وحيد ميرزائي - کارشناس اقتصادي و نويسنده مجموعه کتاب هاي کسب و کار
شاخص کل درست زماني روز چهارشنبه گذشته به مرز 1420000 واحدي رسيد که بسياري از سهامداران براي پيشبيني اتفاقات روز شنبه، آخر هفته فعالي را در کانال ها و سايت هاي مرتب با بازار سرمايه طي کردند. درواقع سهامداران با مطالعه تحليل ها، پيش بيني ها و اظهار نظرهاي افراد مختلف در تلاش بودند تا به اين سوال پاسخ دهند که روز شنبه (امروز) با باز شدن بازار روند رکورد زني شاخص کل ادامه دار خواهد بود و يا بازار وارد فاز اصلاحي و يا حتي ريزش خواهد شد.
آنچه طي دو روز اخير بيش از همه در اظهارنظرهاي فعالان بورس خودنمايي مي کرد گره زدن بازار سرمايه با انواع موضوعات با ربط و بي ربط حاشيه اي بود در واقع اين اتصال موضوعات مختلف به جريان بازار، هميشه در بين فعالان اين حوزه مرسوم بوده ولي با حضور ده ها هزار فعال بورسي جديد طي چند ماه اخير و به خصوص در چند روز گذشته اين گره زدن هاي موضوعي! به اوج خود رسيده است به طور نمونه گروهي معتقد بودند نوسانات هفته گذشته ارز باعث خواهد شد تا فشار فروش از روز شنبه افزايش يابد در صفحه ديگري مخالف اين نظر گفته مي شد اين افراد باور داشتند که نوسانات ارز و اظهار نظرهاي مسئولان بانک مرکزي در کنترل نرخ ارز باعث مي شود تا ميل حضور در بورس افزايش يابد.
گروهي مسائل سياست خارجي بخصوص انتخابات آمريکا، تظاهرات و اغتشاشات خياباني نيويورک، ميناپليس، لس آنجلس، واشنگتون و حتي توئيت هاي ترامپ براي مذاکره با ايران را در بازار سرمايه تاثيرگذار منفي مي دانستند، البته گروهي در صفحه مجازي ديگري با استناد به رشد بازار بورس آن هم درست بعد از اتفاقات اخير آمريکا را دليل مناسبي براي رشد شاخص کل مي دانستند.
برخي از تحليلگران، شاخص روز شنبه را آغاز اصلاحات و ريزش مي دانند و عده اي ديگر شاخص 1500000 و پرواز تا 1800000 را تا اواسط ماه جاري پيش بيني مي کنند، موجي از سهامداران عطش خريد دارند گروهي به دنبال فروش و برخي بي تفاوت از اتفاقات درحال سهامداري تا پايان سال. اينکه کدام تحليل صحيح است يا غلط؟ و يا هفته جاري زمان خريد است يا فروش؟ در جاي ديگر بايد به آن پرداخته شود ولي آنچه مسلم است، بازار سرمايه دچار يک فشار رواني شديد شده و در اين آشفتگي اظهارنظرها، هرکه بيشتر بتواند بر روان بازار تسلط پيدا کند مي تواند سرنوشت موج بعدي را به دست بگيرد.
ورود هزاران سهامدار جديد به بورس و چند برابر شدن جمعيت فعالان اين حوزه درحالي صورت گرفته که ساختار بازار، هنوز خود را متناسب با جمعيت فعلي نکرده و همين جمعيت بزرگ در ساختار کليشه اي غيرمنعطف باعث شده تا شاهده موج سرگردان و آشفته سهامداران جديد باشيم. لطف اين روزهاي مسئولان و دست اندرکاران بورس خلاصه شده به ارائه سهام هاي عرضه اوليه و شايد نظارت بيشتر بر ناظران، ولي واقعيت اين است که نبود ليدرهاي فعال در هدايت نقدينگي در خريدهاي مناسب باعث شده تا خريدهاي فله اي، سهام هاي بي ارزش را بادکنکي بالا ببرد و از طرفي جمعيت سرگرداني مانند جنبش هاي بي سر! به شکلي بي منطق و تخريبي ارزش سهام ها را بالا و پايين بکشند. بايد دوباره تاکيد کرد که تالار بورس نياز به حضور ليدرهاي با دانش و توانمندي دارد که بتواند جمعيت ده ها هزار نفري نابلد و آماتور بورس را هدايت کنند تا رفتار هيجاني آنها باعث از بين رفته سرمايه ها، حبابي کردن ارزش برخي از سهم هاي بي ارزش و تخريب منطق بازار نشود.