بخش چهارم: پیشنهاد و راهکارهای مدیریتی و اجرایی
هادی رحمتیزاده
در بخش اول و دوم این مقاله، نویسنده به این مطلب پرداختهبود که صندوقهای بیمه اجتماعی همگی گرفتار مشکلات مالی و نیازمند کمک مالی دولت هستند. در بهترین شرایط، صندوق تأمین اجتماعی نیز از طریق دریافت حقبیمه از بیمهشدگان جدید، مستمری بیمهشدههای قبلی را میپردازد! به بیان دیگر بحران مالی خود را از این دوره به دورههای آینده منتقل میکند و در آینده بحران مالی و اجتماعی شدیدی در انتظار دولت خواهدبود که تعهدات این صندوقها را تضمین کردهاست، و ظاهراً مسؤولان دولتی نیز توجه به خطری که در آینده در کمین است، ندارند. در بخش سوم، پیشنهادات نهادی برای اصلاح این روند ارائه شد و در این بخش که بخش پایانی مقاله است، پیشنهادات اجرایی ارائه میشوند:
۱- صندوقهای بیمههای اجتماعی چون در مقابل حقبیمههای دریافتی در قبال اعضای خود دارای تعهدات بلندمدت (چندین دهه) هستند و باید به درآمدها و تعهدات خود، نگاهی بلندمدت داشتهباشند، لذا داشتن برنامههای بلندمدت و راهبردی از الزامات اجتنابناپذیر مدیریت منابع و مصارف این صندوقها است.
متأسفانه این خلاء در صندوقهای بیمهای تحتپوشش به صورت یک شکل ساختاری و مدیریتی وجود دارد، و علیرغم این که در سازمان تأمین اجتماعی از سال ۷۹ تاکنون، برنامههای راهبردی متعددی تدوین گردیده، هیچگاه این برنامهها در این سازمان به مرحله عملیاتی نرسیدهاست. حال دلایل اجرا نشدن این برنامهها چه بودهاست، نیازمندی بحثی جدا از این مقوله است.
به هر حال، نتیجه اینکه صندوقهای بیمه اجتماعی کشور اولاً فاقد برنامه راهبردی هستند، ثانیاً به دلیل نداشتن برنامهای راهبردی و بلندمدت، در مدیریت منابع و مصارف خود هیچکدام رویکردی بلندمدت ندارند و گرفتار روزمرگی و انفعال در مقابل رویدادها و تصمیمات خارج از حوزه اختیارات و قلمرو خود هستند.
۲- انجام محاسبات بیمهای (اکچوئری) که یکی دیگر از الزامات اجتنابناپذیر مدیریت منابع و مصارف صندوقهای بیمههای اجتماعی است که متأسفانه علیرغم تأکیداتی که معمولاً در گزارشات حسابرسی و بندهای حسابرسی عملکرد مالی و مدیریتی این صندوقها هرساله گنجانده میشود، هیچگاه این محاسبات بیمهای که با توجه به واقعیتهای اقتصادی و اجتماعی کشور بیانگر وضعیت منابع و مصارف (تعهدات بلندمدت) این صندوقها باشد، صورت نگرفتهاست و محاسبات بیمهای که در بعضی صندوقها به صورت شکلی و نه محتوایی انجام شدهاست، بیشتر جهت تأمین نظر حسابرس قانونی و نه با هدف کشف واقعیت تعادل منابع و مصارف صندوق بودهاست. به همین دلیل است که حرکت و فعالیتهای مالی صندوقها حرکتی غیرهدفمند و روزمره است، که این نقیصه نه تنها مشکل مدیریتی این صندوقها بلکه معضل جدی دولت به عنوان تضمینکننده تعهدات مالی صندوقها میباشد. بنابراین هیأت امنای صندوقهای تأمین اجتماعی به عنوان نمایندگان دولت، انجام محاسبات بیمهای (اکچوئری) صندوقها را باید از اولویت برنامههای سیاستگذاریها و نظارتی خود قرار دهند. گر چه متأسفانه در شرایط تقریباً همه صندوقها فرصتها را از دست دادهاند، ولی بنا به ضرب المثل معروف، جلو ضرر را هر وقت بگیری، نفع است، با پیگیری جدی انجام این محاسبات در صندوقهای بیمهای تحت پوشش در شرایط فعلی میتوانند از طریق روشن نمودن افق آینده، فرصت لازم را جهت تعیین چگونگی مواجه شدن با این بحران بزرگ پیشِرو در اختیار دولت قرار دهند.
۳- با توجه به ماهیت فعالیت و رسالت بسیار مهم و حساس صندوقهای بیمههای اجتماعی، انتخاب اعضای هیأت مدیره و مدیران عاملی که برای اداره امور این صندوقها تعیین و منصوب میشوند، باید با دقت و حساسیت خاصی انجام گیرد. منابع این صندوقها اولاً حقالناس هستند، و از قداست خاصی برخوردار هستند، و ثانیاً چون در مجموع به لحاظ منابع عظیم مالی در اختیار مدیران بسیار وسوسهانگیز هستند و قدرت مالی زیادی را به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در اختیار مدیران مربوطه قرار میدهد لذا مدیران منصوب علاوه بر داشتن قابلیتهای تخصصی باید از امانتداری، خداترس و پاک دستی بسیار بالایی برخوردار باشند؛ تا نه تنها گرفتار وسوسههای درونی قدرتطلبی و جاهطلبی آنها را نسبت به امانتداری و حفظ و حراست از این منابع عظیم (حقالناس) دچار تردید نکند،بلکه برای حفظ پست و مقام مدیریتی خود مرعوب قدرتها و اهرمهای فشار بیرون از مجموعه نیز نباشند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه