غلامرضا رحيمي - مشاور امور مديريت
iraniansme@gmail.com
مدير يک شرکت توليدي خصوصي، که همکاري مشاورهاي با آنها دارم، چندي پيش که به کارخانهاش رفتهبودم، صفحهاي از يک روزنامه را که حاوي مصاحبه يکي از مدافعين بنام آزادسازي اقتصاد بود، به من داد و گفت، فکر نميکنم دفاع از واردات بهنام آزادسازي اقتصاد به اين زوديها دست از سر توليد بردارد. نگاهي به مصاحبه کرده و گفتم بله با نقطهنظرات اين استاد مشهور آشنايي دارم. گفت اين درست نيست هرکسي در حمايت از توليد حرف زد با برچسب ايسم و اتهام طرفداري از اقتصاد دولتي و يا رانت روبرو بشه.
اين بار وقت بيشتري صرف مصاحبه کرده و به مدير دلخور گفتم که مستقل از نحوه دفاع از واردات که حتماً عناصر مهمي هم براي دفاع در خودش داره، به نظر من هم ادعاي شکست توليد در شاخههاي مختلف، حتي اگر هم درست باشد، دليل کافي براي حمايت از واردات بهدست نميدهد. گفت مدافعين واردات، تعرفه حمايتي از توليد را عوامگرايي معرفي کرده، اما خودشان دفاع از قداست واردات را با شعار عوامگرايانهتر دفاع از حقوق مصرفکننده انجام ميدهند، ظاهراً آنهايي که بهکار توليد مشغولند، اعم از مالک، مدير و کارگر و کارمند، خود مصرفکننده نيستند. گفتم فکر نکنم شما بهطور کلي با واردات مشکل داشتهباشي؟ گفت مگر ميتوانم مخالف واردات باشم، در حالي که کلي از ماشينآلات و مواد موردنيازم را بايد از خارج وارد کنم. بعد اضافه کرد مشکل من با اينه که اين اساتيد فکر ميکنند يک کشور بزرگ هشتاد ميليوني را ميتوان با واردات اداره کرد، ظاهراً خيل عظيم جوانان بيکار همه بايد با خريد و فروش کالاي وارداتي به يکديگر مشغول شوند. گفتم البته اين عزيزان مخالف توليد نيستند، حداقل تعدادي از آنها در حرف هم که شده، مدافع توليدي که قابلرقابت باشد، هستند.
پس از چند لحظه سکوت گفت، اين درست نيست که توليدکنندههاي داخلي تاوان نتايج اقتصاد عميقاً دولتي را بدهند. اقتصاد نفتي که دولت در آن هر زمان پولدار شد به وارداتِ بيشتر فکر ميکنه، چگونه فرصت تداوم و ثبات به توليدکننده داخلي ميده؟ تا آمدم چيزي بگويم، ادامه داد همين چندسال پيش که دولت با گراني نفت، پولدار شد، نتيجهاش چه شد؟ سيل واردات همه چيز، شما نگاهي به فهرست واردات در اين چند سال بکن، ميبيني که چه خانه خرابي براي توليدکننده اعم از کشاورزي تا صنعتي در پي داشت، خب! ما چطوري با کالايي که با نرخ مصنوعي ارز وارد شدهبود، ميتوانستيم رقابت کنيم؟ حالا ما بيعرضه بوديم، و يا اين شرايطي بود که به ما تحميل شد؟ حالا اين دوستان عزيز طرفدار واردات به نام حقوق مصرفکننده، تضمين ميدهند که اگر با يک سقوط دوباره ريال مواجه شديم، آن هم درحاليکه توليد توانش را بهدليل واردات بيرويه، از دست داده، مصرفکننده ناتوان از خريد کالاي خارجي، نيازش را از کجا تامين ميکند؟ ديدم که دل پري دارد. سکوت کردم تا با کلمات بهتري جواب بدهم. از سکوت من استفاده کرد و ادامه داد که همون موقع که سيل واردات بود، ما داد زديم که اين نرخ ارز واقعي نيست، اگر نرخ ارز واقعي باشه و مديريتي براي ثبات نرخ ارز، طوري که بتوانيم با تقريب آن را حدس بزنيم، کالاي ما قابلرقابت است، اما علاوه بر آنکه مديران گوش نکردند، اين دوستان هم با آنان همراهي کردند.
گفتم اما من هنوز هم فکر ميکنم نه حرفهاي آنها مطلق درست است و نه عشق يکسويه به توليد همهچيز در کشور. گفت قبول دارم به شرطي که در قضاوت در مورد ميزان موفقيت و يا مزيت توليد، نقشي که دولت و اقتصاد دولتي ايفا کرده و ميکند، واقعاً ديدهشود.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه