جمعه 10 فروردین، 1403

کدخبر: 14429 13:54 1394/05/05
یادداشت‌های یک مشاور)۴۰(

یادداشت‌های یک مشاور)۴۰(

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
یادداشت‌های یک مشاور)۴۰(

یادداشت‌های یک مشاور)۴۰(

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

غلامرضا رحیمی - مشاور امور مدیریت


iraniansme@gmail.com
با دو برادر دوست هستم که یکی مالک یک کارگاه فلزکاری و ریخته‌گری است و دیگری در یک شرکت بزرگ پتروشیمی، با سمت کارشناس ارشد مالی، اما در واقع به خاطر نوع سوابقش به عنوان یک مشاور بورس مشغول است. به مناسبت‌های مختلف این دو برادر را می‌بینم. چندی پیش که بحث خوراک پتروشیمی نقل محافل بورسی بود، گفتم که سراغی از برادری که کارشناس بورس است بگیرم، بلکه اطلاعاتم از چندوچون موضوع بیشتر شود. تماس که گرفتم، منجر به قراری در دفتر برادر دوم شد.
موضوع را که طرح کردم، برادر بورسی گفت، هوس ورود دوباره به بورس کرده‌ای؟ گفتم خیر، به‌دلیل نوسانات بورسی و خیل سهامداران خرد آن‌، موضوع خیلی خبری شده حتی بین اقتصاددانان هم اختلاف انداخته. گفت بله خب موضوع تو سودآوری خیلی از پتروشیمی‌ها اثرگذاره. گفتم اما بحث رانت مطرح است با حساب و کتابی که من آشنا هستم با این نرخ‌های مصوب هم سود بسیار بالایی در این صنعت هست. گفت خب بادآورده را باد می‌برد. گفتم چطور؟ گفت اغلب شرکت‌های بزرگ پتروشیمی، چون شرکت‌هایی وابسته به دولت یا سرمایه‌گذاری و یا بانک‌ها هستند، به نوعی می‌توان آن‌ها را شبه‌دولتی نامید. بعد هم ادامه داد این شرکت‌ها به‌دلیل ساختار، نوع و مکانیزم‌های مدیریتی‌شان ناکارآمد هستند و بسیاری از این سودی که در حساب و کتاب‌ها دیده می‌شود، در فرایند‌های تو در توی مدیریت این واحد‌ها هدر می‌رود.
به این‌جا که رسید، برادر میزبان گفت خب بله دیگه دولت از سویی دنبال حذف یارانه انرژی است و از سویی دیگر به این زیرمجموعه‌ها یارانه میلیاردی می‌دهد و ادامه داد در همین دوره هدفمندی یارانه‌ها، ما  به عنوان تولیدکننده‌ای که مصرف انرژی‌مان نسبتاً زیاد است، دو سویه زیان دیدیم. هم قیمت انرژی بالا رفت و هم تحت تأثیر تورم ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها دچار زیان شدیم. برادر بورسی در پاسخ گفت: درسته که حذف یارانه از انرژی خسارات نسبی بیشتری به صنایع کوچک و متوسط زده، اما گاز و خوراک نفتی برای تولیدات پتروشیمی در ایران مزیت داره و تبعات زیادی مثلاً در اشتغال داره. برادر میزبان اینجا گفت تا اونجایی که من می‌فهمم بار اصلی اشتغال معمولاً بر دوش لشکر بسیار بزرگ صنایع کوچک و متوسط است، که میشود گفت همشان خصوصی هستند. بعد رو کرد به برادرش گفت موضوع فقط به صنایع پتروشیمی محدود نمی‌شود. همین سال گذشته شرکت‌های سیمانی با یارانه انرژی بزرگترین صادرکننده‌ سیمان جهان شدند. برادر بورسی پاسخ داد، خب خیلی از این کارگاه‌های کوچک می‌توانند به عنوان صنایع پایین دستی همون صنایع بزرگ کار کنند.
صحبت که به اینجا رسید، رو کردم به برادر بورسی و گفتم اما مثلاً صنایع کوچک با متانول تولیدی این پتروشیمی‌ها چه می‌توانند بکنند‌؟ خندید و گفت درست می‌گویی. بسیاری از مجتمع‌های پتروشیمی زنجیره تولید کاملی ندارند و بیشتر محصولاتی شبیه به مواد اولیه تولید می‌کنند. برادر میزبان اضافه کرد و به‌دلیل پایین بودن قیمت گاز، سودشون نه از کارشون که از ارزونی خوراک کارخانه است. برادر بورسی گفت ولی برادر راه‌حل به این سادگی نیست. در این‌جا من گفتم خب به قول اقتصاددانان می‌شود با سیاست‌های ترجیحی قیمت، این نوع پتروشیمی‌ها را وادار به تولید محصولات با‌ارزش‌تری نمود. برادر بورسی گفت: بله برخی کارشناسان حتی این نوع پیشنهادات را فرموله کرده‌اند. برادر میزبان گفت: تا زمانی که این رانت در صنایع بزرگ وجود دارد، به قول خودت، سود معمول این واحدها توی نا‌کارآمدی آن‌ها هدر رفته، و آن‌قدر قوی هستند که در مواقع لازم  با لابی کوشش کنند موازنه مالی‌شان را با نرخ مطلوب خوراک و انرژی درست کنند.



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |