دکتر امیرعلی رمدانی، مولف، مدرس و مشاور تحقیق و توسعه
امروزه صنعت صرفا تولید محصول نیست و این نکته را صنعتگران به خوبی درک میکنند. شاید در تعریف آکادمیک صنعت باید بازنگری شود، زیرا که صنعت امروز، ورای تعاریف دانشگاهی است. تولید یک چشمه زاینده است و صنعت باید همواره در حال گسترش و توسعه باشد. به بیان دیگر «امروزه صنعت فعالیتی است که دارای قابلیت توسعه باشد» آنهم توسعه در تمام عرصهها از جمله توسعه محصولات (تنوع تولید)، توسعه بازار، توسعه ایجاد نیاز در کشورهای دیگر، توسعه کیفیت (کیفیت دارای ابعاد مختلفی است که قابلیت توسعه را داراست)، توسعه منابع، توسعه زیرساختها، توسعه زیرمجموعهها، توسعه خوشههای صنعتی، توسعه دانش، توسعه نیروی انسانی متخصص (اشتغالزایی)، توسعه گزارشهای تحقیقاتی و مطالعاتی، توسعه شناسایی استقرار واحدهای تولید، توسعه دسترسی به منابع، توسعه حمل و نقل، توسعه برونسپاری، توسعه اقتصاد، توسعه بهرهوری و...
تولید، واژهای عام است که با جستوجوی آن در فرهنگ فارسی معین، با معنی «پدیدآوردن، زادن، زایش، ایجاد» مواجه میشویم. برای صحبت در خصوص تولید باید به شاخههای مختلف آن اشاره شود. بیشک تولید از عوامل اصلی بر رشد مولفههای اقتصادی هر کشور است که در صورت رعایت اصول و استانداردهای مربوط میتواند آثار مثبتی در جوامع و توسعه کشورها داشته باشد. تولید میتواند به تولید کالا، تولید خدمات (ارائه خدمت)، تولید دانش، تولید انرژی (و حتی تولید صنعت گردشگری، تولید صنعتهای هنری مانند سینما و...) تقسیم شود. برنامهریزی به منظور ایجاد و بهسازی هر کدام از این موارد سبب تقویت پول ملی، افزایش ارزآوری، ایجاد اشتغال، کاهش تورم و... خواهد شد.
بررسی وضعیت هر اقتصاد به طرق مختلفی صورت میگیرد. یکی از ارزیابیها، مقایسه شاخصهای اقتصادی-صنعتی با دیگر کشورهاست. ارزیابی کشورها براساس شاخصهای بینالمللی معمولا به طور سالانه انجام و گزارشهای آن در سطح دنیا منتشر میشود. اهمیت موضوع در این است که مدیران سازمانی میتوانند با مطالعه و تحلیل این شاخصها، درک بهتری از نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدهای خود در سطح بینالمللی داشته باشند و با مقایسه عملکرد خود با کشورهای توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه و کشورهای توسعه نیافته، بتوانند بهترین تصمیمات را اتخاذ و مطلوبترین اقدامات را به منظور رفع نواقص احتمالی و بهبود عملکرد خود انجام دهند. از مهمترین شاخصهای بینالمللی میتوان به شاخص GCI (Global Competitiveness Index) تحت عنوان شاخص رقابت پذیری جهانی، شاخص Index of Economic Freedom تحت عنوان شاخص آزادی اقتصادی، شاخص Ease of Doing Business تحت عنوان سهولت کسبوکار، شاخص The Global Innovation Index تحت عنوان نوآوری جهانی، شاخص Product Market تحت عنوان بازار محصول اشاره کرد.
نکته مهم این است که قابلیت، توان و قدرت بسیاری در بخشهای زیادی از حوزههای اقتصادی و صنعتی کشور وجود دارد که از مولفههای امتیازآور در نشانگرهای شاخصهای ذکر شده نیست و همین امر سبب میشود جایگاه کشورها صرفا با زیرشاخههای هر شاخص تعیین شود. اگر معیارهای دیگری وجود داشت، قطعا چیدمان رتبهبندیها به نحو دیگری میشد. از سوی دیگر، اگر همین رتبهبندیها را به عنوان یکی از ملاکهای عملکرد سازمانی تعبیر کنیم، مشخص میشود که در کدام نشانگرها باید همفکریها و نشستهای تخصصی برگزار شود تا با ارائه تغییرات لازم، مشکل مورد نظر حل شود و جایگاه ایران در سطح بینالمللی ارتقاء پیدا کند.
با توجه به اینکه ماهیت موارد مطروحه در راهبردهای اقتصادی مقاومتی، اکثرا از منظر توسعهای و زیر چتر تحقیق و توسعه هستند، لذا توجه ویژه بر واحدهای تحقیق و توسعه از ضرورتهای امروز اقتصاد کشور است. طبق تعریف ارائه شده از سوی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD: Organisation for Economic Co-operation and Development) تحقیق و توسعه مجموعه فعالیتهای خلاق و منظمی است که به منظور افزایش ذخیره علمی و دانش فنی و همچنین بهرهگیری از این دانش در کاربردهای جدید (از جمله تکوین فناوری جدید، ابداع، اختراع، بهبود کمی و کیفی محصولات یا خدمات) و بهبود کاربردهای صنعتی، اقتصادی، اجتماعی بهمنظور تأمین نیازهای روزافزون جوامع انجام میشود. بنابراین تمام سازمانهای مربوط در زنجیره تولید (از تهیه مواد اولیه تا رسیدن محصول به مشتری) باید دارای یک زبان مشترک باشند تا هدفی واحد را به تحقق رسانند و این همان فرهنگ تولید است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه