پنج شنبه 06 اردیبهشت، 1403

کدخبر: 110708 19:07 1399/06/11
زایش جهان عرب در پیش است!

زایش جهان عرب در پیش است!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی
زایش جهان عرب در پیش است!

زایش جهان عرب در پیش است!

دسته‌بندی: بدون دسته‌بندی

دکتر هاشم اورعی-استاد دانشگاه صنعتی شریف-تأثیرات شگرف ویروس کرونا بر اقتصاد جهان کشورهای عرب را با مشکلات جدی از جمله کسری بودجه مواجه کرده است. درشرایط فعلی که قیمت نفت بشکه ای 40 دلار است قطر تنها کشوری در جهان عرب است که کسری بودجه ندارد. پیش بینی می شود کسری بودجه کویت در سال جاری به 40 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور برسد که بالاترین میزان در جهان خواهد بود. لذا اقدامات اساسی باید صورت پذیرد. ماه قبل دولت الجزایر اعلام کرد که هزینه های خود را به نصف کاهش خواهد داد. نخست وزیر جدید عراق در نظر دارد حقوق کارمندان دولت را کاهش دهد و عمان برای استقراض از بازارهای مالی جهان به در بسته خورده  است چون آژانس های اعتبارسنجی بدهی های این کشور را مشکوک الوصول تشخیص داده اند. در پی شیوع بیماری همه گیر کووید19 قیمت نفت به سطح بی سابقه ای کاهش یافت. علیرغم آغاز برخی فعالیت های اقتصادی و احتمال افزایش قیمت نفت، انتظار نمی رود که قیمت نفت در بازارهای بین المللی تا چند سال آینده افزایش قابل توجهی داشته باشد. واقعیت این است که بسیاری از کشورها به شدت به دنبال فاصله گرفتن از سوخت های فسیلی و حرکت به سمت انرژی تجدید پذیرند و کشورهای صادرکننده نفت منطقه باید با این حقیقت کنار بیایند که دوران نفت به سرآمده و شرایط امروز در واقع پنجره ای به آینده است. جهان گام به دوران نفت ارزان نهاده و این شرایط اقتصاد منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را سخت به چالش کشیده است.

چهارسال پیش ولیعهد عربستان برنامه «افق 2030» را برای قطع وابستگی اقتصاد این کشور به درآمدهای نفتی اعلام کرد، ولی به قول یکی از مشاوران وی2030 به 2020 تغییر یافته است. طبق اعلام صندوق بین المللی پول درآمد نفتی منطقه از 1000میلیارد دلار در سال 2012 به 575 میلیارد دلار درسال 2019 کاهش یافته و پیش بینی می شود در سال جاری به 300 میلیارد دلار برسد. لذا دولت های منطقه اقدام به کاهش هزینه ها، افزایش مالیات و استقراض نموده و به ناچار درحال استفاده از ذخایر ارزی خود هستند که برای اصلاحات اقتصادی در نظر گرفته شده بود. عربستان سعودی بزرگترین اقتصاد منطقه، علیرغم برخورداری از ذخایر ارزی 444 میلیارد دلاری قادر است هزینه های خود را فقط برای دوسال تأمین کند. بیماری همه گیر کووید19 تمام برنامه ها را به هم ریخته است. در اوایل سال میلادی جاری قبل از شیوع ویروس کرونا، صندوق بین المللی پول پیش بینی کرد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، ذخایر ارزی 2000 میلیارد دلاری خود را تا سال 2034 مصرف خواهند کرد. ولی ظرف 4 ماه عربستان سعودی 45 میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را مصرف کرده و در صورت تداوم این روند برای 6 ماه، این کشور قادر نخواهد بود ارزش پول خود را در مقایسه با دلار ثابت نگه دارد و در صورت کاهش ارزش پول ملی قدرت خرید مردم این کشور که تقریبا همه چیز را وارد می کند کاهش خواهد یافت. شرایط به قدری بحرانیست که محمد الجدعان، وزیر دارایی عربستان سعودی اعلام کرده است «ما با بحرانی مواجه هستیم که در عصر مدرن بی سابقه است». در مقابله با این شرایط خطیر این کشور اقدام به افزایش قیمت بنزین، حذف یارانه کارمندان دولت و افزایش سه برابری مالیات ارزش افزوده نموده است. ولی علیرغم این اقدامات پیش بینی می شود کسری بودجه سال جاری به 110 میلیارد دلار معادل 16 درصد تولید ناخالص داخلی برسد. حاکمان سعودی امید داشتند افزایش درآمد ناشی از توریسم به ویژه زائران خانه خدا بخشی از کاهش درآمدهای نفتی را جبران کند، ولی بسته شدن اماکن متبرکه از فوریه سال جاری، این آرزو را نقش بر آب کرد.

در این شرایط نارضایتی مردم منطقه رو به افزایش است. سعودی ها می پرسند چرا محمد بن سلمان مالیات طبقه مرفه جامعه را افزایش نمی دهد؟ در عراق نیز بخش قابل توجهی از کارمندان دولت به دلیل کاهش حقوق خود به جمع معترضان پیوسته اند که به دنبال تغییرات بنیادی در نظام سیاسی کشورند و در الجزایر مردم در اعتراض به کاهش درآمدشان به خیابان ها آمده اند. خلاصه آنکه حاکمان منطقه دیگر توانایی مالی لازم برای خریدن حمایت ملت خود را ندارند.

کشورهای حاشیه خلیج فارس در پی یک اتفاق تاریخی صاحب قدرت و نفوذ در خاورمیانه شدند. طی چندین قرن تنها منبع درآمد این منطقه کم اهمیت اماکن متبرکه و تجارت صدف بود و حاکمان جهان عرب در مراکز اصلی چون قاهره و دمشق مستقر بوده و سردمداران ناسیونالیسم عربی بودند. بیروت نیز مرکز مالی و فرهنگی جهان عرب بود. لیکن مدتهاست قدرت حاکمان سنتی منطقه در سرازیری سقوط قرار گرفته و در نتیجه روابط پیچیده ای بین آنان و صاحبان قدرت امروزی ایجاد شده است. البته تاکنون حاکمان پر نفوذ جدید سعی کرده اند با گشاده دستی رضایت سایر کشورها را جلب کنند. کویت، عربستان سعودی و امارات از وقتی که ژنرال سیسی دولت مردمی اسلام گرا را در سال 2013 سرنگون کرد تاکنون حدود 30 میلیارد دلار به مصر کمک مالی کرده اند. در لبنان نیز رهبران سنی مذهب چون رفیق حریری و پسرش سعد حریری که دارای تابعیت عربستان سعودی است، همواره زیرنفوذ کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده و این کشورها در دهه اخیر با کمک های مالی خود دوبار اردن را از ورشکستگی نجات داده اند. لیکن در سال های اخیر این معادله دستخوش تغییر شده است. عربستان سعودی از مصر به دلیل عدم پیوستن به ائتلاف در مبارزه با حوثی های یمن و همچنین از لبنان به دلیل توجه به خواسته های حزب الله ناراحت است. گرفتاری مالی کشورهای حاشیه خلیج اجازه نمی دهد که کمک های مالی این کشورها در منطقه ادامه یابد و بدین ترتیب نفوذ آنها در جهان عرب کاهش خواهد یافت. گذشته از این تحولات، منطقه شاهد تغییرات اساسی در صحنه ژئوپلتیک است. دکترین کارتر مبنی بر استفاده از نیروی نظامی آمریکا برای تأمین نفت از طریق خلیج فارس به فراموشی سپرده شده و این کشور در پی حمله به تأسیسات نفتی عربستان در سپتامبر گذشته کوچکترین اقدامی نکرد و سیستم دفاع موشکی پاتریوت که تنها چند هفته از راه اندازی آن می گذشت جمع آوری شده است.

خاورمیانه امروز دیگر برای ایالات متحده از اهمیت چندانی نسبت به گذشته برخوردار نیست و بخشی از خلأ ایجاد شده توسط روسیه پر خواهد شد. اما روسیه  قادر نیست تمام منطقه عرب را به زیر یوغ خود بکشد و به حضورخود در مدیترانه با حفظ پایگاه در سوریه بسنده خواهد کرد. چین نیز تاکنون خود را از سیاست دور نگه داشته و تنها اهداف اقتصادی خود را دنبال می کند. اما با فقیر شدن کشورهای عربی رابطه آنها با چین نیز دستخوش تحول خواهد شد، مشابه آنچه بین ایران و چین شاهدیم. پیمان همکاری ای که دولت های ایران و چین در حال مذاکره هستند بسیار گسترده بوده و برخی کارشناسان معتقدند ممکن است کنترل برخی امکانات زیربنایی کشور را در اختیار سرمایه گذاران چینی قرار دهد، همان طور که در برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی اتفاق افتاده است.

خلاصه اینکه اقتصاد لبنان فروپاشیده  است، مصر نمی تواند فشار اقتصادی خود را تحمل کند و دولت اردن مطابق معمول در آستانه فروپاشیست. ده سال بعد از اینکه دست فروش تونسی جرقه بهار عربی را شعله ور کرد، آتش آن تحولات هنوز زیر خاکستر بوده و آماده انفجار است. پایان دوران نفت قطعاً همراه با تغییرات اساسی در جهان عرب خواهد بود، و درد این زایش از هم  اکنون آغاز شده است. ای کاش نظام حکمرانی ما این واقعیات را درک کند، صداقت و شهامت پیشه کند، خود را از مردم بداند و به اصلاح امور بپردازد. بعد از 14 قرن کینه ورزی بین فرهنگ پارسی و تازی، امروز دشمن دیرین به نفس  افتاده. باید درس گرفت، ملت را متحد کرد و ایران را ساخت. دیگر جای غفلت نیست. در غیر این صورت جواب فرزانه توس را چه باید بدهیم که پرسید:

جهان سر به سر حکمت و عبرت است

چرا بهره ما فقط غفلت است؟



  • دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
  • افزودن دیدگاه


JahanEghtesadNewsPaper

جستجو


  |