پنج شنبه 09 فروردین، 1403

کدخبر: 921 12:02 1393/01/20
عدم تمرین دموکراسی باعث شده خیلی دیر به خودشناسی برسیم

عدم تمرین دموکراسی باعث شده خیلی دیر به خودشناسی برسیم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
عدم تمرین دموکراسی باعث شده خیلی دیر به خودشناسی برسیم

عدم تمرین دموکراسی باعث شده خیلی دیر به خودشناسی برسیم

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

 

عدم تمرین دموکراسی در طول تاریخ باعث شده ما خیلی دیر به خودشناسی برسیم. بنابراین در ژرف ساختار های روانی ما، ناخواسته قدرتی تعبیه شد که ما شاعران با وجود اینکه در تضاد دائم با آن به سر می بریم، موفق نشویم آن را محو کنیم و از بینش ببریم. این تصور که چنین قدرتی، آگاهانه از طرف مرد نویسنده یا مرد شاعر اعمال می شود، درست نیست بلکه این قدرت مثل ویروس در نسوج ذهن و زبان مرد شاعر یا نویسنده رشد کرده است
فعالیت های علی باباچاهی در دهه ۴۰ با چاپ مجموعه ی شعر "نم نم بارانم" آغاز شد و پس از آن تا با چاپ حدود ۱۵ کتاب در حوزه شعر نقد و بررسی و تحقیق جز شاعران و نویسندگان مطرح امروز به شمار می آید.‏
این نویسنده و شاعر ۷۲ ساله متولد شهرستان کنگان استان بوشهر است. دوره دبستان و دبیرستان را در بوشهر گذراند. در دوره اول متوسطه، به شعر و ادبیات علاقه مند شد. در مسابقه ادبی دانش آموزی دبیرستان های بوشهر و سپس شیراز رتبه اول را به دست آورد. در این دوره شعرهایش در مجلات تهران، با نام مستعار "ع. فریاد " چاپ می شد اما وقتی یکی از شعرهای این شاعر درمجله امید ایران به عنوان "بهترین شعر هفته" به چاپ رسید، شعرهایش را به امضای خودش در مجلات چاپ کرد.‏
او پس از اتمام دوره دبیرستان در بوشهر، حدود سال ۳۹-۴۰ به دانشکده ادبیات شیراز راه یافت. در این سال ها به اتفاق چند تن از دانشجویان، جلساتی ادبی در دانشکده ادبیات شیراز برگزار کرد.‏
باباچاهی حدود سال ۴۵ وارد آموزش و پرورش شد و مدت ۱۸ سال در بوشهر به تدریس ادبیات مشغول شد که بعد از انقلاب در سال ۱۳۶۲ بازنشسته شد. او در طول مدت تدریس خود در بوشهر علاوه بر چاپ شعر در مجله پایتخت، از فعالیت مطبوعاتی (ژورنالیستی) نیز غافل نبود.‏
او تاکنون بیش از ۴۶ اثر در حوزه شعر، نقدو بررسی، گفت وگو و ترجمه داشته است.‏
بررسی وضعیت شعر امروز و کتاب های جدیدی که از باباچاهی در آستانه انتشار است، بهانه گفت و گو ایرنا با این شاعر معاصر است که گزیده‌ای از آن را می‌خوانید. ‏

*س : آقای باباچاهی برای شروع از معضلات عرصه شعر در یکی دو دهه گذشته آغاز کنیم. به نظر می رسد عدم وجود سیستمی کارآمد در زمینه پخش کتاب از معضلات عرصه شعر بوده است. به عنوان شاعری که کتاب های متعددی در این ارتباط منتشر کرده، برای خوانده شدن آثار شاعران امروز، چه الگویی را پیشنهاد می کنید؟

‏- وضع نشر و چاپ روزافزون کتاب های شعر همچنین کم طاقتی شاعران جوان برای انتشار کتاب چندان مناسب نیست. برخی شاعران جوان زود آمده اند و به سرعت به دنبال کسب شهرت هستند. اینها خود به خود باعث اختلال در عرضه کتاب های شعر می شود. گاهی اوقات کتاب هایی از شاعران جوان می بینم که اتفاقاً شعر های خوبی در آنها است اما اشعار ضعیف هم در آن دیده می شود که اگر شاعر با حساسیت و وسواس بیشتر به انتشار کتاب های خود می پردازند قطعاً این اشکال برطرف می شد. و در پی آن بازار عرضه کتاب شعر رونق بیشتری می گرفت و موجب سردرگمی خوانندگان شهر نمی شد. ‏

*س : شما همواره شعر جوان ترها و کتاب هایشان را دنبال کرده اید. آثار چه کسانی در این سال ها بیشتر نظرتان را جلب کرد؟

‏- در این سال ها شاعران بسیاری به طور مستمر و حتی می توان گفت به صورت حرفه ای شعر نوشتند و خودشان و شعرشان را جدی گرفتند. البته بعضی ها در این میان خودشان را از شعرشان جدی تر گرفتند. عده یی هم که برای خیلی آوانگارد بودن یا پست مدرن بودن دل شان لک زده بود، "ژانر" تراشی کردند. بعضی ها که استعداد قابل توجهی هم داشتند از شاعران میان مایه سرمشق گرفتند و برای کسب مقبولیت، به کاهش از وجوه خلاقیت خود دست زدند. به هر حال از این همه تحرک، به من حس شعف دست می داد و می دهد. من جسارت خیلی هایشان را در "آدینه" و همچنین در جلد کتاب "گزاره های منفرد" ستوده ام. اگر اجازه دهید این ترس را برای خودم نگه دارم که از کمتر کسی نامی ببرم چون ممکن است بعضی از عزیزان فکر کنند دلیلی داشته که اسم شان از قلم افتاده.‏

*س : کمی تخصصی تر به نقد شعر امروز بپردازیم. شما اخیراً نظراتی در حوزه نقد شعر امروز ارائه کردید و گفته اید که یک جور جبروت مذکر در شعر امروز رسوخ کرده است. می خواهم بدانم در این موضع گیری انتقادی نگاه تان صرفاً ناظر بر ابلاغ معانی سلطه گرایانه در شعر است یا به خود ابلاغ گری هم نظر داشته اید؟

‏- ببینید منظور من در این مفاهیم قابل درک است. قدر مسلم شاعران و اصولاً شعر مدرن ما از نیما تا حدوداً همین اواخر در ابرازهای عاشقانه، یعنی در مهرآمیزترین جلوه های خود نیز با نوعی جبروت مذکر و یک جور مرد سالاری همراه بوده است. لازم به اطاله کلام هم نیست. همان طور که در مقدمه کتاب "عاشقانه ها"ی من آمده، در شعرهای احمد شاملو، نصرت رحمانی، اسماعیل خویی و دیگر شاعرانی که به مقوله تغزل پرداخته اند، می بینیم که محوریت در تصرف عنصری قرار گرفته که همان شاعر است. این موضوع مورد انتقاد من است.‏

*س : در واقع موضع انتقادی شما به نبود دموکراسی ذهنی و یا ناشناخته ماندن تجربه دموکراسی در ذهن شاعر معاصر است، درست می گویم؟

‏- عدم تمرین دموکراسی در طول تاریخ باعث شده ما خیلی دیر به خودشناسی برسیم. بنابراین در ژرف ساختار های روانی ما، ناخواسته قدرتی تعبیه شد که ما شاعران با وجود اینکه در تضاد دائم با آن به سر می بریم، موفق نشویم آن را محو کنیم و از بینش ببریم. این تصور که چنین قدرتی، آگاهانه از طرف مرد نویسنده یا مرد شاعر اعمال می شود، درست نیست بلکه این قدرت مثل ویروس در نسوج ذهن و زبان مرد شاعر یا نویسنده رشد کرده است.‏

*س : نکته دیگر در نظر شما درباره "نحو" در شعر امروز است. شما "نحو" را از وضعیت متن جدا می دانید، در این باره توضیح دهید؟ ‏

‏- در ادامه آنچه که گفتم این موضوع هم تاکید بر همان سخن قبلی من دارد. ببینید وقتی که نحو اعمال قدرت کند، در واقع متن اعمال قدرت می کند و وقتی متن اعمال قدرت کند، ناخواسته مولف، حتی مرده اعمال قدرت می کند. ‏

*س : راهکار شما برای برون رفت از این معضلی که گریبان شعر معاصر را گرفته چیست؟

‏- خودشناسی شاعران. تمرین دموکراسی ذهنی شاعران. البته این موضوع با شدتی که بیان می کنیم الان در ذهن شاعران رسوخ نکرده است اما با توجه به اتفاقات که افتاده باید هشدار آن را داد.‏

*س : یک مجموعه شعر جدید هم از شما قرار است در نمایشگاه کتاب امسال منتشر شود، درباره این کتاب هم توضیح می دهید؟ آیا اشعار آن پیش از این جایی منتشر شده و اینکه تفاوتی به لحاظ زبانی با دیگر شعر های شما دارد یا خیر؟

‏- بله عنوان کتاب "این کشتی پر اسرار" است که توسط انتشارات نگاه قرار است منتشر و در نمایشگاه کتاب امسال عرضه شود. این کتاب مجموعه شعرهای سال ۹۲ بنده را در بر می گیرد که به ندرت برخی از آنها در مطبوعات عرضه شده اند. طبیعی است که تلاش کرده ام از شعرهای قبلی خود فاصله گرفته تا گرفتار تکرار در بیان نشوم و امیدوارم تاملات جدید و پژوهش های ذهنی ام به لحاظ محتوایی در این کتاب به چشم بخورد. ‏



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |