مرتضی ابراهیمی
كارشناس ارشد حسابداري گفت: بيماري هلندي زماني رخ ميدهد كه دولتها وارد كارزار ميشوند و سعي ميكنند بهطور مصنوعي قيمتها را پايين نگه دارند.
رضا توسلی، كارشناس ارشد حسابداري در گفتگو با جهان اقتصاد گفت: تحقیق گسترده ای در زمینه بیماری هلندی در اقتصاد کشورها و تکیه بر ذخایر طبیعی به ویژه نفت در این باره انجام داده ام که نتیجه این تحقیق ها این است که بيماري هلندي زماني رخ ميدهد كه درآمد يك كشور بر اثر عوامل فصلي به صورت ناگهاني افزايش مييابد و متوليان اقتصاد كلان هم با تصور دائمي بودن اين درآمد آن را در جامعه تزريق ميكنند.
این کارشناس مالی بیان داشت: درآمد كشور زياد شده و پول هم به جامعه منتقل ميشود، اما با افزايش درآمد، تقاضا هم افزايش پيدا ميكند؛ اگر اين افزايش تقاضا به صورت ناگهاني انجام شود، عرضه جوابگوي تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم ميخورد، در نتيجه قيمتها افزايش مييابد.
وی افزود: در يك روند طبيعي قيمتها تا سقفي بالا ميروند و با يك تأخير زماني توليد افزايش پيدا ميكند و در نهايت پس از مدتي عرضه و تقاضا به تعادل قبل بر ميگردند.
توسلی تاکید کرد: در چنین شرایطی بيماري هلندي از زماني رخ ميدهد كه دولتها به عنوان متولي اقتصاد كلان وارد كارزار ميشوند و سعي ميكنند بهطور مصنوعي و از طريقي غير از افزايش توليد، قيمتها را پايين نگه دارد. دولتها متوسل به واردات كالاهاي مصرفي ارزان ميشوند تا قيمتها را مهار كنند در حالي كه صنايع داخلي مجبورند با عوامل توليد گران، كالاي گران را توليد و به قيمت ارزان بفروشند. نكته اينجاست كه اين سياست نميتواند جلوي تورم را بگيرد؛ بلكه آن را به بخشهاي ديگر اقتصادي منتقل ميكند.
اين عضو پژوهشگران جوان افزود: به عنوان مثال ميتوان با واردات كالاهاي اساسی و غیر اساسی نظير سيب، پرتقال، آهن، برنج، روغن و ... قيمت اين كالاها را پايين نگه داشت ولي برخي كالاها مانند زمين و مسكن قابل وارد كردن نيستند و افزايش قيمت اين كالاها را نميشود با واردات مهار كرد؛ در نتيجه قيمت اين قبيل كالاها به رشد خود ادامه ميدهند.
توسلی گفت: از طرفي سرمايهگذاري جديد در آن بخشهاي صنعتي كه با واردات قيمتشان مهار شده انجام نميشود و سرمايهها به سمت كالاهايي مثل زمين و مسكن هدايت ميشود. در نتيجه اين امر تقاضاي كاذبي براي اين كالا ايجاد شده و قيمت آنها با سرعت بيشتر و به صورت غيرطبيعي و باور نكردني رشد ميكنند.
این كارشناس ارشد حسابداري بیان داشت: عوارض اين مشكل به همين جا ختم نميشود. به محض اينكه فصل افزايش درآمد خاتمه پيدا كند و پولي نباشد كه با آن واردات ارزان را انجام گيرد، افزايش قيمت در بخشهايي كه تا آن زمان به صورت مصنوعي قيمت پاييني داشتند با سرعتي فزآينده رخ خواهد داد.
این کارشناس مالی گفت: مدل بيماري هلندي را در سه بخش اقتصادی ميتوان تحليل نمود، بخش قابل تجارت منابع طبيعي، بخش قابل تجارت صنعت و بخش غيرقابل تجارت وفور منابع طبيعي، با افزايش تقاضا براي كالاهاي غيرقابل تجارت و تقويت نرخ ارز حقيقي همراه بوده و در نتيجه سهم كمتري از منابع نيروي كار و سرمايه به بخش صنعت تخصيص مييابد.
توسلی در ادامه بیان داشت: بنابراين توليد قابل رقابت به جاي بخش صنعت در بخش منابع طبيعي متمركز ميشود و نيروي كار و سرمايه كه در صنعت بايد به كار گرفته شود به بخش توليد كالاهاي غيرقابل رقابت انتقال مييابد. در اين حالت وقتي اقتصاد، رونق را در صادرات منابع طبيعي خود تجربه كند (به علت بهبود رابطه «مبادله تجاري يا كشف منابع جديد»)، بخش قابل تجارت صنعت به علت تقويت نرخ ارز حقيقي، تضعيف ميشود و بخش كالاهاي غيرقابل تجارت داخلي همانند زمين و مسكن توسعه مييابد. بيماري واقعي با اثرات تضعيف صنعت توسط وفور و تعدد منابع طبيعي منجر به ناكارآمدي و كاهش بيشتر رشد اقتصادي خواهد گرديد.
اين عضو پژوهشگران جوان در پایان گفت: در مطالعاتي كه در اين زمينه انجام شده است، در مورد اثرات منفي منابع طبيعي بر رشد اقتصاد، نتيجه ميگيرند كه در اقتصادهاي با منابع طبيعي، تمايل به افزايش قيمتهاي داخلي (در نتيجه تقويت نرخ ارز حقيقي) وجود دارد كه در نتيجه، اين امر منجر به عدم رشد مبتني بر صادرات ميشود.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه