هادی رحمتیزاده
h.rahmatizade@gmail.com
با توجه به آنچه درباب تعهدات دولت نسبت به صندوقهای بیمه و بیتوجهی مسؤولان صندوقها به تعهدات بلندمدتشان گفتهشد، به نظر میرسد دولت با چالشهای زیر در این عرصه روبهرو خواهدبود:
۱- افزایش هزینه و تحمیل بار مالی تعهدات صندوقهای بیمه اجتماعی به بودجه عمومی با نرخی فزاینده اتفاق خواهدافتاد. با توجه به مطالب پیشگفته، دولت در سال ۹۳ مبلغی بالغ بر ۱۸ هزار میلیارد تومان به صندوق بازنشستگی کشور از بودجه
عمومی اعتبار تخصیص دادهاست، و با توجه به این که در سال ۹۴ حقوق مستمریبگیران دولت حدود ۱۵ درصد افزایش یافتهاست، مبلغ مذکور در سال ۹۴ با افزایش معادل نرخ مذکور به بودجه عمومی دولت فشارهایی وارد نمودهاست. با این اوصاف اگر هزینههایی که از بابت کسری صندوق سایر صندوقهای بازنشستگی هم اکنون به بودجه دولت وارد میکنند و هر سال با نرخی فراینده بودجه دولت را تحت فشار قرار خواهد داد، آیا دولت هم اکنون متوجه بحران مالی عظیمی که در آینده نه چندان دور از محل کسری صندوقهای بازنشستگی کشوری بودجه عمومی را تحتتأثیر قرار خواهد داد، میباشد؟
۲- با توجه به این که اکثریت قریب به اتفاق اعضای صندوقهای بیمه اجتماعی را اقشار مولد و کمدرآمد تشکیل میدهند، مثلاً بیش از ۷۰ درصد مستمریبگیران عضو صندوق بیمه اجتماعی سازمان تأمین اجتماعی در حداقل حقوق مستمری دریافت مینمایند، و حداقل این نسبت نیز در سایر صندوقهای بازنشستگی مانند صندوق بازنشستگی کشوری، نیروهای مسلح، کشاورزان و روستاییان و عشایر و .... وجود دارد، آیا دولت به این مسأله توجه دارد که اگر زمانی قادر به پرداخت حقوق مستمریبگیران از محل بودجه عمومی نباشد، بحران اجتماعی و حتی سیاستی که از این ناحیه متوجه کشور خواهدشد، چه فاجعهای را در کشور به وجود خواهد آورد؟
۳- با توجه به این که جمعیت اصلی عضو صندوقهای بیمه اجتماعی، یعنی بیمهشدگان و مستمریبگیران بالغ بر ۲۰ میلیون نفر میباشند، که جمع اعضای اصلی و تبعی آن بر ۶۰ میلیون نفر میباشند، یعنی حداقل ۸۰ درصد از جمعیت مولد و آسیبپذیر معیشتی کشور عضو اصلی و تبعی این صندوقها میباشند؛ آیا دولت حساسیت لازم را نسبت به سیاستگذاری، مدیریت و نظارت و ارزیابی امور و اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این جمعیت بزرگ و تأثیرگذار به امور کشور را دارا میباشد؟ و آیا نهادهای سیاستگذاری، برنامهریزی، اجرایی و نظارتی لازم را برای مدیریت و راهبری کارآمد و مسؤولیتپذیر را برای اداره آنها فراهم نمودهاست؟
۴- با توجه به اینکه تعهدات این صندوقها به اعضای خود، تعهدی بلندمدت و بالغ بر چندین دهه میباشد، و همچنین بحرانهای مالی کنونی و آتی این صندوقها در شرایط کنونی بالغ بر چند صد هزار میلیارد تومان برآورد میشود، از یک سو و ضمانت دولت جهت تأمین و پرداخت این تعهدات از سوی دیگر، آیا دولت محاسبات لازم (محاسبات اکچوئری) جهت قوانین و پرداخت این تعهدات با توجه به منابع و درآمدهای خود را یک ضرورت نمیداند؟
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه