اکبرصداقت- پژوهشگر فنی تحقیق و توسعهصنعتی- باید جملاتم را در ابتدا اینگونه آغاز کنم: وقتی صفحههای امروز جامعه ایران را ورق ورق میکنم با ادبیاتی مواجه میشوم که ابداعکنندگان آن حتی در تحلیلهایشان به خود زحمت نگارش با زبان فارسی را هم ندادهاند.
عناوین رادیکالیسم «دههی هشتادی»، «گیمرها»، «نسل زد» و اینگونه تئوریهایی که از چرایی و کنکاشی ادبیاتگونه برای شرح ماجراها نام گذاری گردیده است چرا و چگونه ما را وارد این مرحله از مقوله اجتماعی و فرهنگی کرده است و در اصل باید چه نکاتی را تعریف و بیان میکرد؟
آیا واقعا برای بهدست آوردن قدرت و حفظ جایگاه سیاسی، پایگاههای اجتماعی را باید به میدان می آوردیم، نسلی که به باور تحلیلگران، ساختار مطالعاتیشان را در حد چند خط در نرمافزارهای اجتماعی و رفتار اجتماعی که حاصل شکست یا موفقیت باشد باید دید.
جایگاه اقتصاد و سیاست در تمام برهههای تاریخ که در سیارهای به اسم زمین گذشته، بسیار نمایان و شفاف هست، در تاریخ، امپراتوریهای گوناگون را مشاهده و با سرگذشت آنها با اهتمام به تاریخنگاری مورخان آن عصر و آثار به جا مانده آشنا شدهایم، قصد نداریم دلایل زوال و انحطاط ملتها را واکاویی کنیم ولی برای ایجاد نهادهایی در جامعه که بهعنوان شهروندان یا ساکنین این عصر درآن مسولیت داریم، بهینه است از دانش و تجربه محققان و دانشمندان عصر خود برای تبیین تئوریهای خود استفاده نمایم .
در قرن حاضر کشورهایی که دارای ساکنین چند ملیتی در منطقه اروپای شرقی یا قفقاز بودند دچار از هم گسستگی شدهاند، چرا امروز دچار انقلابهای رنگی یا بهارهای عربی میشویم؟ چرا کشورها در حوزه اروپا آماده پیوستن به اتحادیه یورو میشوند و پس از طی زمانی کوتاه آماده انفصال شدهاند؟ (برگزیت نمونه شاخص این جدایش بود) قواعد دنیای امروز در منطقه آمریکای جنوبی بازهم دچار بحران است، قلب اروپا دچار تحولات بنیادی در سازمانهای سیاسی و اقتصادی است، قاره آسیا دچار دگردیسی و قاره آفریقا بدنبال زایشی دوباره به باورهای دینی خود میرود .
پس باید بپذیریم ذائقه ملتها تبلوری جدید را تجربه می نماید بطوریکه کمپانی هند شرق و ملکه انگلستان حتی نتواند بصورت نمادین برنامه آموزشی به کشورهای تحت سلطه خود را تدوین کنند و ساکنین قرنهای آینده کره زمین، قرن 21 را بهعنوان قرن انقلاب صنعتی یا تحولات رنسانس در جامعه جهانی بهعنوان پدیده تجدیدپذیر خواهند شناخت، شاید اگر بخواهیم در عصرفنآوری اطلاعات با تئوری ظهور تمدنهای جدید مطالب را تحلیل و تفسیر نماییم، هیچ ارزشی علمی برای این نظریه توسط مفسران و تحلیل گران در نظر گرفته نمی شود زیرا فنآوری اطلاعات و پلتفرمهای اجتماعی یک فناوری خلاقانه تفسیر میگردد که اگر با آن مقابله کنیم دچار چالش با نهادهای استعماری داخلی شدهایم و یا اگر به آن بها دهیم دچار استثمار نهادهای بینالمللی جهانی گشتهایم؛ البته ذکر این نکته ضروری است که استعمار یا استثمار دیگر قواعد بریتانیا یکبیر، اسپانیا یا پرتقال را ندارد.
بروز چالشهای صنعتی، اقتصادی، فرهنگی، پزشکی در جوامع امروز برای ساکنان دهکده جهانی به دلیل ذات کمال جویی انسانها برای رسیدن به زندگی بی پایان و جاودانه مسیری برای تلاش است، اما آیا چالش کرونا را به گروه باستان شناسی یا مورخین سپردهایم؟ جواب را میدانیم و آن بیانگر شناخت جامعه غیرمتخصص است،چراکه فقط و فقط به کارگروه پزشکی و متخصصان ویروس شناسی اعتماد کردیم، بروز مسله انسانی را باید در دانشکده فنی و مهندسی واکاوی و به پاسخ میرسیدیم؛ در گام اول به مسئولیت و جایگاه خود بنگریم؛ حال آنکه صنعت این کشور مفغول از استراتژی و دانش مهندسین جوان دانشکده فنی است، آیا جامعه حقوقدانان، جامعهشناسان، روانشناسان و ....نمی توانستند با رفتارهای فیزیکی (تجمعات) و مقالات علمی در سمینارها برای چالشهای انسانی سند آموزشی تدوین کنند؟ ما دچار شتابزدگی در ارایه نظریاتی هستیم که میخواهند آینده سیاسی، اقتصادی، صنعتی، فرهنگی و... این کشور را برای آیندگان این مرز و بوم به ارث بگذارند، تاریخ این کشور، مفاخر بسیاری مانند خواجه نصرالدین طوسی، امیرکبیر یا دکترفاطمی را درک کرده ولی پری بلنده یا شعبان جعفریها هم را در تاریخ داشتهایم و پداگوژی جدید برای به بیراهه رساندن نوابغ علمی این سرزمین توسط پهبادهایی صورت میگیرد که با رمز پرستو فارغ از نظام جنسی (نظریه داروین) میشناسیم . نگارنده در مطلبی با عنوان الیگارشی یا مخرب خلاق (29 آذر 1400در همین روزنامه) همگام با حوزه فعالیتهای پژوهشی- صنعتی لزوم تغییرات را در پارگراف زیر یادآوری و دکترین مدیریتی با عنوان مدیریت ادراک را اعلام و با بیان جایگاه تولد آن از تئوری پردازیهای نوین اتاقهای فکری که به دنبال ایجاد فرابحراناند با تحلیلی کارشناسی نشانههای تغییر ذائقهها را نیازسنجی و راهکار مشخص داشتم (شــاید جامعه جوان کشــور به دنبال انقلاب فکری برای تغییر در نگاه متولیان طراز اول سیاستگذاری باشند ولی قوانین موجود، این تغییر را با ایجاد سیاستهای کلان به مخاطره انداخته و انرژی فکری خود را دچار سومدیریت مینمایند) ، بدیهی است راهکارهای تدوین شده در آن یاداشت عنوان می دارد راهکار حل این تعاملات در هر حوزه تخصصی صنعتی دارای 6 عامل مهندسی استراتژیک، زیرا شرطیسازی پاسخ ( respondent conditioning) از شاخصهای مدل سازی برای ایجاد چالشی جامعه محور (دومینوی یا شبکهای) در نظام صنعتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران بهکار میرود .
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه