک نخواهد کرد.

ایشان چند روز قبل هم گفته بودند:«به عنوان ته لنجی، لنجهای پر از یخچال ساید بای ساید و تلویزیون از جنوب کشور وارد می شود. ارز مورد نیاز برای واردات چنین کالاهایی چطور تامین می شود. با این شیوه، کنترل ارز از توان من خارج است». مقام رییس بانک مرکزی اگر نمی داند ارز اینها از کجا تامین می شود پس اول برود مکانیزمهای بازار ارز را بشناسد بعد قبول مسئولیت کند. اگر می داند ارز اینها از کجا تامین می شود ولی بازهم مبهم صحبت می کند باید ببینیم ایجاد کردن اینگونه ابهامات به نفع چه کسانی است.

توصیه می کنم رییس بانک مرکزی برای شناختن صاحبان این منافع دقت کند. وقتی تصمیم گرفته می شود به دلیل تامین کسری بودجه دولتی که تامین مالی آن را او به اشتباه برعهده گرفته است، قیمت ارز بانکی را بالا ببرند چه کسی از رانت اطلاعاتِ آن تصمیم ایشان استفاده می کند و پیش از اقدام ایشان انبوه ارز موجود در بازار را به قیمت ارزان می خرد و پس از تثبیت قیمت بالای ارز، همان ارز خریداری شده را به قیمت بالا می فروشد. وقتی هم که قرار است برای شکستن قیمت بازار، انبوه ارز را وارد بازار کنند چه کسی از رانت اطلاعاتِ آن تصمیم استفاده می کند و پیش ازاقدام ایشان انبوه ارز خود را در بازار به قیمت بالا می فروشد و سودهای کلان نجومی ازین طریق بدست می آورد. اگر ایشان این افراد را که در حول و حوش خودشان هستند بشناسند واردکنندگان لنجهای پر از کالاهای فوق را هم خواهند شناخت.

و در آخر نصیحتی به آقای رییس.

مهمترین وظیفه بانک مرکزی ایجاد ثبات در اقتصاد کشور، رسیدن به رشد پایدار تولید ناخالص داخلی، حفظ ارزش پول ملی است نه جبران کسری بودجه دولتی با خلق پول از هیچ و دمیدن به آتش افزایش قیمت در بازارها... در شرایط نابسامان فعلی ثبات با روشهای مشخصی به دست می آید: افزایش نرخ سود بانکی برای کاهش سرعت رشد پولی و تورم، نظارت و جلوگیری از رشد شبه پول در بانکها و این دو روش باید همزمان با هم اتفاق افتد تا موثر باشد. رسیدن به اقتصاد باثبات در کشور بشدت نیازمند جلوگیری از نوسانات قیمت در بازارهاست و اجرای این وظایف از عهده کسی بر می آید که بجای شعارهای واهی به مهمترین وظیفه بانک متعهد بماند.

وقتی به آخرین مرحله این سیاستها رسیدید و شما جوابی برای آسیبهای وارده به این اقتصاد کشور از طریق اقدامات بی ثبات کننده خود نداشتید، هیچیک از آنهایی که امروز برای اقدامات ناهنجار شما کف می زنند پشتیبان شما نخواهند بود. آنگاه شما برای آسیبی که به مردم ایران زده اید در پیشگاه تاریخ محکوم خواهید بود. پس هرچه زودتر به پندهایی که اقتصاددانان محترم این کشور به شما می دهند عمل کنید و کمی از آب رفته را به جوی بازگردانید، مانند همه اقتصاددانان مسئول به استقلال بانک مرکزی فکر کنید، با ارائه راه حلهای درست برگرفته از علم اقتصاد برای سیاستهای پولی، کنترل نقدینگی و رونق پایدار تولید و اقتصاد کشور و استمرار اقدام برآن اساس، به ترمیم آسیبهای ساختاری اقتصاد ایران بپردازید. باشد که بتوانید کمی از آسیبهایی که امثال شما به اقتصاد این کشور وارد کرده اند را جبران کنید.

 یاد شعر عطار نیشابوری  میافتیم:

میزنی دم، از پی معنی، ولیک  /  تو کجا، آن چاشنی، داری هنوز



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |