سجاد بهزادي -روزنامهنگار:كشور ما سالهاست كه ميخواهد از بحرانهاي مختلف سياسي،اجتماعي واقتصادي عبور كند تا به توسعه برسد، ناگهان كرونا از راه رسيد و شد «قوز بالا قوز»؛ كساني كه از ظرفيتها وچالشهاي كشور براي رسيدن به توسعه، آگاهي كاملي ندارند ميتوانند اپيدمي ويروس كرونا و برنامهريزي كشور جهت مقابله وبرونرفت از اين چالش را، يك مصداق آشكار فرايند توسعه كشور بدانند.
در حقيقت گاهی باید محک خورد تا «ببینیم چند مرده حلاجیم». میدان کرونا برای همه دولتها و ملتها در سراسر جهان «محک تجربه» است. یکی سیهروی میشود و دیگری سفید روی؛ به قول حافظ شیرازی«خوش بود گر محک تجربه آید به میان/ تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»؛ برای برخی از بحرانها و پدیدهها، تا «محک تجربه» نباشد مانند طبل توخالی، داد و فریادها بلند است.
امروز كه بهار ۱۴۰۰ هم تمام شده است آمارهای یک سال ونيم گذشته به دنبال عملکردمان در مورد کرونا ، پیش چشم ما قرار دارد. دولت-ملت در ایران اگر چه به معنای واقعی خود شکل نگرفته است اما در مواجه با کرونا محک جدی خورد و مشتمان در بسیاری از موارد بازشد.
كرونا مشت چند صدايي ما را براي رسيدن به توسعه باز كرد؛ درحالي كه لازمه پرداختن به توسعه، داشتن صدايي واحد بر سر اصول توسعه است، ما نشان داديم اهل اين حرفها نيستيم. مگرقرار نبود سلامتی و جان مردم محل تنشهای سیاسی و چندصدایی نباشد!
وقتی وزیر با رئیس دولت بر سر وضعیت کرونا چالش دارد مردم چگونه امید به همدلی جهت حل بحران داشته باشند، چالش وزیر بهداشت مملکت با مجموعه دولت به جایی رسیده بود که رئیس دفتر رئیس جمهور عملکرد وی را «ریاکارانه» میخواند و وزارت بهداشت را به ریاکاری متهم میکند و میگوید «مردم شاهد و ناظر رفتارهای ما هستند و دوگانگیها و رياكاریها را تشخيص میدهند.» از طرفی وزیر هم معتقد است «عدهای از کرونا و مرگ مردم هم استفاده سیاسی میکنند.»
كرونا مشت كمفرهنگي عدهاي از ما هم را باز كرد و تنها دولتها نيستند كه در بحران كرونا رفوزه شدهاند. مگر براي رسيدن به توسعه نبايد فرهنگ توسعه در جامعه وجود داشته باشد؟ همیشه روزگار مدعی بودیم ملت بافرهنگی هستیم و ریشه در فلان جای تاریخ داریم.
اما کرونا مشتمان را باز کرد، کجای فرهنگ ما بوده است که افراد درحالی که میدانند تست کرونای آنها مثبت بوده است بار سفر را میبندند و به مسافرت میروند، حالا اگر با تست مثبت کرونا ناچار بودند برای لقمهای نان و نیازمندیهای ضروری زندگی و کار از قرنطینه بیرون بروند ملامتی نیست؛ اما چندي پيش سخنگوی ستاد کرونا اعلام کرد «متاسفانه در ایام نوروز امسال بیش از ۱۵ هزار نفر با وجود تست مثبت کرونا به مسافرت رفتهاند.
این افراد علیرغم آنکه میدانستند بیمار هستند به مسافرت رفتند و قطعا بیماری را به سراسر کشور منتشر کردند. این افراد را شناسایی کردیم و کد ملی آنها را داریم و این اقدام آنها پایمال کردن حقوق دیگران است.
كرونا مشت بياخلاقي ما را نيز باز كرد. مگر اين نيست كه براي رسيدن به توسعه بايد قبل از هر چيز اخلاق داشت؟ مگر نمیگفتیم ایمنی گلهای خیانت به جامعه و برخلاف اخلاق پزشكي است؟ نظریه ایمنی گلهای يعني ابتلای ۲۵ میلیون ایرانی به کرونا و فروكش كردن اين اپيدمي، بدون نياز به واكسن.
اكنون مجموع بیماران کووید۱۹ كه به صورت رسمي در کشورشناسايي شدهاند به بيش ازسه میلیون نفر رسیده است.همه كارشناسان بر اين باورند كه تعداد مبتلايان بسيار بيشتر از اين تعداد است و کروناییهای زيادي نيز بدون علائم هستند، با اين حساب بهار كه تمام شد.اگر تابستان پیش رو نتوانیم جمعیت بالایی را در کشور واکسینه کنیم، جامعه خود به خود، پس از مرگ وميرهاي فراوان به ايمني گلهاي نزديك میشود.
كرونا نشان داد كه ما در امر توسعه نميتوانيم از ظرفيت انساني خود به صورت كامل استفاده كنيم. مگر قرار نبود به کادر درمان توجه داشته باشیم؟ روزهاي نخست كرونايي بسياري از پرستاران ميرقصيدند و روحيه بيشتري داشتند. آنها امروز ميبينند پرستاران در بيشتر كشورها ، دغدغههاي معيشتيشان كمتر است و حتي مدتها پيش واكسنهاي كروناي خود را دريافت كردهاند؛ اما اين جا پرستاران همچنان در اضطراب شغلي بسر ميبرند.
به تازگي رئیس هیئت مدیره نظام پرستاری تهران، از مهاجرت ماهانه ۵۰۰ پرستار ایرانی به خارج از کشور خبر داد و اين آمار بسيار وحشتناك است.او گفت اغلب پرستاران ایرانی به کشورهای آمریکای شمالی مثل کانادا، و سوئد در اروپا و همچنین برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس مهاجرت میکنند.
كرونا نشان داد كه ما در امر توسعه نميتوانيم متوازن حركت كنيم و خسارتهاي زيادي به پيرامون وارد ميكنيم. اگر بخش از مشكل جامعه ترميم مي شود جاي كم تر برخوردار و محروم، آسيب فراوان مي بينند. مگر قرارمان اين نبود بر اساس شعار انقلابي محروميت زدايي وعدالت خواهي، در زمان بحران ها گروههای فقیر و کمدرآمد جامعه متحمل سختي هاي زيادي نباشند وآنها را مورد حمایت قرار دهیم.
اما بحران كرونا از راه رسيد و بيشتر همان طبقه را هدف قرار داد. اندك درآمدشان را تخته كرد و به دليل ناتواني در تهیه تغذيه مناسب، آسيب پذيرترين اقشار كرونايي جامعه شدند و يارانههاي دولتيشان هم دردي دوا نميكند.
كرونا مشت ما را در بيعدالتي هم باز كرد.توسعه وقتي شيرين است كه عدالت در آن يك اصل باشد. بعد از ۴۲ سال از عمر انقلاب قرار نبود نابرابری وبي اعتمادي همچنان مهمترین مسئله در جامعه ایران باشد. اکنون تعداد زیادی در جامعه نگران هستند كه واكسن كرونا هم مانند دیگر منابع کشور ناعادلانه توزيع شود.
بنظر می رسدآن بخش هايي كه توزيع منابع در جامعه انجام مي دهند تا کنون كار خود را درست انجام نداده اند و همچنان بيشتر مردم احساس ناعدالتي به خاطر نابرابري دارند.
كرونا مشت ما را باز كرد تا بدانيم در انزوا هيچ كاري را نمي توان به درستي پيش برد.همينطور كه توسعه بدون سرمايه گذاري خارجي و ارتباط با ديگر كشورهاي جهان امري بيهوده است. کرونا مشت کسانی را باز کردکه یک روز تحریم ها را کاغذ پاره می دانستند و هیچ تدبیری وباوری برای جلوگیری از آن نداشتند؛ تا امروز بهانه ای باشد برای ناتوانی در انتقال منابع ارزی و خرید واکسن.
این تفكرهنوز هم در بخشهای مهمی از سیستم، دست غالب دارند و فرصت طلباني هستند كه از تحریم ها حمایت می کنند.نشانه بحران انزوا همين بس كه با هزار تلاش والتماس، تازه از ما قبول كرده اند كه منابع خودمان در عراق مستقيم براي تهيه واكسن كرونا به كشور توليد كننده منتقل شود.
دیدید کرونا مشتمان را باز کرد؟ ما که مدعی مدیریت جهانی بودیم در مدیریت بحران کرونا درمانده شدیم. بسیاری از کشورها مدیریت و درمان کرونا را تمام كرده اند وافراد بدون هيچ منعي مي توانند در ورزشگاه ها و اماكن عمومي و محيط هاي باز حضور پيدا كنند. اما مدیریت ما آنگونه شده است كه همان ذره دوز واكسني كه در اختيار داريم هم به درستي تزريق نمي شود.
يك روز گفته مي شود ۹۰۰هزار دوز واکسن کرونا گم شده است و روزي ديگر دل انسان از افراد مسن بالاي ۷۰ سال اين مملكت كباب مي شود، وقتي كه براي تزريق واكسن در صف هاي بهم فشرده ونامنظم ساعت ها با كمرهاي خميده مي ايستند.
ديديد کرونا مشتمان را باز کرد و و روزها پشت سرهم مي روند وافراد بيشتري ميميرند وما هنوز در زمانبندي واكسيناسيون جامعه آمار درستي ارائه ندادهايم. دقيقا شده است مانند برنامه توسعه ۴ساله؛ ۵ساله و۲۰ساله كشور؛ كه هيچ كدامشان طبق زمان خودش پيشرفت ندارد وچشم انداز روشني براي آنها در دست نيست.
مگر نگفتید مردم یکسال مردن عزیزان شان را تحمل کنند و تا بهار سال جاري حتما واکسن به قدر کافی در اختیار کشور قرار میگیرد.امروز بهار تمام شده است. رئیس کل نظام پزشکی کشور به تازگی گفته است «واکسن تولید داخل خیلی خوب است، اما فعلا چند ماه با آن فاصله داریم.» واکسنهای ایرانی مثل برکت، رازی، پاستور و کوبا همه در فرایند تولید هستند ومعلوم نيست كي به توليد انبوه ميرسند تا همه نفس راحتي بكشند.
بهار دوم کرونا هم تمام شد. بهاری که به قول هوشنگ ابتهاج «هر بار با عزای دل ما می آید و داغ بر داغ می افزاید».
ارغوان این چه رازی است که هربار بهار/ با عزای دل ما می آید/ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است/ وین چنین بر جگر سوختگان/ داغ بر داغ می افزاید/ ارغوان پنجه خونین زمین/ دامن صبح بگیر / وز سواران خرامنده خورشید بپرس / کی بر این دره غم میبارند؟
تاکنون تجربههای زیادی محک خوردیم و باختیم. بنظر میآید اگر نقشه راه همین باشد و در برهمین پاشنه بچرخد، بحران کرونا نه اولین آن خواهد بود و نه آخرینش.
كشور نياز به طرحي نو دارد و شوربختانه تا رسيدن به توسعه اقتصادي،اجتماعي وسياسي همچنان فاصله زيادي پيش رو است. رفتار وعملكرد ما توسعه محور نيست. درهای اقتصاد وسرمایهگذاری خارجی را بر روی کشور بستیم و هرگز نتوانستیم تولید داخل را سامان دهیم. مدعی شعار «ما می توانیم» شدیم؛ اما دو نهاد اول كشور (مجلس و دولت) باید برای حل مشکل مرغ و تخم مرغ جلسه تشکیل دهد.
شعار «نه شرقی و نه غربی» سردادیم در دامان شرق و غرب گرفتار شدیم و با چین کمونیست قرارداد ۲۵ ساله امضاء کردیم. دولت جديد كارش را بهزودي آغاز ميكند و حالا كه مراكز قدرت دركشور يكدست شده است، خدا کند تا بهار دیگر مذاکرات هستهای، گشايشهاي اقتصادي وتغيير در جامعه کارکرد خودش را نشان داده باشد و طلیعهای باشد برای یک دوران جدید که نهادهای مدنی در آن تقویت شوند و امید وسلامتي به جامعه برگردد.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه