تقریباً همه معاملهگران آموزش دیده با مفهوم حد ضرر آشنا هستند، اما خیلی از آنها به حد ضرر در به اندازه واژه و مسئلهای زینتی در معاملاتشان می نگرند. در این مقاله قصد دارم نگاهی روانشناسانه به مسئله حد ضرر و جایگاه آن در ذهن معاملهگران بپردازم. آمار نشان میدهد مسئله پایبند نبودن به حد ضررها از بزرگ ترین دلایل خسارات و ناکامیهای معاملهگران در سراسر دنیاست.
اما چرا مسئله به این مهمی در ذهن معاملهگران وزن و ارزشی که باید و شاید را ندارد؟! برای پاسخ به این سؤال لازم است حد ضرر را از دو منظر و نگرش ذهنی یک معامله گر بسنجیم، بعد اول دیدگاه تحلیلی است.
از دید تحلیلی( حد ضرر جایی است که اگر قیمت به آن نقطه رسیده سناریوی پیشبینی سود در آن سهام یا معامله نقض شده باشد) به طور مثال برای یک تحلیلگر تکنیکالیست جایی که موج جنبشی پیش بینی شده شکل نگرفته و دیگر قادر به شکل گیری نیست،. شکل نمودار تغییری کرده که تحلیل نقض شده است خوب یکی از دلایلی که معاملهگران از دیده تحلیلی برای این نقاط ارزش قائل نیستند مسئله( فراموشی و یا عدم درک فضای احتمالات است) زیبایی الگوهای نموداری و تسلط نسبی معاملهگران به روش های تحلیلی باعث میشود ذهن معامله گر فراموش کند که حتی اگر بهترین حمایتها را هم یافته به این معنی است که امکان حرکت صعودی از نزولی فقط کمی بیشتر است.
عدم درک فضای احتمالات ذهن معامله گر را به سوگیری بسیار زیان باری به نام( تفکر قطعیت) میرساند که از خطرناکترین نقاط کور ذهنی معاملهگران است.(من مطمئنم که این سهام… ) این تفکر باعث میشود که پس از گذشتن قیمت از حد ضرر معامله گر به جای خارج شدن از معامله به امید کاذب بازگشت قیمت و تشکیل سناریوی قبلی اقدام به خروج نکند و سهم را نگهدارد در این حالت ناخودآگاه ذهن بهانههای مختلفی میسازد تا شما را قانع کند که به قوانینتان پایبند نباشید، مثلاً حمایت پایین تری پیدا میکنید و با خود میگویید این حد ضرر واقعی است و حد ضرر قبلی اشتباه بود و قیمت از اینجا برمی گردد و یا مسئله صبر معاملهگران موفق را به میان می کشید در حالی که (صبر لازمه معاملهگری) اصلاً مربوط به لحظه گذشتن از حد ضرر نمیشود و البته انواع بهانههای دیگر که ارزش حد ضرر را از دید تحلیلی در مغز خود کاهش دهید. وارد بازی خسارتبار عدم مسئولیت پذیری می شوید و دلیل ناکامیها را از ضعف تحلیلها و موارد بیرونی میدانید. و اما نگرش دوم معاملهگران به حد ضرر دیدگاه مدیریت سرمایه ای است ( حد ضرر مقدار پولی است که معامله گر باید از دست بدهد تا بقیه سرمایهاش حفظ شود و قادر به انجام معاملات بعدی باشد). با وجود اینکه این دیدگاه بسیار پراهمیت است اما درعمل وزن آن در ذهن یک معاملهگر سبک و ناچیزاست! درست است که معاملهگران باتجربه این عدد را از قبل از ورود به معامله محاسبه میکنند و حتی شاید ثبت ژورنال کنند اما آیا باور به از دست دادن این مقدار از پول شان را دارند؟ آیا جسارت پایبندی به حد ضرر تعیین شده توسط خودشان را دارند؟ یا اینکه معمولاً پس از رد شدن قیمت از حد ضرر و نقض سناریو تحت تاثیر سوگیری قدرتمند (زیان گریزی انسان) ترس از دست دادن بخشی از سرمایه به سراغشان میآید و تردیدها شروع میشود.
اگر حد ضرر پولی در ذهن معامله گر تزیینی باشد، معامله گر ذهن خود را برای از دست دادن آن میزان از سرمایه آماده نکرده است. سوال اینجاست برای مقابله با (اثر زور پول بر مغز انسان) چه باید کرد؟ معامله گر باید با یکی از دو روش یا ترکیبی از دو روش تغییر استراتژی در حمایت و سیگنالها و یا کم کردن حجم ورودی، خرید خود را طوری هماهنگ و تنظیم کند که مقدار پول از دست رفته احتمالی را با جانودل بپذیرد. با خودتان بالغانه گفتگو کنید. آیا حاضرید این مقدار پول در این معامله را از دست بدهید؟ اگر ذهنتان راضی نمیشود با آن دو روش آنقدر مقدار پول از دست رفته را کم کنید که به راحتی در حد ضرر خارج شوید. با اینکار و تکرار آن، اتفاق مهمی را در مسیر معاملهگری تان رقم زده اید اول اینکه با اسلحه دفاعی حد ضرر، از سرمایه تان در نوسانات شدید بازار و انواع اتفاقات آن محافظت کردهاید و دوم اینکه با پرورش و تربیت ذهن خود جهت خروج عملی در حد ضرر، گام بزرگی جهت ماندگاری و موفقیت در بازارهای مالی برداشتهاید.
محمد اعمی – مشاور روانشناسی معامله گری
جایگاه حد ضرر در ذهن معاملهگران
(Visited 1 times, 1 visits today)