جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 138098 19:26 1400/01/28
چين در برابر غرب

چين در برابر غرب

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
چين در برابر غرب

چين در برابر غرب

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

سیدحسین آقاسیدمرتضی - کارشناس مسائل بین‌الملل

پيش نويس قرارداد مطرح شده بين ايران و چين كه بيشتر با تبليغات رسانه اي از سوي ايران به جهان معرفي شد با نظرات مختلفي رو به رو شده است تا حدي كه عده‌اي آنرا به عنوان يك افشاگري و طيفي نيز آن را راه برون رفت از بحران مي دانند؛ مسئله قابل تامل اين برخورد ها عدم خوانش اين قرارداد و قضاوت پيش از موعد جامعه نسبت به آن است كه عده اي حتي بدون بررسي هاي اوليه و تحليل سياسي آن دست به انتشار احساسات خود با رنگ و بوي ميهن پرستي مي زنند در حاليكه با آغاز دهه هفتاد و باز شدن در هاي كشور به روي سرمايه گذاران خارجي بار ها شاهد چنين قرارداد هايي با جنبه هاي مختلف اما با مدت زمان كمتر بوده ايم. يكي از دلايل حساسيت چيني ها پيرامون انعقاد قراداد و تعيين زمان 25ساله عدم اعتماد نسبت به رويكرد هاي سياسي طرف مقابل در زمان هاي مختلف است با امضا برجام و ورود كمپاني ها نفتي فرانسوي به مناطق نفت و گاز ايران چيني ها به كل از حضور در اين صحنه كنار زده شدند اما با كاهش اهميت برجام و بدعهدي طرف اروپايي ناچارا طرف ايراني دوباره به سمت چيني ها براي پيشبرد اهداف خود در اين صنعت ملي شد. اما اين بار چيني ها خواستار قراردادي محكم و بي خلل در راستاي شروع سرمايه گذاري در جنوب بودند تا دوباره پس از يك گشايش از سوي غرب براي ايران تمركز و برنامه سرمايه گذاري چيني ها با شكست مواجه نشود و طرف ايراني نيز وارد يك بازي رسمي با طرف شرقي شود. خطر امتياز دهي آمريكا به چين در برابر اين قرارداد يك نگراني جدي در راستاي اتحاد اين دو كشور براي تحريم هاي حداكثريست كه بايد در اين زمينه هوشمندانه تحولات بين  دو كشور را بررسي كرد و اميد قطي به طرف چيني نداشت زيرا تمركز بر روي يك راهبر سياسي در صورت عدم موفقيت ما را مانند دوران پس از برجام دچار سرگشتگي و بحران مي كنند.چيني ها اگر بخواهند با پول ملي خود در زمين ايران بازي و نيرو كار و شركت هاي خود را در اين فرصت تقويت كنند سهم ايران از اين قرارداد صرفا اخبار منفي و نا اميد كننده از چيني هاست. نبايد سابقه ي چين در اين سبك قرارداد ها به خصوص در آفريقا را فراموش كرد كه آنها چگونه بنادر مهم را به استثمار خود درآوردند اما با يك بازي درست در اين زمينه مي توان سهمي مساوي از چنين قراردادي برد. طبيعتا اين موضوع به عنوان يك مسئله ي كلان كشوري كه در صورت اجرا دولت هاي زيادي در ايران را نيز به خود خواهد ديد مختص تصميم شخصي وزارت خارجه نيست و نبايد هم در رقابت هاي سياسي سود و زيان آن موجب برچسب زني و سوءاستفاده شود.

امضاي اين قرارداد توسط دولت روحاني از نظر عده اي بعيد مي آمد زيرا گفتمان و آرمانشهر دولت فعلي از آغاز بر پايه تعامل با غرب و ايجاد يك موازنه با جهان بود كه با رفتار هاي ترامپ با چالشي اساسي در راستاي هدف گذاري مواجه شد. اما وزارت خارجه با اين قرارداد دو پيام اساسي به داخل و خارج از كشور داشت كه شايد به مرور زمان نتيجه خوبي نصيب كشور شود. پيام ظريف به طرف اروپايي بصورت تلويحي اين بود كه سهم شما از تجارت با ايران در حال واگذاري به چيني هاست و در نتيجه تحريك غرب با اين حركت احتمال بازگشت آنها به اقتصاد ايران در پي خواهد داشت از طرفي پيروزي ايران در اين قرارداد و عبور از بحران فعلي يك پيام اساسي تر براي آمريكاست تا در صحنه ي عملي سياست شاهد شكست تحريم ها باشد در داخل كشور نيز با وجود تمام احساسات ملي گرايي و ضدچيني كه در حال گسترش است اگر انجام اين ارتباط تجاري منجر به بهبود وضعيت اقتصادي و تقويت ارتباط با تجارت جهاني گردد قطعا مردم از بردن منافع دلخور نخواهند شد اما با اجراي بد اين قرارداد و حضور نيروي نظامي در جنوب و اجراي رويه هاي استثماري چيني يا حتي اقدامات غيرقانوني از جمله ماهيگيري هاي آسيب زننده به محيط زيست خليج فارس موجب ايجاد احساس تحقير و بغض ميان ساكنين مناطق جنوبي مي شود و بدون حمايت مردم اين چنين تصميمات و پروژه هايي به مرور دچار مشكلات زيادي خواهد شد. چيني ها بايد بپذيرند كه ايران كشور پرجمعيت خودشان نيست و ساختار سياسي متفاوتي نيز دارد حزب كمونيست چين به همراه ارتش اين كشور رفتار هاي ضدكارگري زيادي را به مردم خود تحميل كرده است و نيروي كار ارزان اين كشور بخصوص در مناطق مسلمان نشين در حال تحمل فشار هاي زيادي از جانب حكومت پكن هستند اما چيني ها بايد بدانندكه ايران سرزمين خودشان نيست كه هر برخوردي را با نيروي كار ايراني داشته باشند و يا در يك منطقه موجب بيكاري و تعطيلي كارگاه هاي توليدي شوند. آن ها فقط موظف به اجراي بند هاي قراردادي هستند كه در آن منافع ايران بايد درنظر گرفته شود و در غير اين صورت هر گونه عملي خارج از اصول قرارداد از سوي چيني ها موجب خشم عمومي خواهد شد و اين توقع در جامعه نسبت به دست اندركاران اجرايي وجود دارد كه ضمن همكاري با چيني ها كيان ملت و منافع ملي بيش از هر چيز مدنظر قرار بگيرد از طرفي اين موضوع به دليل حساسيت هاي خبري كه در آن وجود دارد احتمالا با حجوم وسيع محتواهاي خبري ناسيوناليستي رو به رو خواهد شد كه بايد از حالا تدابيري در اين زمينه بخصوص در رفتار با چيني‌ها در نظر گرفته شود. آخرين موضوعي كه در شرايط فعلي مي توان از اين قرارداد مثبت ارزيابي كرد احتمال اتصال ايران به بازارهاي جهاني از دريچه ي چين و بازگشت به سهم ديرينه خود در صادرات است كه از طرفي براي دستيابي به چنين امتيازي طبيعتا قبول اف اي تي اف يكي از شروط اصلي بانك هاي جهاني خواهد بود و در مواردي مي تواند راهگشاي ما براي ارتباطات اقتصادي بيشتر با كشورها باشد.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |