از آنجا که قیمتهای اعمال شده مختلف توسط تولیدکننده، همواره بیشتر از هزینه نهایی تولید است، تولیدکننده حتی از پایینترین قیمت هم سود کسب میکند، هرچند، حتی ممکن است به دلایل مختلف حاضر باشد برای برخی افراد یا در برخی جوامع، با قیمت کمتر از هزینه نهایی هم بفروشد.
محمود اولاد، کارشناس حوزه انرژی، در گفتوگو با خبرنگار جهان اقتصاد ضمن بیان مطلب فوق اظهار کرد: در علم اقتصاد، موضوعی است به نام «تبعیض قیمت!»؛ داستان بدین صورت است که افراد مختلف، در قیمتهای مختلف «مایل و قادر» هستند که کالا را بخرند! مثلا ممکن است فردی کالایی را به قیمت ۱ میلیون تومان قادر و مایل به خرید باشد، اما فرد دیگر، همان کالا را تنها زمانی مایل و قادر به خرید است که قیمتش ۵۰۰ هزار تومان باشد و در قیمتهای بالاتر، حاضر به خرید نیست.
وی افزود: این فلسفه نزولی بودن منحنی تقاضاست، حال تولیدکننده یا عرضهکننده (عموما در بازارهای انحصار و شبه انحصار)، اگر بتواند بازارهای مصرفکنندگان مختلف را از هم تفکیک کند، میتواند به فرد اول با قیمت ۱ میلیون و به فرد دوم با قیمت ۵۰۰ هزار تومن بفروشد! در واقع، اگر تولیدکننده، قیمت را ۱ میلیون قرار دهد، فروش برای فرد دوم را از دست خواهد داد! هرچقدر تولید کننده بتواند تبعیض قیمتی بیشتری اعمال کند، منافع بیشتری از بازار را به دست خواهد آورد و شرط امکان پذیری تبعیض قیمت این است که امکان مبادله کالا توسط متقاضیان مختلف وجود نداشته باشد.
وی تصریح کرد: از آنجا که قیمتهای اعمال شده مختلف توسط تولید کننده، همواره بیشتر از هزینه نهایی تولید است، تولیدکننده حتی از پایین ترین قیمت هم سود کسب میکند، هرچند، حتی ممکن است به دلایل مختلف حاضر باشد برای برخی افراد یا در برخی جوامع، با قیمت کمتر از هزینه نهایی هم بفروشد. مثلا نفع بردن از گسترش مصرف کنندگان در جهان یا جنگ قیمتها ...
وی گفت: در واقع هیچ وقت نمیشود با در نظر گرفتن بالاترین قیمتی که میفروشد، گفت که تولیدکننده برای بقیه بازارها «یارانه» پرداخت میکند! هرچند سرمایه گذاری اولیه استخراج نفت و گاز بسیار بالاست، اما هزینه نهایی تولید در حد صفر است! به همین دلیل دارای انحصار طبیعی است و بنابراین اینکه گاز را به فلان کشور به نرخ فلان میفروشیم، پس فروش ارزان آن به صنایع داخلی یا مصرفکنندگان دارای یارانه پنهان است، مطلقا حرف درستی نیست، چه بسا اگر از اول قیمت بالاتر مطرح میشد، خیلی از خانوارها حاضر به استفاده نمیشدند!
وی با اشاره به اینکه موضوعات فوق در زمینه برق، گاز و حتی بنزین کاملا وجود دارد، ضمن اینکه توجه به این موضوع مهم است که بدانیم تقاضا برای انرژی از نوع تقاضای مشتق شده است و بخش زیادی از آن هم تقاضای ضروری است گفت: در مورد مصرف انرژی بویژه برق، اثرات بیرونی مثبت وجود دارد و جایی که اثرات بیرونی مثبت وجود دارد، حتی وجود یارانه به تخصیص بهینه کمک میکند.
وی افزود: کشور ما به جهت داشتن منابع نفت و گاز فراوان و البته ارزان (شیوه قیمت گذاری منابع زیرزمینی برحسب P=MC+Z یا قیمت مساوی هزینه نهایی تولید به اضافه قیمت سایه یا رانت منابع، در کتابهای اقتصاد منابع توضیح داده شده است)، میتواند دارای مزیت در برخورداری از منابع انرژی محسوب شود.
اولاد با اشاره به اینکه دو نوع برخورد میتوان با این منابع داشت تاکید کرد: برخورد اول اینکه پس از استخراج به صورت خام صادر کرد که اینجا چند محدودیت وجود دارد، محدودیت اول این است که با افزایش حجم عرضه، قیمتهای جهانی به شدت کاهش می یابد، محدودیت دوم این است که اگر سریع استخراج نکنیم، جانشینی انرژیهای جدید تهدیدی برای از دست رفتن این مزیت است و برخورد دوم این است که از این منابع تولید، در تولید کالاهای دیگر و صدور آنها استفاده کنیم.
وی عنوان کرد: در این خصوص، توجه به این نکته حائز اهمیت است که مزیت ما در تولید کالاهای ثانویه، نه در تکنولوژی، نه سرمایه و نه سایرعوامل بلکه در همین منبع انرژی است و اگر قرار باشد این منبع انرژی را با همان قیمت جهانی به کارخانجات داخلی بفروشیم، یعنی این مزیت را نابود میکنیم و در واقع، برای امکان استخراج و فروش بیشتر، ضمن جلوگیری از کاهش قیمت جهانی منبع انرژی، باید از مزیت ارزانی آن در تولید کالاهای دیگر استفاده کرد.
وی خاطرنشان کرد: اگر چین میگفت نیروی کارم با قیمت جهانی عرضه نمیشود و یارانه پنهان به تولید میدهد و صنایع باید با قیمت جهانی به نیروی کار پرداخت کنند، امکان رقابت برایش میماند؟ این بحث که قیمت انرژی در ایران باید معادل قیمت جهانی شود، یعنی نابود کردن تنها عاملی که در آن مزیت داریم و میتوانیم این مزیت را به رقابتپذیر کردن صنایع دیگر که استفاده بیشتری از این منبع میکنند، تبدیل کنیم.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه