چهارشنبه 05 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 194732 18:38 1401/06/18
وای به روزی که بگندد نمک!

وای به روزی که بگندد نمک!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
وای به روزی که بگندد نمک!

وای به روزی که بگندد نمک!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

دکتر هاشم اورعی- استاد دانشگاه صنعتی شریف- مجری برنامه ورزشی رادیو به آن یکی می‌گوید اداره دارایی برای عملکرد سال 91 فدراسیون شطرنج 12میلیارد تومان مالیات بریده است. آن یکی اعتراض می‌کند این چه وضعیتی است؟ 10 سال پیش کل بودجه فدراسیون شطرنج مگر چقدر بوده است؟ اولی جواب می‌دهد، در آن سال با کد اقتصادی فدراسیون 3000 میلیارد تومان شکر وارد شده است! در گزارش تحقیق و تفحص مجلس از فولاد مبارکه اصفهان هم که اخیراً به صورت اتفاقی رونمایی شد همه رقم فساد به چشم می‌خورد. از پرداخت به صدا و سیما، ستاد اقامه نماز جمعه، حوزه علمیه، نهادهای امنیتی و دستگاههای اجرایی تا هدیه دادن ساعت، دوچرخه برقی، کت و شلوار و ادکلن! در این ماجرا نکات جالبی نهفته است از جمله اینکه برخی برای سرپوش نهادن بر فساد گسترده به دنبال یافتن عامل لو رفتن گزارش رفته و عده‌ای دیگر در کمال خونسردی آن را مربوط به دولت قبل می‌دانند. در حالیکه فساد سیستماتیک فراتر از عاملان آن است و در بستری حقوقی، اداری، تشکیلاتی و سیاسی رخ می‌دهد و مادامی که این بسترها وجود داشته باشد فساد هم هست. اخیراً یکی از مالکان باغ پسته در دامغان که از سارقان به تنگ آمده بود در پیامی ویدیویی از آنها خواست در هنگام دستبرد شاخه درختان را نشکنند تا سال دیگر هم بتوانند سهم خود را بدزدند و مالک هم باقیمانده محصولات را بفروشد.

در ماجرای فولاد مبارکه هم باید گفت حال که امکان مقابله با فساد وجود ندارد، باید از مفسدان عزیزمان بخواهیم انصاف را رعایت کنند تا چیزی هم هرچند اندک برای ملت باقی بماند. آنچه مسلم است آنکه این یک استثناء نیست بلکه قاعده‌ای در ساختار اداره کشور است و ماهیتی سیاسی دارد تا اقتصادی. قدرت سیاسی مهمترین مسئول فساد است و مبارزه واقعی با آن مستلزم بازنگری اساسی در ساختار نظام سیاسی- اجتماعی است که در جامعه و فرهنگ ایرانی هم ریشه دارد. ساختاری که شرکتهای خصولتی را پدید آورد و از قیمت‌گذاری دستوری، بازار چند نرخی، تمسک به انقلابی‌گری و بسیاری موارد دیگر ارتزاق می‌کند. در چنین ساختاری سورچران‌های سیاسی از سر و روی نظام اقتصادی و اداری کشور بالا می‌روند و پست مدیریتی خرید و فروش می‌شود و مدیرعامل سابق فولاد مبارکه با صراحت تمام اعلام می‌کند که این موارد در همه شرکت‌ها رخ می‌دهد و ادامه می‌دهد که توزیع رانت مطابق دستورات مقام‌های تصمیم‌گیر بوده و هر مدیری تبعیت نکند عزل می‌شود! گویی مدیر انقلابی‌مان اشاره‌شان به پیوند نامیمونی است که شرکت مذکور با صنعت خودرو برقرار کرده و جملگی سخت مشغول غارت و چپاولند. و در این وانفسا معاون خودروی وزارت صمت به ملت ایران نوید می‌دهد که آسوده بخوابند چون در حوزه طراحی خودرو جزو بهترین‌های آسیا هستیم. یادمان باشد که ژاپن و کره جنوبی هم در همین قاره قرار دارند و ادامه می‌دهد ایران تنها دانشکده خودرو را در خاورمیانه دارد و انشاا... به‌زودی ملت شاهد فارغ‌التحصیلی اولین دانشجوی دوره دکترای پراید بوده و همه چیز به خیر و خوشی پایان خواهد یافت. در اینجای کار معاون اقتصادی وزارت امور خارجه هم پا به میدان نهاده و اعلام می‌کند که ایران تنها به اندازه یک بند انگشت از ابرقدرتها فاصله دارد و ملت یک صدا با فریاد «خدا قوت پهلوان» وی را تشویق می‌کند! و بالاخره کارشناس امور بین‌الملل صدا و سیما حجت را تمام کرده و اعلام می‌کند که ما در ایران خیلی چیزها داریم که قدر آنها را نمی‌دانیم مثل دستشویی و حمام! اما ماجرای فدراسیون شطرنج، فولاد مبارکه و صنعت خودرو جملگی معلولند و این قصه پر غصه سر دراز دارد.

در 25 آذر 1298 یعنی 103سال پیش محمدعلی فروغی عضو هیات ایرانی شرکت‌کننده در کنفرانس پاریس پس از جنگ جهانی اول نوشت، ایران نه دولت دارد و نه ملت. جماعتی که قدرت دارند تنها مصلحت خود را می‌پندارند و باقی هم که در خوابند. ایران افکار عامه ندارد. اگر افکار عامه داشت به این روز نمی‌افتاد. علیرغم گذشت بیش از یک قرن این جملات هنوز طعم و بوی تازه دارد.

در جهان امروز رضایت مردم از وضعیت اقتصادی خود پایه مستحکمی در تحقق امنیت ملی است. در سپهر سیاسی و تاریخی کشور، سیاست‌مداران نتوانسته‌اند توازنی میان قدرت‌ سیاسی و تولید ثروت ملی برقرار کنند. در قرن اخیر به جز تعداد انگشت‌شماری از سیاست‌مداران، نمونه‌های بیشماری از داوری‌های غیرعلمی، تصمیم‌گیری‌های نادرست و اشتباهات پرهزینه یافت می‌شود.

چنانچه به دنبال علت هستیم باید بپذیریم که هم‌پوشانی اندیشه دینی با فلسفه غربی ناچیز است. چالش اصلی ما این است که نمی‌دانیم چگونه در دوران پسابرجام با اقتصاد غرب در هم آمیزیم و در عین حال فلسفه غربی را از آن تفکیک کنیم. چالش فرا برجامی ما این است که کشور یکی از این دو هدف را می‌تواند دنبال کند، نه هر دو را با هم.

مخلص کلام اینکه ملت باید از خواب برخیزد، واقعیات را بپذیرد و تکلیفش را با خودش معلوم کند. در غیر این‌صورت هر روز شاهد اختلاسی بزرگتر از دیروز بوده و باید امیدوارانه از لب بام به تماشای گندیدن نمک بنشیند. امیدوار به نوید نماینده تبریز در مجلس که چند روز پیش اعلام کرد اختلاس در بانک‌ها بیشتر و هولناک‌تر از فولاد مبارکه است و ادامه داد اگر بنا باشد گزارش تحقیق و تفحص از بانک‌ها به اطلاع مردم برسد معلوم نیست چه پیامدهایی در مورد تزلزل اعتماد مردم به دولت و نظام جمهوری اسلامی به همراه داشته باشد. پیام نماینده عزیزمان به ملت این است که فولاد مبارکه را رها کنید چون اختلاس بزرگتری در راه است و دیگر اینکه بنا نیست اینگونه گزارشات به اطلاع مردم رسانده شود و این یکی هم از دست در رفته است. حرف جناب نماینده مردم این است که فساد سیستماتیک امری بدیهی است، مساله اصلی آن است که مردم از آن مطلع نشوند. حال که پای تزلزل اعتماد مردم به دولت و نظام به میان آمد، باید گفت که لرزش و تزلزلی در کار نیست، دیوار اعتماد به نظام حکمرانی بخش قابل توجهی از جامعه مدتهاست فرو ریخته است. افسوس



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |