جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 136912 20:03 1399/12/23
عقب نشینی از منطقه

عقب نشینی از منطقه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
عقب نشینی از منطقه

عقب نشینی از منطقه

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

دکتر هاشم اورعی - استاد دانشگاه صنعتی شریف- دو رئیس جمهور قبلی آمریکا به دنبال خروج نیروهای نظامی این کشور از خاورمیانه بودند، ولی منطقه دامن آنها را چسبیده و اجازه فرار نداد. باراک اوباما بر آن بود که سیاست خارجی دولت خود را بر خاور دور متمرکز کند، لیکن بهارعربی، اوضاع سوریه، عملیات تروریستی داعش و بالاخره نگرانی از برنامه هسته ای ایران اجازه این کار را نداد. علیرغم هیاهوی تبلیغاتی دونالد ترامپ مبنی بر کاهش حضور نظامی گسترده آمریکا در نقاط مختلف جهان وی نیز 14هزار نیروی جدید به منطقه اعزام کرد و نتوانست سربازان آمریکایی را بازگرداند. جو بایدن هم روی گرداندن از خاورمیانه را از اولویت های دولت خود اعلام کرده است. ایالات متحده انتظار دارد دوستانش در منطقه این واقعیت را درک کنند که باید یاد بگیرند بدون چتر حمایتی این کشور زندگی کرده و بر روی پاهای خود بایستند.
پرزیدنت بایدن ارسال تسلیحات نظامی تهاجمی به عربستان سعودی را متوقف کرده و دستور بررسی مجدد فروش جنگ افزار به امارات را صادر کرده است. او برخلاف پنج رئیس جمهور قبلی، تاکیدی به برقراری صلح بین اسرائیل و فلسطین ندارد. وزیر دفاع آمریکا بررسی کاهش حضور نظامی درمنطقه خلیج فارس را آغاز کرده و این مساله از هم اکنون لرزه براندام رهبران برخی کشورهای منطقه انداخته است. اما در حقیقت نباید از چنین اقداماتی تعجب کرد چون بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که خاورمیانه دیگر ارزش استراتژیک چندانی ندارد.
برای مدتی طولانی اهداف اصلی آمریکا در منطقه حمایت از اسرائیل و عربستان سعودی و اطمینان از دسترسی به نفت بود. اما در حال حاضر آمریکا خود از تولید کنندگان بزرگ نفت و گاز جهان بوده و واردات نفت این کشور از مکزیک بیشتر از عربستان سعودی است. در واقع در حال حاضر منطقه بیشتر شاهد رقابت و درگیری شیعه - سنی است تا اعراب- اسرائیل.
سال گذشته جک سالیوان، مشاور امنیت ملی فعلی و دانیال بینیم، معاون عربی وزارت امور خارجه آمریکا در مقاله ای بر این نکته تاکید کردند که کاهش اهمیت منطقه به این معنی نیست که آمریکا باید به یک باره نیروهای خود را از منطقه خارج کند، بلکه با دیپلماسی منطقی این کشور قادر خواهد بود حضور نظامی خود را به صورت آهسته و پیوسته کاهش دهد.
اما مساله اصلی در اینجا ایران است. از نظر تیم سیاست خارجی دولت بایدن، جلوگیری از برنامه هسته ای ایران یک ضرورت بشمار می رود. توافق برجام که یکی از موفقیت های دولت اوباما بحساب می آمد توسط ترامپ کنار گذاشته شد و جای آن را سیاست فشار حداکثری گرفت. سیاستی که با مقاومت حداکثری از طرف ایران مواجه شد. علیرغم فشار اقتصادی شدید، می توان گفت امروز توان کشور برای ساخت بمب اتمی در مقایسه با روزی که ترامپ آمریکا را از توافق برجام خارج کرد، افزایش یافته است.
دولت بایدن پیشنهاد از سرگیری مذاکرات را داده است لیکن ایران خواهان آن است که آمریکا قبل از هر گونه مذاکره، موافقت خود را با کاهش بخشی از تحریم ها اعلام کند. در واقع هر دو طرف بر این عقیده اند که طرف مقابل خواهان بازگشت به برجام است ولی در حال ارزیابی آنند که کدام یک تمایل و نیاز بیشتری به آن دارد. بدین ترتیب انتظار می رود در بهار پیش رو شاهد فعالیت های گسترده دیپلماتیک باشیم. راب مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران قبل از انتصاب به این سمت پیشنهاد داده بود که درگام اول ایالات متحده از درخواست ایران مبنی بر اخذ وام از صندوق بین المللی پول حمایت کند و در مقابل ایران طی برنامه زمانی مشخص به رعایت کامل تعهدات برجامی خود متعهد شود و در هر مرحله پس از تائید آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایالات متحده بخش دیگری از تحریم ها را بردارد. در مرحله بعد و با آغاز کار دولت جدید ایران در تابستان سال آینده، دو طرف می توانند در مورد هر گونه تغییر در توافق نامه برجام دوباره بر سر میز مذاکره بنشینند. بدین ترتیب راه کار مرحله ای پیشنهادی می تواند در نهایت به عادی شدن روابط اقتصادی ایران با جهان در مقابل تضمین ایران مبنی بر صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای خود بیانجامد.
مشاوران بایدن بر این عقیده اند که آغاز دوباره دیپلماسی هسته ای با ایران راه را برای مذاکره بین قدرت های منطقه باز کرده و گام موثری در مسیر پایان دادن به درگیری های نیابتی خواهد بود. مشاور امنیت ملی آمریکا معتقد است ایجاد ساز و کاری جدید برای فراهم آوردن شرایط مذاکره بین دولت های منطقه همراه با دیپلماسی هسته ای، راه را برای کاهش حضور نظامی آمریکا نیز هموار خواهد کرد. وی عقیده دارد ضعف شدید نهادی یکی از مشکلات اساسی منطقه است. اما در شرایط فعلی نمی توان حضور و نقش آفرینی سازمانی منطقه ای را متصور بود چون به نظر می رسد کشورهای منطقه هر یک راه خود را در پیش گرفته اند. امارات روابط خود با اسرائیل را از سر گرفته، مصر نقش خود را در رهبری جهان عرب از دست داده و عربستان سعودی به دنبال آن است که دشمنی ایران و آمریکا ادامه یابد تا کماکان از حمایت نظامی ایالات متحده برخوردار باشد. در این میان نقش اول در مواجهه با شیطان بزرگ به ایران واگذار شده است. ترکیه رویای بازگشت به دوران امپراطوری عثمانی را در سر می پروراند و اوضاع یمن، سوریه و عراق نیز سخت آشفته و ناپایدار است. بدین ترتیب برای اینکه پرزیدنت بایدن بتواند نقش آمریکا در خاورمیانه را کاهش دهد، ابتدا باید شرایط را برای کاهش حضور سربازان آمریکایی فراهم کند. در غیر این صورت مجبور خواهد شد از منطقه خارج شده و به پشت سر خود نگاه نکند. تصمیم وی در تقبیح ولیعهد سعودی در دست داشتن در قتل جمال خاشقچی و خودداری از تنبیه وی حاکی از آن است که او راه میانی را انتخاب کرده است.
به قول سناتور کریس مورفی، عضو کمیته روابط خارجی سنای آمریکا، برای دولت راحت تر است که در مورد خروج از خاورمیانه فقط حرف بزند تا عمل کند. او ادامه می دهد، این منطقه همواره شاهد اتفاقات جدید و هیجان انگیز است، برخلاف چین که همه چیز بی سر و صدا، آهسته و پیوسته پیش می رود.
مخلص کلام اینکه دوران دیپلماسی هوشمندانه و خلاقانه فرا رسیده است. وقت آن رسیده که به پشتوانه چند دهه مقاومت مردم در صحنه اقتصادی و با توجه به علاقه دولت جدید آمریکا به کاهش حضور در منطقه، شرایطی را فراهم آوریم که ضمن حفظ و تقویت جایگاه کشور به عنوان قدرت منطقه ای، کشورهای همسایه نیز احساس امنیت کنند. به نظر می رسد دوران تقابل به سر آمده و وقت آن رسیده که بذر تعامل، صلح و دوستی بپاشیم. چقدر جای قوام خالیست!



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |