رضا توسلی-عضو پژوهشگران جوان دانشگاه-بورس پرتکرارترین کلمهای است که این روزها در بحثهای اقتصادی میان مردم کوچه و بازار و سیاستمداران رواج دارد. کافی است چند دقیقهای در دفاتر پیشخوان دولت باشید تا شاهد سیل جمعیتی باشید که با سنین مختلف، از جوانان تازه ۱۸ ساله شده تا کهن سالان بازنشسته، که به سختی امکان راه رفتن دارند، در صف تحویل اسناد و مدارک مورد نیاز برای ورود به بورس هستند؛ این ماه ها همراه با کرونا همه افراد جامعه به سوی بورس روی خوش نشان داده اند.
به زبان ساده می توان گفت که بورس روی بورس است و مردم با دیدن بالا رفتن روزانه شاخص کل بورس آن به ورود سرمایه خود به بازار سرمایه ترغیب میشوند، دولت هم حامی تمام قد این جهش شده و آن طور که مسئولان میگویند همه جانبه به میدان آمده است تا بورس زمین نخورد و حداقل مردم از این یک مورد ناامید نشوند، اما بایستی به تازه واردین خوش آمد گفت و توصیه کرد که این یک روی سکه است و روی دیگر سکه شاخصهای اصلی اقتصاد ایران است، از تورم و بیکاری تا نرخ رشد و فلاکت. نگرانی اساسی تناقضی است که میان این بورس با آن شاخصها وجود دارد.
توضیح بیشتر آن که بر اساس آنچه علم اقتصاد میگوید بورس اصولا باید آیینهای از شاخصهای اقتصادی هر کشوری باشد. هر چه شاخصها مثبتتر، نمودار شاخص بورس نیز صعودیتر و هر چه شاخصها به سمت و سوی اعداد و ارقام منفی حرکت کند، شاخص بورس نیز نزولی خواهد بود. اما حال و روز بورس ایران اساسا با این چارچوب علم اقتصاد سازگار نیست و شاهدیم که با وجود شاخصهای تماما منفی اقتصاد ایران، نمودار شاخص بورس همواره صعودی است و بازار سرمایه به رنگ سبز در میآید.
همواره باید به شاخصهای اقتصادی نگاهی تخصصی داشته باشیم، مانند تورمی که حدود سه سال است دوباره سیر صعودی به خود گرفته است و حتی به بیش از چهل درصد نیز رسید و بر اساس پیشبینی خوشبینانه بانک مرکزی نیز باز هم در پایان سال بالای بیست درصد باقی میماند تا نرخ رشد اقتصادی که حدود دو دهه است به شکل میانگین عددی منفی و نزدیک به صفر را نشان میدهد و میتوان گفت وضعیت اقتصادی ایران قریب به بیست سال است که در حالت رکودی قرار گرفته است، تا نرخ بیکاری که عیانتر از آن است که نیازی به شرح و توضیحی داشته باشد و میتواند گفت اقشار مختلف جامعه با آن دست و پنجه نرم میکنند، اما با وجود این وضعیت آشفته و ناگوار اقتصادی راز سیر صعودی شاخصهای بورس چیست و آیا میتوان به تداوم چنین روندی اطمینان داشت؟!
روشن است که میان آنچه در سالهایی نه چندان دور در بحران صندوقهای مالی و اعتباری شاهد بودیم با وضعیت بورس تفاوتهایی آشکار وجود دارد، اما با نگاهی دورتر میتوان گفت که همان شرایط، به شکلی دیگر در حال تکرار شدن است. هجوم نقدینگی و سرازیر شدن منابع مالی اقشار مختلف به بازاری که دولت مدعی پشتیبانی و حمایت از آن است، ارائه تصویری از سودهای کلان و بادآورده در رسانههای عمومی، تاکید بر تدوام شرایط سوددهی و احتمالا در نهایت سقوط شاخصها و مردمی ناراضی که خود را فریبخوردگانی میدانند که با اعتماد به دولت وارد این میدان شدهاند.
میتوان از شرایط سبز اکنون بورس سرمست شد و بی توجه به عواقب آن به تبلیغ و ترویج بازار سرمایه پرداخت، اما تجارب گذشته نشان داده است که ضروری است تا برای اتفاقات تلخی که غیرقابل پیشبینی هم نیست مردم را آماده کرد؛ این وظیفه اصلی دولت در موضوع بورس است.
-
دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.
-
افزودن دیدگاه