جمعه 31 فروردین، 1403

کدخبر: 129926 17:53 1399/11/01
گروه های فشار دست از بورس بردارند!

گروه های فشار دست از بورس بردارند!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
گروه های فشار دست از بورس بردارند!

گروه های فشار دست از بورس بردارند!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

مهدی نظیفی،تحلیل گر اقتصادی

درحالی که این هفته ریزش بازار بورس به کف قیمتهای ماههای ابتدایی سال نزدیک می شد هنوزهم دولتمردان و سیاسیون بدون توجه به ریزشهای بورس و سایر بازارها، بدون ارائه راه حل سازنده، به دعواهای سیاسی خود ادامه دادند تا از این فضای گل آلود حداکثر استفاده را بکنند تا از یکسو شرکای اقتصادی آنها به خرید انبوه سهام ارزنده شرکتها در بورس به پایین ترین قیمتهای باورنکردنی بپردازند و از دیگرسو سایر رفقایشان به بهره برداری سیاسی از این فضا برای کوبیدن رقبای سیاسی و اقتصادی خود با انواع تحلیل های غیرکارشناسی در بازارها مشغول شوند. تمام این اقدامات در جهت منافع گروههای خاص قدرتمند دارای پشتیبانی قوی ثروتهای بادآورده بی انتهاست که اتفاقا همه مجرمین و متهمین اقتصادی هم از میان یا حاشیه امن همین گروهها سردرمی آورند که برای رفع عطش سیری ناپذیر جمع ثروت، همه را بازیچه دست خود و همه چیز را سیاسی می کنند تا روی آن موج سواری سیاسی سپس از آن بهره برداری مالی کنند و برای ورود در هیچ عرصه ای حتی جان مردم ابایی ندارند.

اکنون آنچه میان دعواها مغفول مانده، ضررهای هنگفت سهامداران خرد است که با توصیه همه جناحهای حکومت برای تقویت بورس، به سرمایه گذاری در بازار بورس پرداختند و ظرف چند ماه با سرقت سازمان یافته سرمایه خود روبرو شدند. سرمایه های خرد مردم که بدلیل کاهش روزافزون ارزش آن نه به درد خرید مسکن می خورد و نه درد دیگری را از آنها دوا می کند اگر بخاطر خرید سهام در بورس قفل نمی شد شاید می توانست از دیگر روشهای سرمایه گذاری، بخشی از مشکلات خانواده آنها را حل کند. پس سهامداران با تجمعهای هر روزه خود نشان دادند که این وجوه، تمامی هست و نیست آنهاست و از پیگیری نتیجه اعتماد اشتباه خود عقب نخواهند نشست.

اوج اظهارنظرهای غیرکارشناسانه و مداخله گرانه، مربوط به افرادی بود که نه مسئولیتی در اقتصاد کشور دارند و نه اصولا برای اقتصاد کشور کاری بلدند که بکنند. فقط اظهارنظرهای آنها بدلیل استفاده از تریبونهای در سطح کشور می تواند در بازارهای حساسی مانند بازارهای بورس، ارز، طلا و ... موجهای نوسانی ایجاد کند. حداد عادل یکی از شخصیتهای فرهنگی و سیاسی موثر در کشور گفت: «کم کاری و بی تدبیری و ناهماهنگی درونی دولت را همه می‌بینند و وقتی این گفت و گوهای اقتصادی تلویزیون را می بینم از مردم خجالت می‌کشم چون یک روز بحث گوشت و یکی روز فولاد و و روز دیگر بحث بورس است و روی هرچه دست می‌گذاریم، می‌بینیم که هم کم‌کاری و هم بدکاری و هم ناهماهنگی است. دشمنان می‌خواستند مردم گرسنگی بکشند تا در خیابانها شورش کنند. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی ‌‌مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند».

ایشان که تحصیلات در زمینه فیزیک و فلسفه با اشتغال فرهنگی دارند، ولی در بازارهای ارز، سکه، بورس، معادلات پولی و مالی، فولاد، گوشت اظهار نظر و قضاوت می کنند، اگر با کارشناسان اقتصادی مشاوره کرده چرا به ایشان نگفتند در حال حاضر بانکهای امریکایی، اروپایی در ایران شعبه ای ندارند که فعالیت پولی مالی داشته باشند، اگر هم وجوهی مبادله کنند بانک مرکزی و سایر سازمانها آنرا رصد می کنند و قابل پیگیری است. به ایشان توصیه می کنیم شاید بهتر باشد بجای قضاوت کردن در امور اقتصادی، به گروههای دارای ثروتهای انبوه که در همه بازارها از جمله بازار گوشت، حضور دارند برای کمک به مردمی که گرسنگی می کشند، نصیحت یا درخواستی برای ارزان کردن گوشت وسایر اقلام مایحتاج، بکنند شاید این گروهها قدری از فشار گرانی ها بکاهند. همچنین مدتی از رانتخواری و دخالت در بازاربورس، فولاد و..... دست بردارند تا مردم نفسی تازه کنند. البته شاید هم لازم باشد ایشان بیشتر وقتشان را در کار فرهنگستانی خود صرف کنند، دقت بیشتری در مسئولیت خود داشته باشند تا مثلا «شکرگزار» را «شکرگذار» ننویسند. ظاهرا ایشان تمام مشکلات سیاسی خودشان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می‌اندازند چون نفستان از جای گرم درمی‌آید و از زخم‌های کاری اقتصادی، که بر تن اکثریت مردم نشسته، خبر ندارند. اکثر مشکلات مردم را کسانی بوجود آوردند که بدون داشتن دانش و تجربه اقتصادی در مصدر سمت های حساس می نشینند یا به رایگان از تریبون‌های پرمخاطب در اختیارشان، در مورد مشکلات اقتصادی مردم اظهار نظر یا دستور اجرایی صادر می کنند.

در بازاربورس در نیمه دوم دی ماه 99 از دیدگاه بنیادی و بررسیهای تکنیکالی، پس از رفع ریسکهای سیستماتیک و با ارائه گزارشهای فصلی مثبت تعداد زیادی از نمادها، امید می رفت شاخصها در یک فضای آرام به تدریج با رشد خود فضایی امیدوارکننده در بازار حاکم کنند. ولی بخاطر دعواهای جناحی سیاسیون، تحرکات به اضافه دستکاری های زیادی در نمادهای بزرگ شاخص ساز برای ایجاد امواج هیجان و ترس از ریسکهای واهی در سهامداران تازه وارد، مشاهده می شود که موجب: ایجاد ترس در سهامداران، نوسانات و نزول شاخصهای بورس است. هدف، ایجاد فشار برای فروش سهام ارزشمند به بهایی اندک به همین گروهای خاص است که بدلیل ثروت بیکران خود در هر بازاری حضور دست بالا دارند. متاسفانه مدیران بورس هم در مقابل این گروههای فشار و تخلفات آنها تاکنون منفعل و تسلیم محض بودند. این گروهها بازیهای سیاسی مجلسیان نورسیده را هم به سمت منافع خودشان کانالیزه می کنند بطوری که در نهایت حتی تحقیق و تفحص از بازار بورس بیش از دو ماه گرفتار در پیچ و خم کمیسیونهای مجلس، را منحرف کردند که طبق روال قبل در نهایت هم به نفع آنها تمام خواهد شد.

اکثریت قریب به اتفاق شرکتهای بورسی، ارزنده و حتی بعضا پایین تر از ارزش ذاتی قیمت سهام خود هستند. نمادهایی چون: لپارس، خمحركه ، حكشتي ، خگستر، کچاد ، ثشاهد ، خپارس ، ختوقا ، خزاميا ، وليز ، شتران ، شپنا ، وملی ،غگل ،وساپا، غسالم  بین 70 تا 80 درصد از سقف تاریخی امسال خود اصلاح داشته اند. در پی نزول ساختگی شاخصها، حقوقی های بورس به همراه عوامل تحت پوشش افراد حقیقی، خریدهای پرحجم از سهام شرکتها به ویژه سهام نمادهای بالا داشتند. پس برای دستیابی به فروش سهام خریداری شده خود لازم است در بهمن ماه با توقف نزول شاخصها و تغییر روند در بازار بورس، نتیجه کار خود را برداشت کنند.

در آخرین روز دی ماه رییس سازمان بورس استعفای خود را به وزیر ارائه کرد. در متن استعفا آمده: «بدنبال توسعه بازار بودم اما متاسفانه به دلیل فراهم نشدن شرایط اعلامی و به واسطه اقدامات سیاسی و ورورد غیر حرفه ای و بیش از حد اشخاص و مسئولین به مباحث بازار سرمایه و افت خیز شدید شاخص کل بورس تهران هیچگاه دیده نشد.»

سابقه قبلی بازار نشان داده حتی پس از موج کاهشی نسبتا پایدار هم احتمال بازگشت شدیدتر التهابات صعودی در بازار بورس وجود دارد. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اقتصادی حداکثر در چند ماه آتی، روند متغیرهای کلان همچون نقدینگی، تورم، مشکلات ارزی کشور، در کنار افزایش احتمال برقراری روابط تجاری با ثبات با سایر کشورها، در نهایت فشار قانون طبیعت بازارها، بورس را در کانال درست خواهد انداخت. روندهایی که نه عمدتا ناشی از تغییرات سیاسی آمریکا و اروپا، بلکه در ساختارها و سیاستگذاری‌های داخلی ایران ریشه دارند. آنچه اهمیت دارد این است که مسئولان دولتی، افراد و موسسات اقتصادی حکومتی خارج از دولت، که در مجموع بیش از 80 درصد بازار بورس را در اختیار دارند و از آن مهمتر کاسبان تحریم، از اصرار بر مقاومت در برابر این تغییرروندها دست بردارند و راضی شوند سهامداران خرد و مردم هم از این بازارها نفعی ببرند. در صورت مقاومت غیرمعقولانه و ادامه فشارهای قبلی و اکتفا به قربانی کردن مسئولان رده پایین، بدیهی است که با همراه شدن تبعات فشارهای معیشتی غیرقابل تحمل موجود بر اکثریت مردم به ویژه دهکهای پایین، باید منتظر تبعات وسیع اجتماعی آن و برخوردهای بیشتری از نوع برخوردهای خارج از کنترل سالهای اخیر باشیم.

از شعر حافظ یاد می کنیم:

بس تجربه کردیم در این دیر مکافات  /  با دردکشان هر که درافتاد برافتاد

گر جان بدهد سنگ سیه لعل نگردد  /  با طینت اصلی چه کند بدگهر افتاد



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |