مهدی نظیفی- تحلیلگر اقتصادی- درحالی که پیامدهای تورمی حذف تدریجی ارز ترجیحی از اکثر کالاهای مورد نیاز مردم روزبروز، نمود بیشتری پیدا میکند تیم اقتصادی دولت با سخنان روزانه خود از توقف افزایش قیمتها میگویند بدون اینکه گزارشات آماری مشخصی از قیمت کالاهای اصلی مورد نیاز مردم بهویژه خوراکیها در سخنانشان شنیده شود. در تبلیغات فراوان تیم اقتصادی دولت، حذف ارز ترجیحی در مقابل دادن یارانه به مردم را، رمز موفقیت دولت اعلام میکنند. هرچند که حذف ارز ترجیحی موجب حذف بخشی از رانتها خواهد شد ولی به دلیل سوابق قبلی در عدم تخصیص یارانه کافی به مردم، اینکار موجبات افزایش فاصله بین قیمتها با قدرت خرید مردم شده و فشارهای کنونی معیشتی که خارج از تحمل مردم است تشدید خواهد شد. با فرض محال دادن یارانه کافی در خوشبینانهترین شرایط حتی در صورت توافق با امریکا، به دلیل سیاستهای پوپولیستی حاکم(که میتوانند ظرف 4 سال درآمد کشور را 2.5 برابر کنند و 250 هزار تومان یارانه بدهند)، این روشها در کوتاه مدت موجب افزایش مصرف کالاهای اساسی خواهد شد که بهدلیل عدم تطابق ساختار دولتی موجود و عدم برنامه ریزی موثر تیم اقتصادی دولت برای افزایش تولید داخلی همان کالاها، واردات افزایش خواهد یافت. چون این افزایش واردات بهدلیل بالا نمیتواند منجر به افزایش صادرات شده و تعادل ارزی ایجاد کند، پس با کمبودهای ارزی مواجه شده، دولت ارزش ریال در برابر دلار را کاهش خواهد داد که به معنی تکرار سیکل معیوب افزایش قیمتها، تورم بالا و کاهش ارزش یارانهها خواهد شد.
در گذشته سیاستهای پوپولیستی در کوتاه مدت شاید بعضی مشکلات را رفع میکرد ولی اکنون بهدلیل شکافهای عمیق اقتصادی، در کوتاه مدت هم موثر نیست و دور باطلی که سالها در اقتصاد ایران تکرار شده را تشدید خواهد کرد. دور باطلی که در نهایت امروز ایران را دچار حاکمیت آشکار و پنهان نظامی-بناپارتیستی کرده است.
طبق گزارش سال 95نیروی کار مرکز آمار، 5.4 درصد جمعیت فعال کشور بیش از 49 ساعت در هفته کار میکردند، با وجود نرخ بیکاری بالا 30 درصد شاغلان دارای شغل دوم و 55 درصد بازنشستگان مجددا مشغول بهکار بودند. شرایط امروز ایران بسیار سختتر از سال95 است. مقایسهی نرخ تورم دو گروه از اقلام مصرفی خانوارها که مشمول و غیرمشمول ارز ۴۲۰۰ تومانی بودند، آشکار میکند از سال۹۶ تاکنون انبوه رانتهای کلان اقتصادی حاصل از سیاست اعمال ارز ترجیحی، به جیب گروههای مافیائی صاحبان قدرت و ثروت رفته و تاثیر مهمی بر سفرهی مردم نداشته است. پس بدون اصلاح ساختاری سازمان معیوب دولت و بدون حذف سیاستهای اشتباه، آنهم در بدترین شرایط که اکثریت مردم تحت فشارهای طاقتفرسای گرانیها، کمر خم کردهاند، هدف دولت از حذف یارانه، نه برای حل مشکلات معیشتی مردم که فقط برای جبران کسری بودجهی دولت است. درحالی که تیم اقتصادی دولت بهدلیل کمبود دانش، تجربه و تسلط در اقتصاد به شدت دچار اختلاف در تصمیمگیری روشهای حذف هستند همزمان روزبهروز اعتراضات سراسری اقشار مختلف ابعاد بیشتری مییابد.
درحالی که هنوز وزیرکار پاسخی به معترضان نداده، بهرغم ادعاهای قبلی در مورد واقعی کردن دستمزدها مطابق با ارزش افزوده کار اظهارنظری نکرده، برای رفع فقر و محرومیت اکثریت مردم، نابرابریهای موجود بین دستمزد اکثریت کارگران و کارمندان با حقوقهای نجومی مدیران، افزایش فاصله طبقاتی ناشی از انباشت ثروتهای جامعه در دست عده قلیلی از افراد گروههای مافیایی، برنامهای ارائه نکرده، همزمان که اعلام مبلغ سبد معیشتی خانوار توسط اعضای شورای عالی کار، ممنوع شده و برخلاف روال گذشته، اعضای شورا نباید مصاحبهای با رسانهها داشته باشند،۶ میلیارد تومان به عنوان هدیه وزیر کار برای تبلیغات نشان دادن رفاه عمومی به صداوسیما پرداخت شد ضمن اینکه معاون ایشان هم تغییر تعریف خط فقر 4 میلیونی را بهعنوان راهحل مشکلات ارائه داد رسانههای دولتی هم بارش برف انبوه که باعث بسته شدن راهها، ریزش بهمن، کشته شدن مسافران، تخریب پلها، و رنج مردم در اثر کمبود سوخت شده را «برف شادی» اعلام کردند.
شدت گرفتن اعتراضات بازنشستگان، معلمان، کارگران، پرستاران، حتی کارکنان قضائی کشور و آتش نشانان بهعلاوه کم شدن فواصل وقوع اعتراضات عمومی، آشکار میکند شیوههای حکمرانی در کشور به بن بست رسیده و قراردادهای غیرشفاف با کشورهائی مانند روسیه و چین که سوابق بسیار بدی در ارتباط با قراردادهای زیانبار وامدهی با نتایج فاجعه بار با کشورها داشته و حتی بخشهائی از کشورهای بدهکار را مالک شده همچنین از فاسدترین گروههای ضدملی کشورهای بدهکار حمایت میکنند، به هیچوجه نمیتواند کمکی به حل مشکلات کشور یا رسیدن به توافق مطلوب با غرب نماید بلکه مشکلات موجود را پیچیدهترخواهد کرد. حتی اکنون بهرغم اینکه مذاکرهکنندگان ایرانی در وین درخواست اخذ غرامت را کنار گذاشتهاند و ظاهرا قرار است در صورت توقف غنیسازی60 درصدی ایران، امریکا 12 میلیارد دلار درآمدهای بلوکه شده در عراق و کره را آزاد کند ولی چون طرفین مذاکرات وین در این مقطع بهدلیل مشکلات سیاسی داخلی، نیاز به یک توافق موقت بدون پذیرفتن تعهدات محکم دارند لذا نباید توقع زیادی از توافق داشت.
نتیجه تکرار بیهوده این سیاستهای تجربه شده در طول سالهای قبل، قربانی شدن اقشار متوسط جامعه و سرازیر شدن آنها بههمراه اقشار فرودست در چاه فقر شده و سرعت بیشتری به افزایش فاصله طبقاتی داده و با طولانی شدن این شرایط باعث ناامیدی اکثریت مردم از آینده کشور شده است. اکنون ساختار معیوب سازمان دولت، فاقد نظام نظارتی بر انتصابات دولت است، در موارد معدود وجود دستگاههای نظارتی، اکنون فاقد اراده برای عمل به وظایف هستند چون برای اقدام به وظایف، با انبوه موانع بالادستی روبرویند و اینگونه میشود که انتصابهای ناکارآمد مدیران ارشد دولت، حتی برای همفکرانشان هم غیرقابل تحمل شده، اکنون وزیر اقتصاد، وزیر بهداشت، وزیر کار و وزیر صمت در صف استیضاح مجلس هستند.
از غزل حافظ یادی کنیم:
حافظ، چو مهمان خراباتی، به عزت باش با رندان / که درد سر کشی جانا، گرت مستی، خمار آرد
شب صحبت غنیمت دان، که بعد از روزگار ما / بسی گردش کند گردون، بسی لیل و نهار آرد
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه