دکتر هاشم اورعی
استاد دانشگاه صنعتی شریف
در یکی دو ماه اخیر کرملین ناتو را به تلاش برای سرنگونی ولادیمیر پوتین متهم کرده و الکسی ناوالنی مخالف سیاسی وی را جاسوس آمریکا خوانده است. ولی پوتین از یکی از کشورهای عضو ناتو یعنی ترکیه کاملاً راضی است. سکوت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه در مقابل رفتار خشن دولت روسیه با ناوالنی و طرفدارانش نشان از رابطهای عمیق بین این دو رهبر سیاسی دارد. مشت آهنین این دو رهبر، آنها را به هم نزدیک و همپیمانان غربی ترکیه را نگران کرده است.
تا جنگ جهانی اول، دو امپراطوری روسیه و عثمانی 12 بار با هم جنگیدند. در سپتامبر سال گذشته روسیه و ترکیه یک بار دیگر و این بار در جنوب قفقاز خود را در مقابل هم یافتند. همان وقتی که پهبادهای ترکیه در حمایت از ارتش آذربایجان به تانکهای روسی که به کمک ارتش ارمنستان آمده بودند حملهور میشدند، پوتین اردوغان را شریک و همپیمان قابل اعتمادی میخواند. توافق به عمل آمده در ماه نوامبر منجر به حضور نظامی روسیه در منطقه قرهباغ و افزایش حضور اقتصادی ترکیه در جنوب قفقاز شد. این توافق مهمترین تحول ژئوپلیتیک پس از پایان جنگ سرد در منطقه بوده و واقعیت استفاده از قدرت نظامی و جهان چندقطبی را بهخوبی نمایان کرد. به گفته آندره کُرتونف، رئیس شورای روابط بین الملل روسیه، مهمتر از توان نظامی، آمادگی استفاده از آن است.
این اولین بار نبود که روسیه برای کاهش نفوذ قدرتهای غربی با ترکیه همکاری میکرد. پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در دوران انقلاب بلشویکی روسیه، آتاتورک، لنین را به چشم همپیمانی ایدهآل برای مقابله با استعمار غرب نگریسته و بلشویکها نیز بر این عقیده بودند که میتوانند از ترکیه به عنوان ابزاری برای کسب برتری در صحنه بینالملل استفاده کنند. بلشویکها اقدام به ارسال سلاح به ترکیه برای مقابله با یونان و بریتانیا کرده و ترکیه نیز به کنترل مناطق نفتی آذربایجان توسط روسیه و گسترش نفوذ این کشور در جنوب قفقاز تن داد. توافق بین لنین و آتاتورک در سال1921 میلادی که به محدود شدن نفوذ ترکیه در جنوب قفقاز انجامید هنوز پابرجاست. با توافق قرهباغ در اواخر سال گذشته تاریخ تکرار شد. این بار پوتین بود که از اردوغان در مقابل غرب حمایت کرده و به دنبال آن است که آشوبی در ناتو به پا کند. اردوغان نیز سیاست افزایش نفوذ تاریخی ترکیه در منطقه را دنبال میکند. جالب اینجاست که این رابطه نزدیک در شرایطی شکل گرفته است که ترکیه تنها کشورعضو ناتو است که در سالهای اخیر با روسیه درگیری نظامی داشته است. در سال 2015 میلادی ترکیه هواپیمای نیروی هوایی روسیه را که در حریم هوایی تحت کنترل ترکیه در سوریه به پرواز درآمده بود ساقط کرد.
اما چه شد که ورق برگشت؟ در تابستان 2016 میلادی، روابط روبه گرمی نهاد. پس از کودتای ناموفق در ترکیه، پوتین طی تماس تلفنی حمایت خود از اردوغان را اعلام کرد. به گفته امره ارسن، کارشناس روسیه در دانشگاه مرمره استانبول، پس از آنکه ناتو به حمایت از اردوغان نشتافت، ترکیه به این نتیجه رسید که برای رسیدن به اهداف خود در منطقه باید با روسیه به توافق برسد و این رابطه تا امروز پا برجاست. از سال 2016 میلادی تاکنون اردوغان بیشترین دیدار را در مقایسه با سایر رهبران جهان با پوتین داشته است. روسیه که در مناقشات سوریه رقیب ترکیه بهشمار میرفت به همپیمان این کشور تبدیل شده است. برای پوتین مهمتر از حمایت از بشار اسد در سوریه استفاده از ترکیه برای تضعیف ناتو است. به همین دلیل بود که پوتین کمک نظامی ترکیه به آذربایجان در مناقشه قرهباغ را پذیرفت. وی موفق شد نقش روسیه را از میانجیگری به ناظر صلح ارتقاء داده و از این مسیر نیروی نظامی خود را در منطقه مورد مناقشه مستقر کند. ترکیه هم ضمن حفظ پرستیژ موفق شد به مسیر عبور کالاهای ترکیه به باکو از طریق ارمنستان دست یابد و در این ماجرا چیزی به غرب نرسید!
اما دلایل دیگری برای نزدیکی دو کشور وجود دارد. روسیه و ترکیه هر دو از اینکه اجازه ورود به کلوپ اروپا را نیافتهاند عصبانیاند. از طرفی هر دو رهبر روش و منش خودکامه داشته و به دنبال بازسازی امپراطوریاند. پوتین خود را ملیگرایی میداند که بهدنبال قدرتیابی دوباره امپراطوری روسیه است. اردوغان نیز سودای امپراطوری عثمانی در سر میپروراند و به کنترل جزایر یونانی و قد علم کردن در مقابل یونان، قبرس و فرانسه برای سهمخواهی از منابع گازی شرق مدیترانه میاندیشد. وی پا را فراتر نهاده و خود را صدای جهان اسلام میپندارد.
اردوغان از پیوستن به مکتب پوتین در استفاده از نیروی نظامی رضایت دارد. پس از اشغال کریمه توسط روسیه، رهبر ترکیه به این نتیجه رسید که تجاوز به خاک همسایه می تواند بدون مجازات باشد. آنکارا بهدنبال آن است که از ضعف، عدم توافق و سردرگمی غرب استفاده کرده و نفوذ خود در کشورهای همسایه و منطقه را افزایش دهد. واقعیت این است که دو کشور ترکیه و روسیه بهرغم کشمکشهای تاریخی و تضاد منافع، موفق شدهاند به پیوندی قدرتمند دست یابند.
برای ما هم شرایط ویژهای در منطقه رقم خورده است. دولت جدید آمریکا به دنبال فراهم آوردن شرایط لازم برای خروج نیروی نظامی خود از منطقه است. عربستان سعودی در پی عدم دستیابی به اهداف خود در یمن، در فکر مصالحه با ایران است. امروز وقت همبستگی در داخل و دیپلماسی خلاقانه در خارج است. چنانچه از کارتهای خود خوب استفاده کنیم میتوانیم در سایه صلح و آرامش در منطقه به اهداف اقتصادی خود برسیم. اما این مسیر پر پیچ و خم است و باید از تاریخ درس بگیریم. در خارج اسرائیل به دنبال آن است که از پروژه ایرانهراسی ساخته و پرداخته خود سود ببرد و روسیه نیز به سادگی برگ ایران را در بازی با غرب از دست نخواهد داد. امروز که وقت همدلی و هم صدایی برای حفظ منافع ملی است شاهد آنیم که عدهای دور میز مذاکره نشسته و گروهی بهدنبال آنند که زیر میز بزنند. در این وانفسا ملت هر روز فشار بیشتری تحمل میکند تا روزی که کاسه صبرش لبریز شود و زیر لب زمزمه میکند،
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه