علی شفائی
پرسپولیس و استقلال دو تیم صاحب نام و پرطرفدار فوتبال ایران برای سومین بار روی میز مزایده قرارگرفتند تا شاید با تغییرات جدید و آسان شدن شرایط واگذاری، خریداری پیداکنند.
به گزارش خبرنگار جهان اقتصاد، بیشک دو تیم پرسپولیس و استقلال صاحب ارزشمندترین برندهای ایران هستند و تغییر شرایط مدیریتی آنها از یک ساختار معیوب دولتی به باشگاهی حرفهای میتواند نقطه عطفی در اقتصاد و ورزش کشور باشد.
بهرغم غیرقابل انکار بودن وجود ریسک در فعالیتهای اقتصادی، اما باید اعتراف کرد که برندگان این مزایده تاریخی وارد معاملهای سودآور میشوند، معاملهای که بدبینترین صاحبنظران هم نمی توانند، درصدی ضرر برای آن پیشبینی کنند.
در نگاهی به داراییهای این دو باشگاه که مورد ارزیابی کارشناسان قرارگرفته نه ساختمان و زمین تمرین که آنچه موجب قیمت گرفتن آنها شده، ارزشی است که برای برند آنها تعیین شده است. اگرچه برند به عنوان یک ارزش در تجارت امروز جایگاه ویژهای دارد، اما نمیتوان منکر این مهم شد که با ارزشترین برندها هم ممکن است، متأثر از تحولات اقتصادی یا غیراقتصادی دچار نقصان شده و از ارزش بیفتند و مالکان خود را با ضررهای جدی روبروکنند.
اما چرا پرسپولیس و استقلال را می توان ابر برند خواند و چرا نمیتوان حتی به اندازه درصدی اندک برای مالکان آینده آنها ضرر و زیان پیش بینی کرد؟
پاسخ این سوال تنها در یک کلمه به وسعت چند ده میلیون نفر خلاصه می شود، هوادار، هوادارانی که متعصبانه به این دو تیم ورزشی عشق میورزند.
در نگاهی به جایگاه پرسپولیس و استقلال نزد هوادارانشان، نکته مهمی قابل توجه است و آن اینکه به رغم خروج فوتبال ایران از شرایط دو قطبی، حضور تیمهای قدرتمند و حمایت هواداران از تیمهای دیگر، اما همچنان محبوبیت این دو تیم حفظ شده و کمتر می توان در میان مردم ایران افرادی را پیدا کرد که پرسپولیسی یا استقلالی نباشند، اگرچه به عنوان تیم دومی که به آن علاقه دارند.
به واقع هواداران سرمایه و یا داشتههای ارزشمندی هستند که در سختترین بحرانها هم تیم محبوب خود را رها نکرده و اجازه نخواهند داد که پرسپولیس و استقلال متوقف شده و یا برای آنها اتفاقی پیش آید که ممکن است برای هر برند اقتصادی دیگری اتفاق بیفتد.
با این وجود برخی انتقادات به جریان واگذاری این دو باشگاه مطرح است، مبنی براینکه جریاناتی خودخواسته و ساختگی طی چند سال اخیرموجب تضعیف این دو تیم فوتبال شدهاند تا با از دست رفتن اقتدار و جایگاه آنها در عرصه فوتبال کشور و بروز مشکلات متعدد، ارزش اقتصادی آنها را کاهش دهند.
اگرچه اثبات این ادعا به سادگی مطرح کردن آن نیست، اما با بررسی روند تحولات آنها، آمد و شد هیات مدیرههای متعدد و حضور افراد و گروههایی مشخص به عنوان سرمایهگذار در فوتبال کشور که قریب به اکثریت ایشان مدعی خرید و مالکیت پرسپولیس و استقلال هستند، می توان قطعات زیادی از این پازل را پیداکرد.
در نگاهی دیگر می توان به تعویق افتادن چندباره واگذاری این دو باشگاه ورزشی و مطرح شدن الگوهای متفاوت برای واگذاری این دو باشگاه را نیز به وجود این جریانات مرتبط دانست، جریانهایی که به هر طریقی در لایههای قدرت نفوذ کرده و هر یک تلاش کردهاند، شرایط را به نفع خود تغییردهند که قطعا با مقاومت رقبا روبرو شده است.
روندی که موجب شده همچنان پرسپولیس و استقلال در شرایط بلاتکلیفی به سر ببرند و در حالیکه بسیاری از اهالی ورزش براین باورهستند که فوتبال ایران آن زمان در مسیر موفقیت حرکت میکند که این دو تیم در اوج موفقیت و قدرت هستند، اما عاملان این جریانات بدون نگاه ملی، برای تضعیف آنها از هیچ اقدامی فروگذار نبودهاند.
آنچه بر سر این دو تیم فوتبال، برند ارزشمند، هواداران میلیونی و فوتبال ملی به واسطه برخی منفعت طلبیها آمده، نمونهای است از صدها تجربه و تکرارهای تلخی که در اقتصاد کشور رقم خورده و همچنان هم ادامه دارد.
در چنین شرایطی برای سومین بار پرسپولیس و استقلال بر روی میز مزایده قرارگرفته و مقرر شده تا نهم اردیبهشت ماه زمانی باشد برای بازگشایی پیشنهادات چند میلیاردی که نه تنها میتوانند وضعیت مالکیت این دو تیم که آینده فوتبال ملی ایران را تغییر دهند.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه