مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی- اخیراً سند راهبردی دفاع ملی پنتاگون، تهدیدات پیش روی آمریکا را چین، روسیه و ایران شناسایی و بر لزوم بازدارندگی در مقابل این تهدیدات، بر ضرورت ایجاد سیستم یکپارچه دفاع موشکی با مشارکت متحدان منطقهای آمریکا برای مقابله با توانمندیهای هستهای، موشکی و پهپادی ایران تاکید کرد. این آشکار میکند که زیر پوست سیاست مماشات فعال تیم بایدن با جمهوری اسلامی روی دیگری هم وجود داشته که در کوتاهترین زمان ممکن به انزوای کامل جمهوری اسلامی و شکست راهبردی تیم سیاسی دولت سیزدهم انجامیده است.
درحالی که در گزارش اخیر اوپک در خصوص تاثیر تحریمهای فروش نفت ایران در ۱۰سال گذشته اعلام شده است: «ایران با اجرای تحریمهای نفتی، بیش از ۴۵۰میلیارد دلار درآمد از دست داده است»،همراه با اعمال تحریمهای آمریکا و انگلیس، اتحادیه اروپا ظرف یک ماه اخیر، دو بار بسته تحریمی علیه جمهوری اسلامی تصویب کرده، احتمال صدور قطعنامه ضد جمهوری اسلامی در نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مسائل پادمانی با ارائه پیش نویس توسط آمریکا و تروئیکای اروپا افزایش یافته، شورای حقوق بشر سازمان ملل به دلیل وخیم شدن وضعیت حقوق بشر در ایران، سوم آذر نشست ویژهای برگزار میکند. هرچند حمایتهای اخیرا در حال گسترش دولتهای غربی از جنبش تحولخواهی داخل ایران، را میتوانیم نتیجه ابتکارات اخیر ایرانیان معترض خارج از کشور بدانیم ولی واقعیت این است که این کار در زمینه ضعفهای مفرط سیاست خارجی و انزوای بیش از حد جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
پس از پیروزی حزب لیکود در اسراییل و بهویژه به دلیل تحرک سیاسی نتانیاهو، با شدت یافتن شرایط منفی روانی همچنین گفتمانی در کیفیت روابط بین المللی جمهوری اسلامی با دنیای غرب، غرب آسیا، خاورمیانه بهویژه در مذاکرات هستهای، تغییرات بسیاری ایجاد و گرایش منفی روابط با آمریکا هم سنگینتر خواهد شد. نمود این تحولات میتواند تشدید حساسیتهای امنیتی کشورهای خاورمیانه، احتمال تبدیل درلحظه آن به بحران امنیتی، تنشهای نظامی و درنهایت تبدیل آنها به جنگ تمام عیار نوین در منطقه باشد. نکته قابل توجه در این میان حضور فعال سایر بازیگران منطقه بهخصوص همسایگان در تنشهای آتی است. تشدید امنیتی محیط منطقهای اطراف ایران مانند انفجار در استانبول را میتوان کمترین نتیجه این تحولات دانست.
با عدم موفقیت بانکهای روسی پس از جدا شدن از سیستم پیامرسان مالی سوئیفت در اوایل سال جاری، روسیه برای اتصال بانکی مجدد به سوئیفت درخواست داده است که ضعفهای اقتصاد روسیه را یکبار دیگر آشکار میکند با این حال در یک اشتباه استراتژیک مدتهاست جمهوری اسلامی به نوعی خود را در جنگ اوکراین، در کنار روسیه تعریف میکند. حسینی، عضو اتاق بازرگانی گفت: «سفیر ایران در قطر از توافقهای بین این دو کشور خبر داد و حتی وزیر راه و شهرسازی به قطر سفر کرد اما در عمل این تفاهمها به نتیجه نرسید و عملیاتی نشد». پس از ماهها وعده پذیرایی از توریستهای جام جهانی فوتبال توسط مسئولان بهخصوص رئیس دولت، ضرغامی گفت:«قطر اجازه جذب گردشگر جام جهانی به ایران را نداد.» هرچند که با سفر مقامهای سازمان بینالمللی انرژی اتمی برای پاسخ دادن به ابهامات موافقت شده با وجود این در نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین، احتمال اینکه به دلیل عدم همکاری مناسب با آژانس قطعنامهای انتقادی علیه ایران تصویب کند کم نیست. به دلیل ادامه شکست روسیه در نهمین ماه حمله به اوکراین، اکنون روسها بسیار منزوی شده و حمایت واقعی و موثری حتی از چین دریافت میکنند پس احتیاج مبرم به حمایتهای همهجانبه جمهوری اسلامی پیدا کردهاند ولی این تغییر شرایط در سیاست خارجی جمهوری اسلامی نمودی ندارد بلکه در همان جو یکطرفه قبل از تضعیف روسیه در جنگ اوکراین باقی مانده است. در حالی که یک هییت تجاری ۱۲۰نفره روسی در تهران مشغول رایزنیست ولی طبق روال قبلی اینگونه سفرهای روسها، انتظار از بهبود واقعی روابط تجاری فیمابین به آرزویی دست نیافتنی برای وزارت خارجه تبدیل شده است. نمونه های فراوانی اینچنینی، ضعفهای دیپلماتیک وزارت خارجه را آشکار میکنند که انطباق با شرایط دایما متحول کنونی را غیرممکن کرده و درعمل به زیان منافع ملی ایران است.
انعکاس این تحولات در داخل کشور را در رفتارهای اخیر فعالان اقتصادی و بازارهای ایران به صورت تشدید فضای ابهامات و ناپایداری بازارها میتوان مشاهده کرد که بهویژه در افزایش قیمت ارزهای خارجی آشکار شده و در آینده هم ادامه خواهد داشت. در همین حال در شرایط کنونی که ناتوانی و سردرگمی مفرط دولت سیزدهم، امید به بهبود اوضاع را از بین برده و اعتراضات تحول خواهان داخلی به ماه سوم خود وارد شده، میتوان گفت که جمهوری اسلامی بدون رفع مشکلات بهویژه با تشدید انواع تنشهای اجتماعی داخلی، خود را در ضعیفترین شرایط قرار داده و در نهایت ضعف، با تحولات انجام شده در منطقه روبرو خواهد شد. این وضعیت به هیچوجه با منافع ملی ایران همخوانی ندارد. لذا اکنون ضرورت انجام گفتگوی حاکمیت با غیرخودیها و رسیدن به توافق محکم با آنها به مبرمترین وظایف حاکمیت تبدیل شده است. بدیهیست انجام این گفتگوها قبل از تامین پیشنیازهای آن مانند: عقبنشینی حاکمیت از مواضع افراطی قبلی، اعلام عفوعمومی، عذرخواهی جدی از آسیب دیدگان و تامین رضایت آنها، استعفای دولت ناتوان کنونی، بسیار بعید به نظر میرسد. همچنین اگر نمایندگان مجلس نتوانند بهفوریت اقدامات موثری در جهت اصلاحات اساسی اقتصادی-اجتماعی کشور و سلب اعتماد از دولت انجام دهند نخواهند توانست در پروسه تحولخواهی نوین کشور نقشی داشته باشند.
دولت سیزدهم سرمایه اندک اجتماعی ناشی از کمترین رای تاریخی که در انتخابات ریاست جمهوری به دست آورده بود را در مدت یک سال از دست داده، اکنون نمیتواند حداقل وظایف اجرائی دولت را ادامه دهد بهخصوص که فاصله بسیار آن از ویژگیهای خاص قرن بیست ویکم و پیشرفتهای تکنولوژیک، فاصله عمیقی بین دولت و اکثریت مردم بهویژه جوانان ایجاد نموده که اکنون غیرقابل تحملتر از گذشته شده پس ادامه موجودیت آن جز اینکه با خود نظام را به قهقرای فقدان مشروعیت بکشاند، نتیجه دیگری ندارد. نمود خشم طولانی موجود در اکثریت جامعه که با خلاقیت جوانان معترض و الگوهای نوین انقلابی جوامع قرن بیست و یکمی کامل گشته به اندازهای عمق پیدا کرده که در آستانه ماه سوم اعتراضات، با سیاستهای انفعالی و برخوردهای تاریخ گذشته دولت، حداقل به این زودیها قابل رفع هم نیست.
از حافظ یادی کنیم:
چو غنچه گرچه، فروبستگیست کارِ جهان / تو همچو بادِ بهاری، گرهگشا میباش
مریدِ طاعتِ بیگانگان، مشو حافظ / ولی معاشرِ رندانِ پارسا میباش
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه