یارانههای نقدی؛ کمک فوری یا چالش بلندمدت عدالت اجتماعی؟
راضیه احمدوند
یارانههای نقدی در اقتصاد ایران یکی از ابزارهای سیاست اجتماعی برای حمایت از اقشار کمدرآمد است. اما این سیاست چقدر توانسته به عدالت اجتماعی کمک کند؟ آیا پرداخت نقدی به اقشار نیازمند منجر به کاهش فقر و بهبود توزیع درآمد شده است یا پیامدهای تورمی و رفتاری بلندمدت، این اهداف را تحت تأثیر قرار دادهاند؟
یارانههای نقدی در بسیاری از کشورها به عنوان ابزاری فوری برای حمایت از اقشار آسیبپذیر و کاهش فقر مورد استفاده قرار میگیرد. در ایران، پرداخت یارانههای نقدی از سال ۱۳۸۹ با هدف اصلاح نظام یارانهها و حمایت مستقیم از خانوارها آغاز شد. این سیاست به صورت مستقیم درآمد خانوارهای کمدرآمد را افزایش داد، اما تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و رفتاری آن بسیار پیچیده و چندوجهی است. در این گزارش، به تحلیل عمیق اثرات یارانههای نقدی بر توزیع درآمد، عدالت اجتماعی، تورم و رفتار اقتصادی خانوارها پرداخته میشود.
یارانه نقدی و توزیع درآمد: واقعیت یا آرزو؟
یکی از اهداف اصلی پرداخت یارانههای نقدی، بهبود توزیع درآمد و کاهش شکاف طبقاتی است. دادههای اولیه نشان داد که افزایش نقدینگی خانوارهای کمدرآمد به کاهش فقر مطلق کمک میکند و مصرف این خانوارها افزایش یافته است.
با این حال، بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که این اثر مثبت به مرور زمان تضعیف شده است. افزایش تقاضا ناشی از افزایش درآمد، فشار تورمی را تشدید کرده و به افزایش قیمت کالاهای اساسی و خدمات منجر شده است. این امر در نهایت میتواند موجب کاهش قدرت خرید اقشار کمدرآمد شود و اثرات مثبت یارانه را تا حدی خنثی کند.
پیامدهای تورمی و چالشهای بلندمدت
یکی از پیامدهای مهم پرداخت یارانههای نقدی افزایش نقدینگی در جامعه است. افزایش تقاضا بدون افزایش متناسب در عرضه کالاها و خدمات، موجب افزایش قیمتها و تورم میشود.
تورم بیشتر به ویژه بر خانوارهای کمدرآمد که بخش قابل توجهی از درآمد خود را صرف کالاهای ضروری میکنند، فشار مضاعف وارد میکند و میتواند عدالت اجتماعی را به خطر اندازد. این چالش نشان میدهد که سیاست یارانههای نقدی باید با سیاستهای کنترلی تورم و تقویت تولید همراه باشد.
تأثیر بر رفتار اقتصادی خانوارها
یارانههای نقدی ممکن است رفتار مصرفی و پسانداز خانوارها را تغییر دهند. افزایش درآمد نقدی میتواند مصرف کوتاهمدت را افزایش دهد، اما تأثیر بلندمدت بر انگیزههای کار و تولید محل بحث است. برخی پژوهشها نشان دادهاند که دریافت یارانههای نقدی ممکن است انگیزه افراد برای اشتغال یا افزایش درآمد را کاهش دهد، هرچند این اثر در ایران با توجه به شرایط اقتصادی متفاوت است.
از سوی دیگر، یارانههای نقدی میتوانند به سرمایهگذاری در آموزش، سلامت و بهبود شرایط زندگی خانوارها کمک کنند که اثرات مثبت بلندمدت بر رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی دارد.
چالشهای هدفمندی و اثربخشی
یکی از مهمترین مسائل سیاست یارانههای نقدی، هدفمندی درست و اثربخشی پرداختها است. در ایران، ساختار هدفمندی یارانهها به دلیل مشکلات شناسایی دقیق اقشار کمدرآمد و ضعف در زیرساختهای اطلاعاتی با چالش مواجه شده است.
پرداخت یارانه به اقشار غیرنیازمند علاوه بر هزینههای غیرضروری برای دولت، میتواند بار تورمی را افزایش دهد و از اثربخشی واقعی سیاست بکاهد. بهبود نظام شناسایی و مدیریت پرداختها ضروری است تا منابع محدود بهتر تخصیص یابد.
نقش یارانههای نقدی در عدالت اجتماعی
یارانههای نقدی به شرطی که با سیاستهای کلی توسعه و کاهش نابرابری همراه شوند، میتوانند ابزاری مؤثر در کاهش شکاف درآمدی باشند. اما اگر به صورت جزیرهای و بدون توجه به ساختار اقتصادی و اجتماعی اجرا شوند، ممکن است مشکلات جدیدی ایجاد کنند.
توزیع منظم و هدفمند یارانهها همراه با ارتقای خدمات عمومی، آموزش و حمایتهای اجتماعی، کلید تحقق عدالت اجتماعی پایدار است.
تجربه جهانی و درسهای ایران
کشورهای مختلف در استفاده از یارانههای نقدی تجربههای متفاوتی داشتهاند. کشورهایی مانند برزیل با برنامههای هدفمند و مکمل توانستهاند تا حدی نابرابری را کاهش دهند. در مقابل، کشورهایی که یارانهها را بدون اصلاحات ساختاری و همراهی با سیاستهای کنترل تورم اجرا کردهاند، با افزایش تورم و نارضایتیهای اجتماعی مواجه شدهاند.
ایران میتواند از این تجربیات بهرهمند شود و با اصلاح نظام یارانهای، کارآمدی و عدالت را افزایش دهد.
یارانههای نقدی ابزاری مهم در سیاست اجتماعی برای حمایت از اقشار آسیبپذیر است که توانسته تا حدی فقر را کاهش دهد، اما پیامدهای تورمی و چالشهای هدفمندی، اثربخشی آن را محدود کرده است. برای حفظ عدالت اجتماعی و پایداری اقتصادی، پرداخت یارانهها باید با اصلاحات ساختاری، بهبود هدفمندی و کنترل تورم همراه باشد تا به جای چالش، فرصتهای جدید برای رشد و توسعه فراهم کند.