جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 137381 17:36 1399/12/26
ایران بازنده اصلی کوچک شدن بازار نفت

ایران بازنده اصلی کوچک شدن بازار نفت

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
ایران بازنده اصلی کوچک شدن بازار نفت

ایران بازنده اصلی کوچک شدن بازار نفت

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

«واکاوی تحولات نفتی جهان در سال۹۹» در گفتگوی جهان اقتصاد با کارشناس حوزه انرژی

کل انرژی تأمین شده در جهان، از مقدار تقریبی 6000) Mtoe مگاتن معادل نفت) در سال 1973، به حدود 14500 Mtoe در سال 2018 رسیده است. یعنی جهان با یک رشد حدوداً دو و نیم برابری در تأمین انرژی طی حدود 45 سال مواجه بوده است. اما ترکیب سبد انرژی در این مدت، عمدتاً به زیان نفت دگرگون شده است.

به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، سهم نفت از کل انرژی تأمین شده در جهان، معادل 42 درصد در سال 1973، به کمتر از 32 درصد در سال 2018 رسیده است و در جهت معکوس، سهم گاز طبیعی از 16 درصد به 23 درصد، انرژی هسته‎ای از 1 درصد به 5 درصد، انواع سوخت زیستی (Biofuel) از 9 درصد به حدود ده و نیم درصد، انرژی آبی (Hydropower) از حدود 2 درصد به حدود دو و نیم درصد رسیده است؛ حتی عرضه زغال‎سنگ نیز در طی مدت مشابه افزایشی بوده و از 24.5 و نیم درصد به حدود 27 درصد فزونی یافته است. مجموع نفت عرضه شده در جهان از مقدار 2900 مگاتن در 1973، به حدود 4000 مگاتن در سال 2018 رسیده است. به بیان دیگر، به رغم اینکه عرضه کل انرژی در جهان در طی این 45 سال دو و نیم برابر شده است، اما عرضه نفت فقط دوبرابر شده است و این نشانگر افول جایگاه نفت در بازار انرژی جهان است. در عین حال آنچنان‎که مشهود است، گاز طبیعی هم‎چنان از موقعیت مناسبی در بازار انرژی برخوردار است. در همین زمینه با شهرام اتفاق ، کارشناس حوزه انرژی به گفتگو پرداختیم که با هم می خوانیم.

**تغییرات در بازار انرژی و از جمله بازار نفت و گاز، ناشی از چه عواملی است؟

یکی از عوامل مهم، تغییر در فناوری است. دگرگون شدن فناوری مربوط به انرژی‎های تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشیدی، بادی و نظایر آن‏ها و ارزان‏تر شدن این انرژی‎ها یکی از عوامل مهم این تغییر بوده است. عامل دوم مسائل محیط زیستی هستند و از این رو انرژ‎های پاک از اقبال بیشتری برخوردار بوده‏اند. پیامد نگرانی جهانی درباره میزان انتشار کربن، کاهش مصرف سوخت‏های فسیلی و افزایش توجه به انرژی‎های نو بوده است؛ عامل سوم مسائل سیاسی است، برخی از کشورهای فاقد ذخایر نفت و گاز، تمایل دارند تا منابع جایگزین دیگری به جای سوخت‎های فسیلی در اختیار داشته باشند و در سیطره دارندگان این منابع نباشند.

**وضعیت ایران در عرضه این دو فرآورده مهم، یعنی «نفت» و «گاز» چگونه است؟

مهمترین تأمین‎کنندگان نفت در جهان در سال 2018 - 2019، به ترتیب ایالات متحده (16.7 درصد از کل)، روسیه (12.6%)، عربستان (12.3%)، کانادا (6%)، عراق (5.3%)، چین (4.3%)، امارات (4.3%)، ایران (3.3%)، برزیل (3.3%) و کویت (3.2%) بوده‎اند. با این وجود، نام ایران در فهرست صادرکنندگان اصلی نفت در جهان (سال 2018 و ...) وجود ندارد و در واقع، مابه التفاوت نفت تولیدشده و نفت مصرفی که صادر می‏شود، بسیار ناچیز بوده است. آن‎چنان‎که در حوزه گاز طبیعی نیز ایران عمدتاً مصرف‎کننده گاز تولید شده خودش است. از مجموع 1053 میلیارد متر مکعب گاز (bcm) طبیعی صادر شده در جهان در سال 2019، مهمترین صادرکنندگان گاز طبیعی به ترتیب روسیه (265)، قطر (124)، نروژ (113)، استرالیا (95)، ایالات متحده (54)، ترکمنستان (52)، کانادا (51)، الجزایر (43)، نیجریه (29) و مالزی (24) بوده‏اند.

به بیان ساده، ایران در هر دو فرآورده «نفت» و «گاز»، هیچ جایگاه ارزشمندی در بازار انرژی جهان ندارد. این وضعیت برای نفت، حاصل تشدید تحریم‎ها در سالهای اخیر است و در مورد گاز طبیعی، ناشی از ناتوانی فنی، عدم امکان جذب سرمایه‏گذاران داخلی و خارجی و ناتوانی در فروش محصول به خریداران استراتژیک در جهان و منطقه است.

**آیا منظور شما این است که با افول جایگاه نفت در بازار انرژی جهان، برخی از تولیدکنندگان نظیر ایران کنار گذاشته شده‎اند؟  

کوچک شدن هر بازاری، بازندگانی دارد و ایران یکی از بازندگان اصلی کوچک شدن بازار نفت بوده است. یعنی ایران یکی از اخراج شدگان از بازار است.

**در مورد گاز طبیعی چطور؟ ظاهراً شما هم معتقدید که گاز طبیعی هم‎چنان از موقعیت مناسبی در بازار انرژی برخوردار است؟

در مورد گاز طبیعی ما سال‎هاست که از صحنه رقابت کنار گذاشته شده‎ایم. حتی در زمانی که اروپا تشنه گاز ایران بود و کشورهای همسایه یا کشورهای منطقه در فهرست مشتریان بالقوه گاز ایران قرار داشتند ما نقش بسیار ناچیزی در صادرات گاز داشتیم.

**ایران چگونه می‏تواند این قاعده را از 1400 به بعد تغییر دهد؟

در برابر چنین پرسشی، دو گروه پاسخ وجود دارد. یک گروه از پاسخ‎ها، معطوف به راهکارهایی عمومی هستند و تنها به صنعت انرژی اختصاص ندارند و سالیان درازی است که توسط کارشناسان بیان می‎شوند. مواردی مانند:  (1) افزایش تعامل مثبت و سازنده با جهان، (2) کاهش تصدی‏گری و بنگاه‏داری دولتی در صنعت نفت و گاز و صنعت برق، (3) بهبود فضای کسب و کار برای افزایش نقش بخش خصوصی در اقتصاد، (4) جذب سرمایه‏گذاری خارجی و داخلی، (5) برونسپاری اشتغالات دولتی به بخش خصوصی و کوچک سازی دولت. (6) حذف قیمت‎گذاری دولتی بر روی کالاها و آزادسازی بازارها.

گروه دیگر کاملاً خاص صنعت انرژی در ایران هستند. مواردی مانند: (7) کاهش قیمت تمام شده تولید حامل‏های انرژی از طریق کاهش سربارها و کوچک‎سازی وزارت نفت و نیرو، (8) عرضه سهام فرآورده‎های نفتی و گازی ایران در بازارهای بورس بین‎المللی، (9) حذف کلیه شرکت‏های خصولتی که ضمن برخورداری از معایب ساختارهای دولتی، از مزایای بخش خصوصی نیز بی‏بهره هستند. (10) پایان دادن به «برنامه توسعه نویسی» تحت عناوینی نظیر «سند جامع انرژی» و غیره. (11) تعیین ترکیب سبد سوخت توسط بازار. (12) کسب سهم از بازار صادرات گاز از طریق جلب مشارکت‎های بین المللی. (13) درج مقادیر یارانه‎های پنهان انرژی در بودجه کشور.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |