جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 108200 16:55 1399/05/12
دولت فعالین اقتصادی را تهدید می کند

دولت فعالین اقتصادی را تهدید می کند

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
دولت فعالین اقتصادی را تهدید می کند

دولت فعالین اقتصادی را تهدید می کند

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی - آقای روحانی در سخنرانی ۸ مرداد اظهار داشتند:«بر اساس اعلام بانک مرکزی شرکت‌های منظم و متعهد در دو صنعت فولاد و پتروشیمی کشور که با صادرات خود ارز ما را تأمین می‌کنند در ۱۰ روز گذشته 5.2میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات خود را عرضه کرده‌اند». این اظهارات ارزیابی مقالات قبلی ما مبنی بر اینکه متخلفان ارزهای برنگشته به کشور همان شرکتهای دولتی هستند را تایید می کند.

تیرماه آقای روحانی صادرکنندگان را مکررا تهدید میکرد: «ارز متعلق به دولت است و اصلا دولت صاحب ارز است». رییس اتاق بازرگانی تهران اظهار داشت: اینکه ما اعلام کنیم ارز برخی صادرکنندگان بازنگشته وآنها خائن هستند، قطعا درست نیست و محاسبات اتاق نتایجی مشابه باعدد ۲۷ میلیارد دلار بانک مرکزی را نشان نمی‌دهد. خواستیم که اطلاعات شفاف و فهرست افراد یا شرکت‌هایی که ارز خود را بازنگردانده اند اعلام شود که هنوز پاسخی دریافت نکرده‌ایم. اما اینکه این خطا را به پای همه بنویسیم قطعا خطایی بزرگ است.»

ظاهرا برای دولتی ها که بهتر ازدیگران میدانستند چه کسانی ارزهای صادراتی را به کشور برنگردانده اند، انتخاب این روش برخورد، بمنظور مخفی نمودن تخلفهای مدیران دولتی و شبه دولتی (خصولتی) و مافیای دولتی بود. در غیر اینصورت آیا نمی توانستند به جای طولانی کردن سخنرانی های تکراری و مهلت های چندباره به متخلفان، برخوردهای قانونی بکنند. البته بازی با صورت مسئله چندان هم بد نبود چون به وسیله این بهانه و در سکوت کامل بانک مرکزی، قیمت ارز را در بازار به سرعت به 26 هزار تومان رساندند، دلارهای شرکتهای دولتی و اطرافیان خود را با قیمتهای بالا فروختند، سپس با پایین آوردن قیمت ارز در بازار همان ارز را با قیمت پایین از بازار خریدند و با این روش بخشی ازکسر بودجه را تامین و ضمنا جیب اطرافیان هم ازپولهای مفت پرشد. ضمنا بالا رفتن قیمت ارز، تنور بورس را گرم کرد وشاخص بورس رابه 2میلیون واحد رساند.

هفته قبل برای بسیاری از تازه واردان کم اطلاع از ترفندهای حرفه ای های بورس، بسیار پرتنش گذشت. شاخص بورس برای چندمین بار تمایل به رشد مثبت نشان می داد ولی بلافاصله تعمدا و با همراهی کندی هسته معاملات سرکوب میشد تا با وارد کردن زیان به تازه واردان بازار، دولتی ها انبوه سهام را به قیمت ارزانتر صاحب شوند. با دقت در سهم چند نماد بزرگ بانکی در مقابل رفتار معکوس دیگری که تعمدا و به صورت نوبتی مثبت ومنفی می شدند، این ترفندها را آشکارا کرد که روال جاری بورس چقدر می تواند غیرمنصفانه باشد. ایجاد نوسانات مصنوعی در قیمتها با هدف خرید سهام به قیمت پایین تر و سپس جوسازی مصنوعی برای بالابردن قیمت سهم و فروش همان سهم به قیمت بالاتر به خریداران گیج شده، توسط معاملات مشکوک انجام می شود. اینگونه جوسازیها و بازیهای مکارانه که فقط توسط صاحبان پولهای بادآورده و نجومی قابل اجراست، دیگر محلی برای تحلیل تکنیکال وبنیادی، پیش بینی های معمول در بازارهای بورس دنیا، باقی نمی گذارد. اینگونه معاملات در بسیاری از کشورهای پیشرفته غیرقانونی است. دید تیزبین و پیگیر بازرسان بورس بلافاصله آنرا کشف و با متخلفان برخورد قانونی شدید همراه با جریمه های سنگین می شود. در حالیکه در بورس ایران دست متخلفان بخصوص هلدینگهای بزرگ دولتی و شبه دولتی در بکارگرفتن این ترفندها بازاست و به همین دلیل است که ریسک معاملات دربازار بورس ایران بسیار بالاتر از آن کشورهاست. همانطور که سابقه قبلی بورس به ویژه در سال 92 نشان داد و خیلی ها را از هستی ساقط کرد.

شاخص در آخر هفته قبل سه روز متوالی منفی ماند. با افت پیاپی پس از رشد اندک، شاخص را در حد مرز یک میلیون و نهصد هزار واحد نگه داشتند تا به هلدینگهای بزرگ دولتی بورس برای اصلاح پرتفویشان، سود پیش بینی نشده و فرصتهای ویژه ای بدهند. البته حقوقی ها و حقیقی های حرفه‌ای بورس هم پس از دریافت سیگنالها درکنار آنها توانستند از شرایط حداکثر استفاده را ببرند. صف های سنگین فروش توسط تازه واردان ترسان از جوسازی های ریزش قیمتها، فرصت خریدهای عالی رابرای حرفه ای ها در بسیاری از نمادها ایجاد کرد.

در روزهای آینده پس از اینکه دولتی ها اجازه بدهند اصلاح شاخص انجام شود باخاتمه یافتن مقطعی بازیها، سهام دولتی بیشتری با حباب قیمتی بسیاربالا بفروش خواهد رسید. با فشار میلیونی خریداران جدید، میتوان پیش بینی کرد پس از گذشتن از مرز روانی 2میلیون واحد، عرضه سهام دولتی بیشتر به ویژه سهام «دارادوم» و «داراسوم»، از سرگیری روند قدرتمند رشد شاخص ادامه پیدا کند.

این روشهای «خلق پول از هیچ» دولتی‌ها که دهه‌هاست عمدتا توسط بانک مرکزی تحت تسلط دولتی ها بکار گرفته می شود همیشه به نتایج فاجعه بار اقتصادی منجر شده است. این روشهای نادرست باعث شد در دهه ۹۰ بانک‌ها برای اصلاح ترازنامه نامتعادل خود روش جذب سپرده بیشتر را انتخاب کنند که همراه با نرخ بهره بالا و قبول تعهدات بیشتر در مقابل سپرده‌گذاران بود. با رقابت بین بانک‌ها برای جذب بیشتر سپرده مردم، مسابقه نرخهای بهره بالاتر، افزایش تعهدات، زیان دهی فوق العاده برای ترازنامه بانکها به ارمغان آورد که از هیچ روش معقولی قابل جبران نبود. پس بانکها به امید رشد بالای مسکن در کشور، مجبور به قبول ریسک سرمایه گذاری در بازار مسکن شدند، شعبات بیش از حد نیاز ایجاد ‌کردند و تا آنجا پیش رفتند که دولتی ها که خود در حاشیه سهامداران بانکهای خصوصی پنهان شده بودند، برای جلوگیری از ورشکستگی بانکها و به بهانه جلوگیری از بحران اقتصادی در کشور، با انواع روشها و ایجاد موانع و مشکلات در بازارهای رقیب، ایجاد تلاطم و گرانی در بازار مسکن، بانکها را از ورشکستگی نجات دادند. در سال‌های بعد این تلاطم ها اثر خود را در نوسانهای شدید دیگر بازار‌های رقیب مسکن نشان داد و مثل همیشه منجر به زنجیره بحرانهای پایان ناپذیر اقتصادی گردید.

در حال حاضرهم بورس را وارد ریسک بالای چنین بازی های دورباطلی کرده اند. حمایت دیوانه وار دولتی ها از بورس و افزایش شاخص آن، بر تشدید تبعات این بازی افزوده است تا آنجا که بازی را بیرون از مرزهای تعادل بازارها هم ادامه دادند و در نتیجه آن، زنجیره افزایش قیمت ارزهای خارجی یعنی کاهش ارزش پول ملی در سکوت کامل توام با حمایت رییس بانک مرکزی شروع شد. پس از آن زنجیره افزایش افسار گسیخته قیمتها در سایر بازارها و افزایش تورم بی حساب و کتاب در قیمت اقلام مایحتاج مردم، کشور را دچار سرگیجه های قیمتی نمود. به دلیل کشش قیمتها در اقلام مایحتاج روزانه مردم، افزایش قیمتها بسیار بالاتر از نرخ تورم رسمی اتفاق می افتد لذا مردم، تورم را بسیار بالاتر از نرخ رسمی آن احساس می کنند.

شاخص بورس از ابتدای سال حدود 4 برابرشد. از تیر ۹۷ تاکنون حدود ۱۷ برابر شده است و رشد قیمت مسکن در همین بازه نزدیک به سه برابر و در تهران در بهار امسال حدود ۲۴ درصد بوده است. رشد نرخ ارز از ابتدای امسال حدود 50% بوده است.

این مقایسه نشان می‌دهد رشد بازار سهام قابل مقایسه با سایر بازار‌ها و شرایط حاکم بر اقتصاد کلان کشور نیست. وجود این شکافهای بی‌سابقه، عدم تعادل شدید بازارها را آشکار می کند. این عدم تعادل هر آن موجب نوسانات شدید غیرقابل کنترل زنجیره ای در بازارها می شود و به بحرانهای شدید اقتصادی می انجامد که تبعات آن بلافاصله با افزایش قیمت مایحتاج مردم، زندگی اقشار فرودست کشور را تحت تاثیر قرار می دهد و حتی پس از فروکش کردن بحران، به دلیل چسبندگی قیمتها، قیمت مایحتاج مردم کاهش پیدا نمی کند به طوریکه نتایج مشابه آن را در سالهای قبل بسیار دیده ایم. این فشارها در سال99، با افزایش قطره چکانی دستمزدها به ویژه در بخش کارگری همراه با بیکاری گسترده، شرایط زندگی مردم را بسیار سخت نموده و شرایط فوق بحرانی و فشارهای بیش از حد تحمل ایجاد شده، امان اکثریت قریب به اتفاق مردم را بریده است به طوریکه با کوچکترین جرقه ای، تبعات اجتماعی آن بشدت بیرون می ریزد. ظاهرا دولتی ها تلاش می کنند آثار این فشارها را بوسیله عدم انتشار گزارشات آماری یا دستکاری در گزارشات، پنهان نمایند یا با اظهار عدم اطلاع، با فرار از مسئولیت، فرافکنی مشکلات و بی اعتنایی، روند اوضاع کشور را پیچیده تر نموده به بن بست برسانند.

یاد شعر حافظ میافتیم:

خبر بلبل این باغ بپرسید، که من /  ناله‌ای می‌شنوم، کز قفسی می‌آید



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |