مسعود جعفري جوزاني در مراسم چهاردهمين "جشن حافظ" از برخي از افراد که به زعم او ترمز سينما را کشيدهاند، خواست تا پايشان را از روي ترمز بردارند تا سينما بتواند به راه خود ادامه دهد.
به گزارش مهر، چهاردهمين "جشن حافظ" شب گذشته پنجشنبه 22 خرداد ماه با حضور اهالي سينما، تلويزيون و موسيقي در تالار وزارت کشور برگزار شد.
در ابتداي اين مراسم که با يک ساعت و بيست دقيقه تاخير در ساعت 20:25 دقيقه برگزار شد، بهاره کيان افشار بازيگر سينما و تلويزيون با خواندن متني به حاضران خيرمقدم گفت.
علي معلم دبير اين جشن با تبريک ولادت حضرت صاحب زمان (عج) گفت: خوشحالم که پس از گذشت 3 سال، توانستيم چهاردهمين جشن حافظ را در شب تولد امام زمان (عج) برگزار کنيم. امشب اکثر دوستان هنرمند در اين مراسم حضور دارند و از اينکه با قدم هاي خود بازگشت اين جشن را مزين کرديد سپاسگزارم.
وي با اشاره به اين مطلب که سه سال است جشن حافظ برگزار نشده است، توضيح داد: با توجه به اينکه حجم بالايي از آثار سينمايي و تلويزيوني در اين سه سال توليد شده اگر مي خواستيم همه آثار را داوري کنيم، بايد 180 فيلم سينمايي و 170 سريال را داوري مي کرديم که اين خود کار بسيار سختي بود. به همين دليل تنها آثار توليد شده در سال هاي 91 و 92 داوري شد.
پس از صحبت هاي کوتاه معلم، رضا يزداني غزلي از حضرت حافظ را براي اولين بار روي صحنه اجرا کرد.
در ادامه مراسم، کليپي با مضمون "کوروش کبير" پخش شد. سپس مسعود جعفري جوزاني روي صحنه آمد تا جايزه بهترين فيلمنامه مجموعه تلويزوني را اهدا کند. او در ابتدا گفت: در چنين جشن هايي معمولا زياد صحبت مي شود، اما من تنها مي خواهم به کساني که پايشان را در اين سينما روي ترمز گذاشته اند، بگويم که پايشان را از روي ترمز بردارند.
جوزاني جايزه بهترين فيلمنامه را به مصطفي رستگاري براي نگارش سريال "راستش را بگو" اهدا کرد. رستگاري بعد از دريافت جايزه خود گفت: افتخار دارم که اين جايزه را از دست بزرگمرد سينماي ايران دريافت مي کنم. همچنين خوشحالم که اين سريال هرچند با 300 دقيقه سانسور روي آنتن رفت، اما توانست جايزه بهترين فيلمنامه را دريافت کند.
تيتر 2- نيم تاي پايين
رفتن نصيريان به دادگاه گريه کوشکجلالي را درآورد
عليرضا کوشکجلالي در آستانه اجراي نمايش تازهاش از سونامي بزرگ فاصله تئاتر و تماشاگر سخن گفت و از اينکه پاي علي نصيريان به عنوان يکي از اسطورههاي تئاتر ايران به دادگاه باز شده است، اظهار تاسف فراوان کرد.
به گزارش ايسنا، اين کارگردان تئاتر که به زودي نمايش "سيستم گرون هُلم" را به صحنه ميبرد، درباره اجراي اين اثر گفت: اين نمايش سال 2003 در اسپانيا اجرا شد و مانند نمايش "خداي کشتار" در تئاتر اروپا و جهان معروف شد. داستان آن درباره مسئله بيکاري و شغل در اروپا و تمام جوامع است اما اين بهانهاي است که به طرز خشن و طنزآلود، روابط انسانها مطرح شود که براي رسيدن به هدفشان تا کجا بايد پيش بروند.
کارگردان "خداي کشتار" اضافه کرد: داستان "سيستم گروه هلم" را يک روانشناس سوئدي به شکل دقيق پياده کرده و سيستم مخوفي را به شکل طنزآلودي به تصوير کشيده است و من از مدتي پيش براي اجراي اين کار برنامهريزي کردم و به ايران آمدم. اين نمايش در ژانر "خداي کشتار" است.
اين کارگردان تئاتر ايران که سالهاست در آلمان زندگي ميکند، ادامه داد: در اروپا سه نسل شاهد تماشاي نمايشنامههاي مردمي هستند. اين نوع تئاترها در اروپا ستون فقرات آن کشور محسوب ميشوند.
کوشک جلالي که روز 21 خرداد ماه در نشست خبري نمايشش در تئاتر شهر سخن ميگفت، افزود: در شهر کلن آلمان 60 الي 70 نمايش در شهرها اجرا ميشوند و 80 درصد بيننده آن مردم عادي هستند. به همين دليل هم تئاتر در آن جا رشد ميکند اما متأسفانه من در ايران ميبينم که تئاتر مخصوص قشر خاصي از مردم است. تئاترهايي که در ايران به نام گلريز مرسومند و قشر مردم آن را ميبينند در اروپا طوري اجرا ميشود که سه نسل بيننده آن هستند، اما در ايران چند تئاتر را به من نشان دهيد که قشر روشنفکر، سوپر روشنفکر و مردم عادي از آن خوششان بيايد.
کارگردان نمايش "ابراهيم آقا و گلهاي قرآن" تصريح کرد: به نظر من بزرگترين معضلي که مردم را در برگرفته و ما را به سراشيبي و دره عميقي بين تئاتر و مردم ميبرد، همين است. به همين دليل سعي کردم بخشي از تئاتر مردمي را که مردم بتوانند به راحتي با آن ارتباط برقرار کنند و راضي از سالن بيرون روند، به تصوير بکشم که متأسفانه اين نوع تئاترها تنها شش درصد در ايران وجود دارد و به عقيده من فاصله مردم از تئاتر، يک سونامي بزرگ است.
او در پاسخ به اين پرسش که چند درصد اين نمايش در ايران قابل اجراست؟ بيان کرد: دوست ندارم وارد جزئيات آن شوم اما سعي کردم اين نمايش با عرف جامعه هماهنگ باشد زيرا هر جامعهاي عرف خودش را دارد و من به آن احترام ميگذارم. با توجه به مشکلات و محدوديتهاي جامعه سعي ميکنم خميرمايه نمايش را تا جايي که بتواند حرفش را بزند، به تصوير بکشم.
جلالي همچنين درباره انتخاب بازيگران نمايش "سيستم گرون هُلم" گفت: در اصل نمايشنامه، سه بازيگر مرد و يک بازيگر زن وجود دارد اما در اجرايي که در کشور آلمان داشتيم، بنا بر موقعيت ترجيح دادم که از دو بازيگر مرد و دو بازيگر زن استفاده کنم.
کوشک جلالي همچنين درباره اسم اين نمايشنامه بيان کرد: اين نمايش تقريبا مستند است و اولين باري که آن را خواندم، دچار سردرگمي ذهني شدم و هر چه بيشتر ميخواندم سردرگميام بيشتر ميشد و سوالات بسياري در ذهنم بوجود ميآمد.
اين مترجم تئاتر يادآور شد: اين متن را سه سال پيش ترجمه کردم و به دست نشر "قطره" سپردم که متأسفانه تاکنون موفق به دريافت مجوز چاپ نشده است. با ورود آقاي روحاني و حضور آقاي جنتي خوشحال شدم که اين کتاب چاپ شود اما به نظر ميرسد همچنان درها بسته است.
کارگردان "خداي کشتار" در ادامه اين نشست با اشاره به ماجراهايي که براي اجراي نمايش "تانگوي تخممرغ داغ" پيش آمد، اظهار کرد: هنگامي که خبرها را خواندم و متوجه شدم پاي علي نصيريان به دادگاه باز شده است، گريهام گرفت که چرا بايد اسطوره تئاتر کشورمان پايش به دادگاه کشيده شود. واقعا دارد چه بر سر تئاتر ما ميآيد؟!
کوشک جلالي اضافه کرد: در کشوري مانند آلمان اگر دولت کمکش را به تئاتر قطع کند، تئاترش به زمين ميخورد حالا حساب کنيد در ايران اگر عشق و علاقه بازيگران و تهيهکنندگان و ... نباشد، تئاتر نابود ميشود. اگر دولت همين کمکهاي اندک را هم نکند، پس نسل جديد تئاتر بايد کجا بروند؟! حالا ما قديميترها پوستمان کلفت شده است و به کارمان ادامه ميدهيم اما اين اتفاق واقعا وحشتناک است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه