جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 14800 15:52 1394/05/21
يادداشت‌هاي يک مشاور(54)  ‏ / رکود، سفته بازي و جشن بانک‌ها

يادداشت‌هاي يک مشاور(54) ‏ / رکود، سفته بازي و جشن بانک‌ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
يادداشت‌هاي يک مشاور(54)  ‏ / رکود، سفته بازي و جشن بانک‌ها

يادداشت‌هاي يک مشاور(54) ‏ / رکود، سفته بازي و جشن بانک‌ها

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

غلامرضا رحيمي - مشاور امور مديريت
iraniansme@gmail.com
بانک مرکزي در روزهاي انتهايي و شلوغ سال گذشته بخشنامه‌اي صادر کرد و به مديران بانک‌ها توصيه نمود با توجه به شرايط شرکت‌هاي توليدي با ارزيابي واقعي از وضعيت شرکت‌ها و تعيين عدم قصور آن‌ها در بدهي‌هاي بانکي با آن‌ها

همکاري نمايند. بخشنامه را به مديرمالي يکي از شرکت‌هاي آشنا که گرفتاري زيادي در تأمين نقدينگي و اعتبار براي تامين و ضمانت‌نامه‌هاي موردنيازش دارد، فرستادم، پاسخ داد که در مورد آن در حال مذاکره با بانک‌ها است.‏
چندي گذشت، در تماسي که باهم داشتيم، در مورد اثربخشي بخشنامه پرسيدم. گفت که تقريباً بجز همدردي هيچ. وقتي که بحث پول و سود در ميان باشد، بخشنامه و توصيه اخلاقي مُسکِّن هم نيست، چه رسد به اين‌که اثربخش هم باشد. گفتم بانک‌ها چه نظري دارند؟ گفت موضوع ساير مقررات بانکي است، يعني وقتي که شما بازپرداخت وام داري، و نميتوني سر موعد بهره سنگين وام بانک را بدي، اون‌ها هيچ کاري نميتونن بکنن. گفتم يعني بانک مرکزي قصه را کامل نميدونه که چنين بخشنامه‌اي را صادر کرده؟ گفت حتماً ميدونند. اما مشکل بزرگ‌تر از شرکت‌هاي ماست: ترس از يک زنجيره. گفتم يعني چي؟ گفت همه اقتصاددانان و سياست‌گذاران اقتصادي دائماً مي‌گويند مملکت در رکود است و نقدينگي فلان ميزان است و اگر نرخ سود بانکي کاهش پيدا کند، دلالي و سفته‌بازي چنان ميزان مي‌شود و خلاصه ترساندن همه، درنتيجه بانک‌ها در همکاري با شرکت‌هايي همچون ما که بايد به سختي در شرايط رکود کار کنيم، و معلوم نيست آيا سود کنيم آيا نکنيم، آيا پول آن‌ها را پس بدهيم و آيا پس ندهيم، دودل بوده،  و يا از معامله با ما پرهيز کنند.‏
گفتم ولي تفاوت سودي که به سپرده‌گذار مي‌دهند، و بهره‌اي که از شما طلب مي‌کنند، خيلي زياده. گفت بله اما ظاهراً تحليل‌هاي اقتصادي به نفع اون‌هاست. گفتم اما اين‌که درست نيست، در شرايطي که همه صنايع ضرر مي‌کنند، بانک‌ها سودهاي کلان ببرند، اين‌جوري که اون‌ها تشويق به حفظ شرايط بحراني موجود مي‌شوند. خنديد و پاسخ داد اون‌ها مثل همه کسب و کارهاي ديگه، خود را مسؤول کسب خودشون ميدانند، و کاري به خير و شر نتايج کارشون ندارند. چه انتظاري از بانک‌ها داري؟ گفتم دوست عزيز اولاً بيشتر بانک‌ها دولتي هستند و دوماً نقش سياست‌گذار اين وسط چيه؟ پاسخ داد ما عادت داريم نتايج را ببينيم. آن‌چه ما مي‌بينيم، رکود بازار کار ما در عين رونق کار دلال‌ها و جشني است که بانک‌ها با چنين سودهاي هنگفتي گرفته‌اند.‏
گفتم اما اين دُور بسيار مخربي است. گفت، فعلا که کار ما شده جواب طلبکار دادن و با نااميدي به آينده نگاه کردن. گفتم اما اين بانک‌ها بايد با پول سود کنند، حالا اين پول‌ها به کي وام داده‌ميشه؟ گفت فکر نمي‌کنم خيلي تحقيق بخواد که بدوني بيشتر اين پول‌ها توسط خود بانک‌ها سرمايه‌گذاري شده، آن‌هم در ملک و ساختمان. و البته سرريز آن‌هم به همون دلال‌هايي ميرسد که اقتصاددانان از ترس آن‌ها سود بالاي بانکي را تجويز مي‌کنند. گفتم يعني دلال‌ها مي‌توانند بيشتر از سي‌درصد سود کنند؟ گفت خب، وقتي توليد دچار گرفتاري و تعطيلي باشد، دلال‌ها و قاچاقچيان مي‌توانند با واردات و دلالي نيازهاي اوليه يک جمعيت هشتاد ميليوني سود کلاني ببرند، و تازه  اگر هم سود نکنند، مي‌شوند تعدادي از بدهکاران بزرگ بانکي، که حتي اسمشون را هم کسي نميداند.‏
سکوت کردم و پس از چند لحظه گفتم خب، شما حالا چه مي‌خواهيد بکنيد؟ گفت حريف  اين سود بانکي  و قاچاق و دلالي که نيستيم، داريم به راهمون براي کار و درآمد و آينده مملکت، شک مي‌کنيم.‏



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |