پنج شنبه 09 فروردین، 1403

کدخبر: 3203 13:55 1393/04/20
بر سر بازار ايران چه آمده ‏ / بازار لوازم خانگي انحصار واردات، جا ماندن توليد

بر سر بازار ايران چه آمده ‏ / بازار لوازم خانگي انحصار واردات، جا ماندن توليد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
بر سر بازار ايران چه آمده ‏ / بازار لوازم خانگي انحصار واردات، جا ماندن توليد

بر سر بازار ايران چه آمده ‏ / بازار لوازم خانگي انحصار واردات، جا ماندن توليد

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

ايلنا: صنعت لوازم خانگي با ايجاد اشتغال مستقيم و چندين برابر، اشتغال غير مستقيم بر خلاف صنعت مونتاژ، مي تواند نقش ممتازي را در حل مشکل بيکاري ايفا كند.‏

با توجه به جمعيت حدود 77 ميليون نفري كشور كه متقاضي خريد دوم و يا خريد جايگزين لوازم خانگي به دليل استهلاک، تغيير کاربري و يا ارتقاء سطح تکنولوژي هستند و جمعيت خريد اولي ها براي (جهيزيه) كه با تخمين حدود 800 تا 900 هزار فقره ازدواج در سال، مي تواند تقاضاي بالقوه بسيار بالايي را براي بازار لوازم خانگي ايران به همراه داشته باشند.‏
اما آنچه اين بازار را از طرف عرضه كالا با چالشهاي بسيار بزرگي روبرو کرده است، تاخت و تاز برندهاي خارجي با سبد کالايي پر زرق و برق و بمباران تبليغاتي با بودجه هاي هنگفت و استراتژيک است كه با رخنه همه جانبه در فرهنگ واستفاده از ابزار و اهرم هاي رقابتي نا سالم وحمايت هاي بي شائبه قدرت جهاني برندشان سود هاي باد آورده اي را حاصل كرده که عملا سهم انحصاري و بزرگي از کيک فعلي بازار را از آن خود كرده و تا حدزيادي با برندينگ و رخنه در فکر و ذهن مردم، آينده اين بازار استراتژيک را براي خود تضمين و بيمه كرده اند.‏
مافياي واردات برندهاي خارجي به کمک حاميان داخلي اين برندها که بي شک مورد لطف و حمايت مالي اين شرکت ها قرار مي گيرندعمدتا با سياه نمايي توليد و بزرگنمايي واردات به همراه برخي بي مهري ها و عدم حمايت هاي دولت، در مواجهه با برندها و توليد کندگان داخل، گوي سبقت را از ايشان ربوده و عرصه را بر آنان تنگ کرده اند.‏
برندهاي لوازم خانگي خارجي، بويژه لوازم خانگي کره اي، در يک تهاجم بي سابقه و هجمه عظيم تبليغاتي، بازار لوازم خانگي ايران را مورد تاخت وتاز بي رحمانه و البته هوشمندانه خود قرارداده اند.‏
اين برندها، با استفاده از کليه ابزارهاي نوين رسانه اي و تبليغاتي، از آسمان و زمين، کوي و برزن، خيابانها وجاده ها، معابر و اماکن عمومي وخصوصي، علاوه بر تصرف فيزيکي بازار، اقدام به تسخير اذهان عمومي به منظور تزريق فرهنگ خود و در نهايت تضمين چندين نسل فروش در بازار ايران هستند.‏
نمونه اي از اين تبليغات عظيم دررسانه هاي محيطي رسانه اي و موارد چاپي فراگير که مي تواند ابعاد اين تاخت و تاز را به تصويربکشد، به اطلاع ميرسد:‏
بر اين اساس بمباران تبليغات محيطي  با هزينه هاي سرسام آور برندهاي کره اي، مصرف کننده بالقوه را مجبور به  برقراري ارتباطي انحصاري با خود كرده است.‏
اين حجم وسيع تبليغات به گونه اي است که گويا در و ديوارهاي شهر ها ي اين مرزو بوم، توسط اين تبليغات، کاغذ ديواري شده است.‏
اين انحصار، درصورتيکه با تزريق فرهنگي نيز همراه شود، نوعي واکسينه شدن مصرف کننده در مقابل ساير برند ها ي خارجي و داخلي، تلقي شده و بازار انحصاري تضميني را به ارمغان  مي آورد.‏
نتايج اوليه ي اين حجم تبليغات وسيع  برندهاي کره اي در چنين ابعاد سرسام آوري،به دنبال انحصاري کردن،واکسينه کردن،بيمه عمر و موروثي كردن منافع سرشار اين بازار بکر، براي خود هستند.‏
اين برندها، با توجه به تبليغات استراتژيک خود، علاوه بر بارور كردن و تضمين بازار آتي فروش، از بازار فعلي که رگ حياتي انهاست نيز رويگردان نبوده و با تمام قوا در پي حفظ آن و منافع ناشي از ان هستندکه بعضا باعث بروز يکسري ناهنجار هايي شده اند.‏
در اين ميان بسياري از کالاهاي وارداتي بر مبناي نياز خانواده ايراني ساخته نشده است و عمدتا  با ساختار و بنيان خانواده در فرهنگ ايراني در مغايرت است.‏
اکثر محصولات وارداتي در سبد برندها، منجر به ايجاد  نياز کاذب مي شود و عمدتا کالاهايي هستند که درگذشته نه چندان دور، در فرهنگ مصرف ما، هيچ جايگاهي نداشته اند و يا مصرف آنها مختص گروه خاصي ازجامعه است.‏
متاسفانه برندهاي کره اي علاوه بر بلعيدن ثروت ملي، چپاول ارز و همچنين پديد آوردن مشکلات اقتصادي عديده، در يک اقدام وقيحانه، اقدام به تزريق نمونه  ضعيف شده ي فرهنگ بي بند و بار خود از نوع شرقي و درقالب هنري با نام " کارا اوکه" كرده اند.‏
بديهي است با توجه به اينکه اين فرهنگ مبتذل، در حال حاضر به صورت کنترل شده و با اخذ  مجوز هاي لازم از مبادي قانوني به ايران وارد شده است اما با ورود اين فرهنگ روکش دار که ماهيت اصلي آن بصورت ماهرانه اي مخفي نگاه داشته شده است در آينده ي نه چندان دور، جوانان کشورمان  را با چالشي بزرگ و باتلاقي مرگبار روبرو خواهد كرد.‏
تاکنون هميشه نگران ورود فرهنگ مبتذل غربي از مرزهاي غربي بوديم ولي هم اکنون ورود فرهنگ روکش دار شرقي از مبادي قانوني کشور، امري نگران کننده است.‏
تطميع، ترغيب، تهديد و ترعيب ، ابزاري جهت نيل به اهداف واردكنندگان هستند.‏
علاوه بر مورد تخلف برگزاري جشنواره هاي فروش از حساب جيب مردم ميتوان به کم اظهاري گمرکي محصولات که از يک طرف سود سرشار و امکان دامپينگ قيمت و از طرف ديگر کاهش درآمد هاي گمرکي دولت را به همراه دارد اشاره كرد.‏
بسياري از شرکتهاي وارد کننده برندهاي معروف، پس از در دست گرفتن بازار، اقدام به ورود برندهاي ديگري نظير بلومبرگ، هايسنس و مديا  و.... كرده اند که دقيقا اين برند ها را در همان شبکه مافيايي فروش که قبلا تدارک ديده اند با کمترين مقاومت و هزينه برندينگ به فروش مي رسانند.‏
اين کشور ها با فروختن فقط برندهايشان در ايران از انتقال تکنولوژي خودداري  كرده و فقط برند که يک مزيت رقابتي غير قابل کپي برداري است را به فروش مي رسانند.‏
رانت خواري مونتاژ بجاي توليد نيز علاوه بر کاهش درآمدهاي گمرکي دولتي و انجام اشتغال محدود مستقيم و همچنين عدم انتقال تکنولوژي از ديگر تخلف هاي نامرئي اين برندها است.‏
بهتر است همان افراد و انجمن هايي که در اين مافياي واردات نقش داشته و منفعت مي برند از اين رهگذر نيز نفعي به ملت و کشور ايران برسانند و با تحت فشار گذاشتن اين برندها، قدمي مثبت در جهت منافع ملت ايران بردارند.‏
پيرو مباحث اخير اقتصاد مقاومتي، در خصوص حمايت از توليد ملي و بحث ممنوعيت واردات اکثر روزرنامه ها و خبرگزاريها و سايت هاي خبري، به منظور حمايت همه جانبه، اقدام به چاپ و نشر گزارش، مقالات تخصصي و خبرهاي برگزاري همايشها و سمينارها درخصوص لزوم اعمال ممنوعيت واردات لوازم خانگي  كردند.‏
مستنداتي وجود دارد که نشان مي دهد اکثر اين روزنامه ها، از طرف شرکت هاي وارد کننده، تهديد به  لغو درج آگهي هاي تجاري خود در اين گونه روزنامه ها شده اند. قبلا نيز اشاره شد که اين برندها، تبليغات کلاني در روزنامه ها مي كنند و به نوعي رگ حياتي بعضي از اين مطبوعات و تامين مالي انها دردست اين شرکتها است که اين امر، به ميزان قابل توجهي به بايکوت خبري، منجر خواهد شد.‏
همچنين اين شرکتها در حوزه رسانه اي و در مواجهه با اصحاب رسانه، به منظور تطميع و ترغيب ايشان در جهت درج مطالب و اطلاع رساني مطالب درخواستي، اقدام به هديه دادن محصولات خود مي كنند!‏
شرکت هاي وارد کننده برندهاي خارجي در قدم هاي بعدي نيز از پاي ننشسته و با  ارايه کمک هاي مقطعي و شو گونه در قالب کمک هاي انسان دوستانه به انجمن هاي خاص و افراد نيازمند، سعي در نشان دادن چهره ي ديگري از خود، به عنوان حافظ منافع ملت ايران و بر تن کردن پوستين لباس حامي ملت ايران،براي سرپوش گذاشتن بر عمل چپاول بازار  لوازم خانگي ايران،داشته و دارند.‏
آنچه در اين کارزار نابرابر اقتصادي بين وارد کنندگان و توليد کنندگان صنعت لوازم خانگي، به عنوان يک گل به خودي به حساب مي آيد حمايت کورکورانه و همه جانبه ي بعضي انجمن ها و صنوف لوازم خانگي است که بعضا داراي کرسي تصويري و رسانه اي مقبولي هم هستند!‏
در صنعت لوازم خانگي ايران،چند اتحاديه صنفي وجود دارند که خود نشان از اهميت اين صنعت دارد ولي از طرف ديگر قدرت واحد و يکپارچگي در راستاي نيل به اهداف با زوال روبرو شده اند.‏
علاوه بر آن برخي شرکتهاي وارد کننده برندهاي خارجي با رخنه در اين مراکز قدرت و منابع تصميم گيري، از اين خلاء و چندگانگي سوء استفاده کرده و سران اين اتحاديه هم بصورت خواسته و يا ناخواسته در حمايت کورکورانه از آنان پرداخته اند.‏
به واسطه اين تبليغات کلان، تخلفات اقتصادي و حمايت هاي بي دريغ  بعضي نا آگاهان داخلي است که  برندهاي خارجي توانسته اند براي به چالش کشيدن بازار لوازم خانگي ايران  به انبار انبوه محصولات خود در انبار هاي  خصوصي خود نمايند تا درفرصت مناسب به تعقيب اهداف شوم خود بپردازند.‏
جداي از نتايج وخيم واردات بي رويه و لجام گسيخته برندهاي کره اي سر تا پا مسلح  که تا حدودي به آنها اشاره شد، مهمترين و مخرب ترين سربار منفي اين تاراج اقتصادي، پديده ي شوم تهاجم فرهنگي است که نسخه ي ضعيف شده ي آن در روکش پر زرق و برق برند، از مبادي قانوني کشور وارد شده و بدون مقاومت  مورد پذيرش خانواده ها قرار مي گيرد.‏
‏ اين برندها با استفاده از کليه ابزارهاي نوين رسانه اي و تبليغاتي، از آسمان و زمين، کوي و برزن، خيابانها وجاده ها، معابر و اماکن عمومي وخصوصي، علاوه بر تصرف فيزيکي بازار، اقدام به تسخير اذهان عمومي به منظور تزريق فرهنگ خود و در نهايت تضمين چندين نسل فروش در بازار ايران هستند.‏
آنچه 4 ستون يک صنعت پويا را تشکيل مي دهد گزاره هاي سرمايه، کار، توليد و مصرف است كه اين مهم به شکل تمام و کمال در صنعت لوازم خانگي ايران وجود دارد.‏
گزاره سرمايه گذاري و توليد به دليل گذر اين صنعت از دوران  انقلاب و جنگ که در نوع خود، بي رحم ترين  تحريم ها و ممنوعيت ها را تجربه کرده است عملا به يک  صنعت خودکفا تبديل شده است و شرکت هاي توليدکننده به نوعي واکسينه شده اند.‏
اين شرکت هاي باقيمانده واکسينه شده بعد از جنگ و قرارگرفتن در دوران شکوفايي نسبي اقتصادي، با نوسازي نسبي ناوگان توليدي، خريد تجهيزات و ماشين الات و همچنين در مواردي با انتقال تکنولوژي توليد، توانسته اند ظرفيت اسمي توليد کالاهاي اساسي و ضروري سبد لوازم خانگي را به پتانسيل تقاضاي اين بازار برسانند.‏
همچنين اين صنعت بعد از صنعت خودرو، يکي از اشتغال زا ترين صنايع به شمار ميرود.‏
‏ صنعت توليد لوازم خانگي با ايجاد اشتغال مستقيم و چندين برابر، اشتغال غير مستقيم (واحد هاي توليدي پايين دستي قطعات) بر خلاف صنعت مونتاژ، مي تواند نقش ممتازي را ايجاد اشتغال بازي كند.‏
اما اين صنعت در اين مرحله از زمان و با توجه به تحريم هاي خارجي،از طريق توليد انبوه،بايد وارد مرحله توانمند سازي شود و آنچه تضمين اين توليد انبوه و قوه محرک اين صنعت رو به رشد به شمار مي رود، انبوه تقاضاي ملي است که به حمدا... بصورت بالقوه وجود دارد.‏
آنچه در اين رهگذر به آن اشاره شد، بلاي خانمانسوزي است که به بدنه تقاضاي اين صنعت افتاده است و آن واردات برندهاي سرتا پا مسلحي است که به حق خود نيز قانع نبوده و هر روز  سهم کيک بزرگتري را از اين بازار طلب مي کنند. نقطه عطف اين مسير، حمايت هاي درست، کامل و به موقع دولت  در اعمال محدوديت و يا ممنوعيت واردات به منظور سوق دادن اين بازار مصرف به سوي کالاهاي توليد داخلي است که از آن به دوره توانمند سازي ياد مي شود.‏
پس از طي دوره توانمند سازي، ميتوانيم شاهد شکوفايي اين صنعت که مايه افتخار هر ايراني خواهد بود باشيم و هر محصول توليدي، سفير شايسته ي فرهنگ،هنر و اقتدار صنعتي اين مرزو بوم  باشد.‏



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |